محمدتقی پیربابایی

محمدتقی پیربابایی

مدرک تحصیلی: دانشیار شهرسازی اسلامی، دانشگاه هنر اسلامی تبریز، تبریز، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵۱ مورد.
۱.

مقدمه ای بر رهیافت کارآفرینی در معماری امروز ایران (با تأکید بر مشکلات و چالش های معماری به عنوان فرصت های کارآفرینی معماری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کارآفرینی کارآفرینی معماری کارآفرینی فرصت مبنا مشکلات و چالش ها معماری ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۶
بیان مسئله: بیان مسئله: بهره برداری از دانش به عنوان منبع استهلاک ناپذیر تولید ثروت موجب افزایش توجه به مفهوم کارآفرینی در علوم مختلف به منظور توسعه اقتصادی و اجتماعی جوامع برای هماهنگی با تغییرات و همچنین تجاری سازی دانش شده است. در این راستا معماری نیز برای بقا و اظهار وجود و هماهنگی با این مفهوم در ساختاری پویا و به روز و برای حل مشکلات، فائق آمدن بر چالش های پیش رو و پاسخگویی به خواسته ها و نیازهای جامعه بایستی گام بردارد و ذهنیت سنتی خود را با ذهنیت کارآفرینی هماهنگ کرده و از پتانسل های مهارتی آن بهره برداری کند. پرسش اصلی این پژوهش این است که مفهوم کارآفرینی معماری فرصت مبنا چیست؟ این مفهوم دارای چه ساختار، سازوکار، نتایج و آورده هایی است؟ و مدل کارآفرینی معماری امروز ایران بر مبنای فرصت های کارآفرینی از چه اجزائی تشکیل شده است؟ هدف پژوهش: در این پژوهش ضمن پرداختن به ضرورت توجه به مفهوم نوپای کارآفرینی معماری، مدل مفهومی کارآفرینی معماری فرصت مبنا ارائه شده و روند شکل گیری و جزئیات تحقق این مدل در بستر معماری امروز ایران بررسی شده است. روش پژوهش: این تحقیق کاربردی-توسعه ای با رویکرد آمیخته با ترکیب دو روش کیفی و کمی است. گردآوری داده ها از نوع اکتشافی و در دو گام است؛ اول، حوزه معماری که در آن برای یافتن ابعاد مشکلات، نقص ها و چالش های معماری امروز ایران از روش فراترکیب استفاده شده است و در گام دوم با هدف اعتبارسنجی ابعاد و مؤلفه های استخراج شده، تکنیک دلفی فازی به کار رفته است. جامعه آماری گام اول شامل 59 سند (مقاله علمی-پژوهشی) و گام دوم خبرگان حوزههمعماری (39 نفر)  است که براساس نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. از طریق روش فراترکیب 11 بُعد کلان مشکلات، نقص ها و چالش های معماری امروز ایران به عنوان فرصت های کارآفرینی معماری در جامعه ایران شناسایی شد. همه ابعاد کلان مشکلات و مؤلفه های مربوط به آن، با درنظرگرفتن لزوم توجه به مفهوم نوپای کارآفرینی معماری با استفاده از روش دلفی فازی به تأیید و اعتبارسنجی خبرگان رسید و مدل اولیه از ساختار فرایند کارآفرینی معماری فرصت مبنا ترسیم شد.نتیجه گیری: مطابق مدل به دست آمده، برای تحقق کسب و کارهای نوپا در عرصه معماری می بایست فرصت های کارآفرینی معماری که بخش اعظمی از آن منتج از مشکلات، چالش ها و ضعف های معماری معاصر ایران است، بررسی شوند تا فرایند کارآفرینی معماری در تعامل معماری با دانش کارآفرینی و مهارت های آن شکل گیرد. به این ترتیب می توان از تمام مزایا و منافع کارآفرینی در معماری بهره برد و از آن برای رفع مشکلات و چالش های معماری، ایجاد اشتغال و رفاه، توسعه پایدار در ابعاد مختلف و خلق و حفظ ارزش های جامعه معماری ایران استفاده کرد. 
۲.

تبیین شاخص های اثرگذار بر الگوی بافت شهرهای زیارتی با تاکید بر گردشگری مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شهرسازی شاخص های اثرگذار تغییر و توسعه الگوی بافت گردشگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۳۱
با توجه به ویژگی های منحصر به فرد شهرهای زیارتی، شهرسازی در بافت اینگونه شهرها تحت تاثیر حضور مکان مقدس، همواره با چالش هایی همراه بوده است. هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین شاخص های اثرگذار بر الگوی بافت شهرهای زیارتی با توجه به ظرفیت گردشگری این گونه شهرها است و قصد دارد به این پرسش پاسخ دهد که "چه قواعد و ملاحظاتی در برنامه ریزی شهرهای زیارتی با توجه به شاخص های تبیین شده می بایست مورد توجه قرار گیرند؟". این پژوهش از منظر هدف کاربردی-توسعه ای بوده و با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و به منظور گردآوری داده ها از روش مطالعات اسنادی-کتابخانه ای بهره گرفته شده است. با توجه به شناخت ویژگی های الگوی بافت اغلب شهرهای زیارتی، نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که در برنامه ریزی های مربوط به تغییر و توسعه در بافت این شهرها، می بایست شاخص های اثرگذار تبیین شده و مورد توجه تصمیم سازان و برنامه ریزان قرار گیرند. همچنین مداخلات با ارزیابی های همه جانبه، متناسب با ژنوم اینگونه شهرها و در نظر گرفتن حقوق زائران و مجاوران صورت پذیرد. در پژوهش حاضر 19 شاخص اثرگذار بر الگوی بافت شهرهای زیارتی شامل حریم و قلمرو، مرکزیت، محصوریت، سلسله مراتب، چشم انداز مطلوب، تناسب فضاهای مذهبی، تناسب فضاهای فرهنگی-تفریحی، تناسب فضاهای اقامتی، تناسب فضاهای خدماتی-زیرساختی، تناسب شبکه دسترسی، توجه به بافت پیرامون بقاع متبرکه، توجه به تاب آوری زیست محیطی، سبک زندگی اسلامی، هویت دینی، دستیابی به معنویت، ایمنی و امنیت، آموزش، سرمایه اجتماعی-فرهنگی و تعاملات اجتماعی شناسایی و به تبع آن قواعد و ملاحظات مهم در برنامه ریزی و توسعه شهرهای زیارتی با توجه به شاخص های تبیین شده ارائه گردیده است.
۳.

تبیین مدل اثربخشی آموزش کارآفرینی بر توسعه توانمندی های کارآفرینانه با استفاده از مدل کرک پاتریک، مطالعه ای در بستر رشته معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اثربخشی آموزش کارآفرینی توانمندی های کارآفرینانه مدل ارزشیابی کرک پاتریک معماری برنامه ریزی آموزشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۲۰
اثربخشی آموزشی به عنوان یکی از عوامل مهم در حوزه برنامه ریزی آموزشی، بر اهمیت تبیین اثربخشی آموزش کارآفرینی با قبول تاثیرگذاری آن در توسعه توانمندی های کارآفرینانه در افراد بیش از پیش تاکید می کند. مقاله به تبیین سازوکار اثربخشی آموزش کارآفرینی بر اساس مدل ارزشیابی کرک پاتریک، به عنوان مهمترین مدل ارزشیابی یادگیری، درراستای تحق و توسعه توانمندی های کارآفرینانه، در بستر رشته معماری می پردازد. پژوهش در گروه پژوهش آمیخته ازنوع طرح اکتشافی متوالی قرار می گیرد. دربخش کیفی با استفاده از تحلیل محتوا، با مرور ادبیات موضوع و تدوین یک چارچوب نظری، به طبقه بندی انواع اثربخشی های آموزش کارآفرینی درتوسعه توانمندی کارافرینانه می پردازد، و در بخش کمی چگونگی توسعه توانمندی های کارآفرینانه در دانشجویان معماری ارزیابی می شود. جامعه آماری اساتید معماری سراسر کشور با تألیفات و سوابق پژوهشی مرتبط با حوزه معماری و کارآفرینی هستند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های محقق ساخته، با طیف پنج درجه ای لیکرت،استفاده شدوباروش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار SPSS و SMART PLS تجزیه وتحلیل شد. اعتبار داده ها از طریق خودبازبینی پژوهشگران و همسوسازی داده ها و اعتمادپذیری با هدایت دقیق جریان جمع آوری اطلاعات تعیین شد. پایایی و روایی سازه در بخش کمی با توجه به آلفای کرونباخ بالای 0.7 و میانگین واریانس استخراج شده(AVE) 0.67 تایید شد. یافته ها حاکی ازطبقه بندی اثربخشی آموزش کارآفرینی برچهاربعدبینش، دانش، مهارت و کسب وکار؛ و توانمندی های کارآفرینانه درچهار مولفه فرصتگرایی، خلاقیت، نوآوری، و ارزش آفرینی می باشد. براساس نتایج، اثربخشی آموزش کارآفرینی در توسعه توانمندی های کارآفرینانه در افراد، به صورت یکسان عمل نمی کند. مدل پژوهش با ایجاد درکی اختصاصی از فرایند اثربخشی آموزش کارآفرینی، سیاستگذاران برنامه ریزی آموزشی را درجهت نیل به اهداف آموزشی خود یاری می رساند.
۴.

نقدی بر اجرای نظریه زندگی همگانی یان گل در ایران از منظر اندیشه اسلامی با تکیه بر نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادراکات اعتباری زندگی همگانی علامه طباطبایی فضای شهری یان گل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۳۳
نظریه زندگی همگانی یان گل از نظریه های مطرح درباره برنامه ریزی و طراحی فضاهای شهری است که تجارب اجرایی موفقی را در کشورهای غربی داشته است؛ از این رو این نظریه پرداز در کشورهای مختلف دنیا از جمله ایران مدنظر قرار گرفته و آثار برجسته وی، ترجمه و منتشر شده است. اگرچه اجرای نظریه زندگی همگانی گل می تواند آثار مثبتی برای کیفیت زندگی شهری مانند افزایش سرزندگی، امنیت، سلامت و پایداری داشته باشد، به دلیل تفاوت های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اعتقادی میان کشورهای غربی و کشور ایران، امکان سنجی و بومی سازی آن بسیار ضروری به نظر می رسد. به همین علت این پژوهش با تأکید بر بعد فرهنگی و با بهره گیری از اندیشه های اسلامی به دنبال نقد این نظریه است. این عمل در پژوهش حاضر با محوریت اندیشه های علامه طباطبایی، از فیلسوفان اسلامی برجسته معاصر و صاحب نظریه ارزشمند ادراکات اعتباری صورت گرفته است. روش پژوهش براساس نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی تدوین شده است. با توجه به این نظریه مفاهیم جهان اجتماعی را مفاهیم اعتباری و تغییرپذیر تشکیل می دهند؛ از این رو برای تحلیل اعتباریات باید هستی شناسی و انسان شناسی شکل دهنده به این مفاهیم شناسایی و تحلیل شوند تا علل پیدایش و کارایی آن ها روشن شود. یافته های پژوهش نشان می دهد اعتباریات اصلی تشکیل دهنده نظریه زندگی همگانی گل، مغایرت هایی با اندیشه اسلامی دارد. با این حال می توان با مدنظر قراردادن اعتباریات تغییریافته بر مبنای اندیشه اسلامی برای اصلاح نظریه موجود سبب رفع پیامدهای منفی فرهنگی آن شد و از این نظریه برای پاسخ گویی توأمان به نیازهای مادی و معنوی شهروندان استفاده کرد.
۵.

ساخت یابی معماری فضاهای سکونتی با رویکرد فرهنگ ایرانی-اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معماری فضاهای سکونتی فرهنگ نظریه ساخت یابی آنتونی گیدنز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۴۱
هویت فرهنگی، از مهم ترین مسائل پیش روی جوامع در حال توسعه و کشورهای اسلامی هستند، که امروزه بیش از هر زمان دیگر بر روی آن تمرکز شده و مطالعات فرهنگی سال های اخیر بیش از هر زمان دیگر بر احیای فرهنگ و هویت متمرکز شده است. بسیاری از مطالعات فرهنگی ازجمله نظریه ساخت یابی گیدنز، بر مفهوم کنش متمرکزند. فرهنگ، هم هویتی متجلی در افعال و کنش های اجتماعی می یابد و هم افعال و کنش های اجتماعی، فرهنگ جمعی را شکل می دهند. در این راستا به نظر می رسد بتوان با پشتوانه نظریه اعتبارات و بهره گیری ازنظریه ساخت یابی، کنش های اجتماعی را در فضاهای مسکونی مورد تحلیل قرار داد، که در پژوهش های پیشین صورت نگرفته است. رویکرد این پژوهش کیفی و راهبرد استدلال منطقی و شیوه جمع آوری اطلاعات مطالعات کتابخانه ای است. بر این اساس سؤال اصلی پژوهش این است که ساخت یابی معماری در فضاهای سکونتی با رویکرد فرهنگی چه ابعادی دارد؟ و هدف کلی از این پژوهش تبیین ابعاد فرهنگی معماری فضاهای سکونتی و شیوه جمع آوری اطلاعات، بر پایه مطالعات کتابخانه ای است. یافته های تحقیق حاکی از این است که در رویکرد فرهنگی، معماری فضاهای سکونتی به عنوان یک سیستم، بازتولید فرهنگ (ساخت) نهاد خانواده است و قواعد و منابعی دارد که باید مورد بررسی قرار گیرد. قواعد و منابع فرهنگ (ساخت) فضاهای سکونتی در چهار بعد «احکام و سنت ها» ، «محیط و امکانات فنی و رفاهی» ، «هنجارها، مفاهیم و ارزش های اخلاقی» و «ضوابط و قوانین حاکم بر کنش های خانواده و معماری فضاهای سکونتی» قابل تحلیل و ارزیابی است.
۶.

تحلیل تاب آوری زیرساخت های حیاتی شهری با رویکرد چرخه سازگاری در برابر مخاطرات نمونه موردی کلانشهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاب آوری زیرساخت های حیاتی چرخه سازگاری تاب آوری کلانشهر تبریز FTOPSIS

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۷۲
تاب آوری به عنوان پاسخی سازگار و انعطاف پذیر در برابر شوک ها و مخاطرات بحران زا قلمداد می شود که به سیستم های پیچیده از جمله سیستم های زیرساختی حیاتی اجازه برنامه ریزی، جذب، بازیابی و سازگاری با شرایط جدید را می دهد. با علم به این موضوع و با توجه به اهمیت تاب آوری زیرساخت های حیاتی به خصوص در مناطق کلان شهری که حجم بزرگی از جمعیت و سیستم های بزرگی از شبکه های زیرساختی حیاتی را دارند،، پژوهش حاضر تلاش کرده است تا با بهره گیری از مدل چرخه سازگاری تاب آوری (RAC) به تحلیل ظرفیت تاب آوری زیرساخت های حیاتی کلان شهر تبریز بپردازد در این راستا،با تحلیل ظرفیت تاب آوری زیرساختی در پنج زیرساخت برق، گاز، آب، حمل ونقل و مخابرات در قالب مدل چهار مرحله ای چرخه سازگاری تاب آوری در کلان شهر تبریز پرداخته شد. بدین منظور به روش دلفی هدفمند و با ابزار مصاحبه و پرسشنامه و با استفاده از دیدگاه 30 کارشناس به گردآوری داده های تحلیلی اقدام شد. برای تحلیل داده ها از مدل شباهت به گزینه ایده آل فازی (FTOPSIS) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که بر اساس چهار مرحله مدل چرخه سازگاری تاب آوری، زیرساخت های انرژی در کلان شهر تبریز یعنی برق و گاز نیازمند ایجاد ظرفیت مانایی و بازیابی به خاطر ضعف های اساسی موجود با توجه به سنجه های تحلیلی در دو مرحله اول فروپاشی و سازماندهی مجدد می باشند. از سوی دیگر زیرساخت حیاتی آب نیازمند ایجاد ظرفیت تاب آوری مبتنی بر رشد و توسعه به خاطر اولویت آن در مراحل بهره وری و تعادل در مدل چرخه سازگاری تاب آوری است.
۷.

بازآفرینی فرهنگ مبنای بافت تاریخی با تأکید بر جذب گردشگران (نمونه موردی: محور خاقانی شهر تبریز)

کلید واژه ها: بازآفرینی فرهنگ - مبنا بافت های تاریخی گردشگردی محور خاقانی تبریز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۵۷
زمینه و هدف: تلاش برای یافتن بهترین رویکرد و راه حل جهت احیا محلات تاریخی، چالش بسیاری را خصوصا در دهه های اخیر برانگیخته است؛ پژوهش حاضر در راستای این جریان، به بررسی نقش فرهنگ به عنوان یکی از مولفه های مهم که در سال های اخیر در حوزه های مختلف شهری و از جمله مرمت و بازآفرینی بافت های تاریخی، بسیار مورد توجه و استفاده قرار گرفته، پرداخته است.روش بررسی: از نظر هدف گذاری کاربردی و از نظر روش شناسی به صورت توصیفی- تحلیلی است.در این راستا ابتدا با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، سوآت و با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و برداشت های میدانی، به بررسی ادبیات و مفهوم فرهنگ و فرهنگ شهری پرداخته و سپس سیر تحول و به کارگیری آن در فرآیند بازآفرینی بیان شد. پس از آن رویکرد محله فرهنگی با تاکید بر جذب گردشگران به عنوان متاخرترین رویکرد در این زمینه، به طور خاص مورد مطالعه قرار گرفت.یافته ها و نتیجه گیری:  نتایج پژوهش نشان داد با مطالعه ادبیات مشخص شد که این رویکرد معیارها و اصولی را  دارا می باشد که با بررسی و مطالعه دقیق این معیارها در واقع می توان آن ها را با بسیاری از کیفیت های مختلف طراحی شهری (کیفیت های محیطی)  و محتوایی کارآمد مبتنی بر فرهنگ و هنر، تاریخ و میراث مکان ایجاد می شود که حضور این مولفه ها نقش مهمی را در باززنده سازی هویت و معنا ایفا می کند. ضمن آن که پویایی و حیات اقتصادی نیز به واسطه کاربری ها و فعالیت های مختلف بازگشته و به لحاظ کالبدی نیز پاسخگوی نیازها و عملکردها خواهد بود.  
۸.

واکاوی سیاست های نئولیبرال در محیط زیست شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: محیط زیست شهرسازی نئولیبرال شهرسازی کارآفرین توسعه پایدار حق به طبیعت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۷۰
نئولیبرالیسم به عنوان مجموعه سیاست هایی که در پنج دهه اخیر به خصوص پس از بحران مالی جهانی سال 2008 مورد توجه حکومتها قرار گرفت در عرصه های مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، زیست محیطی، کالبدی و... ظهور پیدا کرده و آثار مثبت و منفی بر جای نهاده است. محیط زیست نئولیبرال اصطلاحی است که برای اشاره به سیاست های نئولیبرال در محیط زیست مورد استفاده قرارمی گیرد، سیاست هایی که به دلیل تنوع، تکثر و تناقضاتشان به سختی می توان فهرستی مورد توافق صاحب نظران از آنها ارائه نمود به همین دلیل پژوهش حاضر با فراتحلیل مقالات مرتبط با محیط زیست نئولیبرال به احصاء سیستماتیک و سپس مفهوم سازی مهمترین سیاست های مورد اشاره محققان پرداخته و پیامدهای اجرای این سیاست ها را نیز برشمرده است. اهمیت پرداختن به موضوع در این است که اتخاذ سیاست های زیست محیطی بدون توجه به ریشه های نظری و مفهومی آن به پیامدهایی منجر می شود که اکنون در بسیاری از شهرهای جهان ظهور پیدا کرده است. از طرفی مفهوم سازی سیاست های نئولیبرال در محیط زیست چارچوبی برای ارزیابی سیاست های موجود فراهم ساخته و مسیر را برای بازنگری آنها می گشاید. نتیجه بررسی ها نشان داد سیاست های «محیط زیست کارآفرین»، «کالایی سازی محیط زیست»،«مالی سازی محیط زیست»، «بازاری سازی محیط زیست» و «مدیریت داوطلبانه» در عرصه محیط زیست مهمترین سیاست ها بوده که پیامدهایی نظیر «تحت الشعاع قرار گرفتن توسعه پایدار»،«تشدید نابرابری اجتماعی»، «تشدید آسیب به محیط زیست»، «افزایش مخاطرات زیست محیطی» و «ظهور جنبش های حق به طبیعت» را به همراه داشته است.
۹.

مفهوم نمادین «مرکز» با مطالعه تطبیقی نظریات الیاده و یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مرکز اسطوره شناسی الیاده یونگ نماد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۹۵
«مرکز» از جمله موضوعات بنیادین در توضیح و فهم جهان هستی و پدیده ها است. بسیاری از هستی شناسان مبانی خود را با اتکاء به تلقی خود از این مفهوم تبیین می کنند. پژوهش حاضر به روش تحلیلی تطبیقی درصدد بررسی مفهوم نمادینِ مرکز با تکیه بر نظریات دو اسطوره شناس برجسته، میرچا الیاده و گوستاو یونگ است. سؤال اصلی پژوهش حاضر آن است که مفهوم نمادین مرکز در نگاه میرچا الیاده و گوستاو یونگ چه بوده و نمود آن در جهان خارج کدام است؟ برای پاسخ به این سؤال، ابتدا تلقی این دو اندیشمند از جهان، انسان و رابطه جهان و انسان بررسی و سپس مفهوم «مرکز» در نظام معرفتی شان تبیین شده و در نهایت با توجه به نگاه نمادگرایانه آن ها، نمادهای این مفهوم در جهان خارج نیز معرفی شده است. بر اساس مطالعات صورت گرفته، الیاده مرکز را نقطه شروع آفرینش می داند که در آن نقطه مراتب مختلف هستی به یکدیگر مرتبط و متصل می شوند. وی ستون کیهانی را به عنوان نماد این مفهوم معرفی می کند. یونگ حقیقت را در روان انسان جست وجو و کهن الگوی خویشتن را به عنوان مرکز روان و ماندالا را به عنوان نماد این کهن الگو در جهان خارج معرفی می کند.
۱۰.

شناسایی و اولویت بندی شاخص های مؤثر بر ارتقای کیفیت رسانه ای معماری؛ مطالعه موردی: دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه هنر اسلامی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رسانه معماری استفاده مجدد تطبیقی روش دلفی تکنیک تاپسیس دانشگاه هنر اسلامی تبریز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۴۳
رسانه ها به یکی از بخش های جدایی ناپذیر زندگی انسان در عصر تکنولوژی تبدیل شده اند. از سویی معماری نیز به عنوان عاملی رسانه ای معرفی می شود که در سطوح مختلف قابل تحلیل است؛ اما با این تفاسیر هنوز الگویی روشن از تعاملات میان معماری و رسانه تبیین نشده است. این پژوهش با هدف شناسایی شاخص های مؤثر بر ماهیت رسانه بودن معماری و اولویت بندی آن ها و نهایتاً ارائه مدلی از عوامل اثرگذار بر کیفیت رسانه ای معماری در دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه هنر اسلامی تبریز، به دنبال پاسخ به این سؤالات است که ابتدا شاخص های مؤثر بر ارتقای کیفیت رسانه ای معماری کدام اند و سپس چگونه می توان در نمونه استفاده مجدد تطبیقی مدلی از این شاخص ها را تدوین کرد. پژوهش حاضر ازنظر هدف بنیادی-تجربی، و ازنظر ماهیت و روش توصیفی-پیمایشی در مطالعه موردی است. پس از مطالعات کتابخانه ای، 21 نفر از اعضای هیئت علمی دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه هنر اسلامی تبریز به عنوان متخصصین پانل دلفی انتخاب شدند و ایده پردازی شاخص ها با مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شد. سپس با ادغام شاخص های مبانی نظری و شاخص های حاصل از تحلیل محتوای مصاحبه ها، 43 شاخص مؤثر بر ارتقای کیفیت رسانه ای معماری در چهار دسته استخراج گردید. پس از تائید روایی و پایایی ابزار پژوهش، خبرگان در پرسشنامه های بسته و طیف 5 درجه ای لیکرت به امتیازدهی شاخص ها پرداختند و داده ها با تکنیک تاپسیس مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که شاخص های «اشاره کننده به هنر ساخت و تکنولوژی زمان»، «بازتاب دهنده فرهنگ مردم جامعه» و «به وجود آورنده ادراکات حسی جدید» دارای بالاترین اولویت ها بودند و دسته «شاخص های مربوط به کاربردهای رسانه» نیز مؤثرترین دسته معرفی شد. معماری اگر نقش رسانه ای نداشته باشد دیگر معماری نیست. معماری به عنوان یک میانجی در ظرف رسانه ای خود انتقال دهنده ایده ها و پیام ها به آیندگان است و کیفیت رسانه ای آن باعث باز زایش های گوناگون فضایی در بسترهای ذهنی طیف های مخاطبان می شود.
۱۱.

فراتحلیل کیفی ساز و کارهای رانت در نظام برنامه ریزی شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه ریزی شهری رانت عدالت فراتحلیل نابرابری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۲۸
مبسوط پیشینه و هدف: یکی از ریشه های اساسی پیدایش بی عدالتی در شهرها، تولید و توزیع رانت، رانت جویی و رانت زایی نظامات شهرسازی قلمداد می شود. در ایران نیز وجود رانت به عنوان یکی از عوامل اصلی ایجادکننده نابرابری، مد نظر کارشناسان مسائل شهری قرار گرفته است. پژوهش حاضر نیز با مد نظر قرار دادن رانت در نظام شهرسازی ایران در ابتدا با استفاده از بررسی های اسنادی و کتابخانه ای، پژوهش های انجام شده پیرامون رانت در ارتباط با مسائل شهری ایران را مورد بررسی قرار داد و مشخص نمود غالب پژوهش ها به صورت مصداقی به مسئله رانت در شهر پرداخته اند و هر یک از زاویه نگاه خود به این مسئله پرداخته و در این میان جای یک فراتحلیل کلی از پژوهش های صورت گرفته، خالی است، بنابراین پژوهش حاضر، فراتحلیل کیفی مقالات مرتبط با رانت در نظام شهرسازی ایران را مورد هدف قرار داد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر با استفاده از روش های تحقیق کیفی به تحلیل محتوای مسئله رانت پرداخته است. مقالات علمی-پژوهشی مرتبط با رانت در نظام شهرسازی ایران، در پژوهش حاضر مورد بررسی دقیق قرار گرفت و در ابتدا با جستجوی کلیدواژه رانت در پایگاه های علمی معتبر مقالات فارسی زبان که همه نشریات معتبر کشور را پوشش می دهند، مقالاتی که کلمه «رانت» در عنوان،و یا کلیدواژه های اصلی مقاله بود، گردآوری شدند. پس از بررسی اولیه مقالات و حذف متشابهات، و محدود کردن آن ها به مقالات علمی-پژوهشی معتبر وزارت علوم و سپس استخراج مقالاتی که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به مسائل شهری ارتباط پیدا می کردند، مشخص شد که مجموعاً 50 مقاله علمی-پژوهشی در این ارتباط از ابتدا تا بهمن ماه 1400 انجام شده است. سپس همه مقالات با استفاده از نرم افزار مکس کیودا مورد بررسی قرار گرفت و داده های مرتبط با رانت در نظام برنامه ریزی شهری ایران در مرحله اول با روش کدگذاری باز، در این نرم افزار، کدگذاری شدند. برای تحلیل کدهای استخراجی از مدل «نیروی محرکه-فشار-وضعیت-تاثیر-پاسخ» و چهار مرحله تحلیل و شناسایی در این مدل، استفاده شد. با استفاده از روش های کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی، نیروهای محرکه ایجاد کننده رانت، فشارها و جریانات برآمده از نیروهای محرکه، وضعیت های ایجاد شده در پی رانت ها و تاثیرات و پیامدهای متاثر از وضعیت رخ داده، شناسایی و هر یک از این مراحل نیز متناظر با اهداف پژوهش، یعنی دستیابی به مولفه های کلان رانت زا، تبیین ساز و کارهای رانت زا و مشخص ساختن آثار و پیامدهای رانت زایی در نظام برنامه ریزی شهری ایران، تحلیل شدند. یافته ها و بحث: بررسی کدهای پرتکرار مقالات نشان می دهد که پرتکرارترین کدها عبارتند از: ضعف سیستم مالیاتی، دولت رانتیر، از بین بردن انگیزه تولید، فروش تراکم، اختلاف طبقاتی در شهر، فروش ضوابط شهری، سوداگری زمین و مسکن، بی عدالتی، رانت در بودجه ریزی و قانون گذاری، درآمد بدون زحمت، منابع طبیعی فراوان، نداشتن منابع درآمدی مناسب، توزیع رانت دولتی، ضعف زیرساخت های نهادی، اعطای مجوز رانتی، اقتدارگرایی دولتی، تضعیف جامعه مدنی، تضعیف دموکراسی. وجود ضعف سیستم مالیاتی در کنار مواردی نظیر فروش تراکم و ضوابط شهری و نداشتن منابع درآمدی مناسب، در میان کدهای پرتکرار نشان می دهد که ضعف تامین مالی نهادی در نظام شهرسازی ایران، نقش مهمی در ارتباط با رانت بر عهده دارد. از طرف دیگر وجود کدهای پرتکرار دیگری نظیر از بین بردن انگیزه تولید، سوداگری زمین و مسکن، درآمد بدون زحمت و افزایش تمایل به رانت جویی، بیانگر آن است که ضعف تامین مالی عمومی نیز بر رانت زایی نظام برنامه ریزی شهری تاثیر مهمی دارد. همچنین وجود کدهای پرتکراری نظیر اقتدارگرایی دولت و دولت رانتیر در برابر تضعیف جامعه مدنی و تضعیف دموکراسی نیز جالب توجه است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد اصلی ترین ساز و کارهای رانت زایی در نظام شهرسازی ایران عبارتند از: فعالیت های سوداگرانه در شهرها و نبود ساز و کار مناسب جهت مقابله با سوداگری در بازار زمین و مسکن، ضعف طرح های توسعه شهری، عدم آماده سازی و عرضه مناسب زمین شهری، استفاده از ضعف های قوانین و مقررات، رانت جویی تیم های سیاسی، امنیتی بودن فضا، ضعف نیروی انسانی در سازمان ها و عدم دخالت صحیح سیستم نهادی. همچنین پژوهش حاضر نشان داد که در پی توزیع رانت، در نظام شهرسازی ایران، قدرت مدیریت شهری کاهش یافته، بازار زمین و مسکن سرمایه ای شده و شکاف و جدایی گزینی در شهر رخ می دهد. همچنین توسعه شهری قطبی و محروم ماندن بسیاری شهرها، نیز از وضعیت های ایجاد شده به دنبال جریانات رانتی هستند.
۱۲.

تبیین رویکرد شناختی-فرهنگی در انطباق با رویکردهای تکوینی به معنا در شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تکوین معنای شهری رویکرد شناختی - فرهنگی شناخت موقعیتی پسااثبات گرایی پساساختارگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰ تعداد دانلود : ۱۵۲
بیان مسئله: امروزه معنای محیط از مهم ترین موضوعات شهرسازی بوده و مکاتب فکری معاصر همواره به دنبال نظریه پردازی «ماهیت معنا و فرایند تکوین آن» در فضاهای شهری هستند. به نظر می رسد این مکاتب به دلیل فقدان ظرفیت لازم جهت بهره مندی از ابتکارات سایر حوزه های علمی و همچنین نگاه تک سطحی به معنا، با کاستی هایی همراه هستند. به دلیل ماهیت میان رشته ای شهرسازی، بهره گیری از علوم مرتبط با ساختارهای شناختی و ادراکی فرد مانند علوم شناختی برای تبیین فرایند تکوین معنا در فضای شهری، ضروری به نظر می رسد. هدف: هدف این نوشتار تعمیم کاربست مفاهیم مرتبط با شناخت انسان و محیط در حوزه علوم شناختی به حوزه مطالعات محیطی از جمله شهرسازی و کاهش خلأ موجود در مطالعات نظری میان رشته ای بین این دو حوزه است. روش: روش تحقیق در این مقاله، تطبیقی - تحلیلی است که با تبیین جایگاه رویکرد شناختی-فرهنگی در مقایسه با رویکردهای پسااثبات گرا و پساساختارگرا در حوزه مطالعات شهری، انجام می شود. یافته ها: رویکرد شناختی-فرهنگی به لحاظ معرفت شناسی و عوامل تکوین معنا در فضاهای شهری با رویکردهای پسااثبات گرا و پساساختارگرا متمایز می شود. به لحاظ معرفت شناسی در رویکرد شناختی-فرهنگی، معنا را به طور هم زمان در دو سطح فراگیر با ذهنیت فرهنگی و در سطح خاص با رویه های فرهنگی بازتولید می شود. قابلیت های شناختی-فرهنگی فضای شهری، تجربه شناختی-فرهنگی فرد از فضای شهری و نحوه در دسترس بودن/دسترس پذیری در یک موقعیت خاص عوامل تکوین معنا در رویکرد شناختی-فرهنگی هستند. نتیجه گیری: رویکرد شناختی-فرهنگی به عنوان رویکرد پیشنهادی پژوهش با نگاهی چندسطحی و موقعیتی به معنا، کاستی های موجود رویکردهای پیشین همچون نگاه تک سطحی به مطالعه معنا در مطالعات شهری را پوشش داده و شهرسازی را به عنوان دانش موقعیت مند فرهنگی معرفی می نماید
۱۳.

بررسی نقش رویکرد شهر نرم در جهت ارتقای تعاملات اجتماعی در فضاهای شهری پس ازکرونا (نمونه موردی: محله هاشمیه مشهد)

کلید واژه ها: شهر نرم کرونا فضاهای شهری تعاملات اجتماعی انزوای اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۱ تعداد دانلود : ۱۸۲
شیوع کرونا و اعمال سیاست فاصله گذاری اجتماعی در شهرها سبب کاهش تعاملات اجتماعی و در نتیجه تغییر الگوی رفتاری شهروندان شده است، گسترش این ویروس در شهرها باعث تعطیلی بسیار از مراکز خرید و اماکن عمومی شد و همین موضوع باعث ایجاد ضربه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی بر بستر جامعه شهری و شهروندان آن شد. فاصله گذاری اجتماعی سبب کاهش ایجاد گفتمان های شهری در فضاهای عمومی و در بسیاری از موارد همین موضوع باعث ایجاد انزوای اجتماعی و افسردگی در شهروندان شد، در حال حاضر که جهانی متفاوت در حال تجربه شدن است، لزوم احیا و توزیع عادلانه فضاهای جمعی پیش از پیش احساس می شود تا تعاملات اجتماعی در بستری که متعلق به همه گروه ها و ساکنان شهر است، دوباره از سر گرفته شود، این مقاله به تبیین و به کارگیری رویکرد شهر نرم در جهت ارتقای تعاملات اجتماعی در دوران کرونا پرداخته است، روش تحقیق پژوهش حاضر از نوع تطبیقی میباشد و با بررسی چارچوب نظری معیارهایی در جهت افزایش حضور پذیری در فضاهای شهری با رویکرد شهر نرم در دوران کرونا و پسا کرونا تالیف میشود. با تکمیل پرسشنامه باز و بسته، مشاهده، مصاحبه و نیز مطالعات میدانی به شناخت معیارهای موثر بر روی موضوع در محله هاشمیه مستخرج شد و در روش مولفه های کمی از نرم افزار Spss در جهت تحلیل داده ها و در مولفه های کیفی از دسته بندی و تجزیه تحلیل داده ها و در نهایت هم پوشانی آن در جهت اعتیار بخشی به داده های کمی استفاده شد و در نهایت میزان حضور پذیری فضاهای شهری با معیارهای استباط شده در دو دوره قبل کرونا و بعد کرونا بررسی شده است و با توجه به رویکرد شهر نرم میزان تاثیر گزاری هر معیار در محله هاشمیه بررسی شد.
۱۴.

تحلیلی تاریخی بر نقش فرهنگ وقف و کارکرد آن در ساختیابی بازار شهر تبریز با تأکید بر آرای گیدنز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وقف بازار تبریز گیدنز عامل ساختار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۹ تعداد دانلود : ۲۷۵
در میان نظریه های جامعه شناسی، نظریه ساختاربندی گیدنز از ظرفیت مناسبی برای تبیین پدیده های اجتماعی برخوردار است. این رویکرد تلفیقی در جامعه شناسی شامل دو وجه عمده «ساخت» و «عاملیت انسان» در تحقق پدیده های اجتماعی است که گیدنز، با گذر از هریک از آن ها، توأمان از الزام آور بودن ساخت ها و آزاد بودن کامل کنش های انسانی صرف نظر کرده و بر بینابین بودن آن ها تأکید می کند. بررسی بازار سنتی و اسلامی تبریز با دارا بودن سابقه تاریخی نشان می دهد که بیشتر فضاهای این بازار وقفی بوده و در طول تاریخ، علی رغم حفظ فضاها، همچنان کارکرد این فضاها نیز تداوم داشته است. در این راستا، پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که نقش فرهنگ وقف و کارکرد آن چه تأثیری در ساخت یابی بازار تبریز داشته است. این مقاله به روش تفسیری تاریخی انجام شده است. جمع آوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و میدانی بوده و محدوده موردمطالعه بازار سنتی شهر تبریز است. نتایج نشان می دهد ساختار (قواعد و منابع وقف) موجب ماندگاری این فضاها و تداوم عملکردشان شده است. طبق نظریه گیدنز، ما نهادها را می سازیم و آن ها کنش های ما را شکل می دهند. در این خصوص، کنشگران مسلمان با بهره گیری از قواعد وقف، که برگرفته از ارزش های والای اسلامی است، فضاهای بازار تبریز را شکل داده اند و سپس همان فضاها کنش های کنشگران (واقفان) را شکل داده است. بنابراین می توان گفت بازار تبریز تجلی عینی ارزش ها و هنجارهای اسلامی بوده و پدیده وقف موجب شکل گیری فضاهای شهری اسلامی و تداوم عملکرد آن ها در طول زمان و مکان می شود.
۱۵.

ارزشیابی مسکن شهری برنامه ریزی شده در شهر تبریز از نگاه ساکنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مفهوم ارزش برنامه ریزی مسکن شهر تبریز اندیشه اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۸ تعداد دانلود : ۱۶۳
مفهوم «ارزش» در برنامه ریزی مسکن شهری ازجمله مفاهیم اعتباری و برساختی است که در صورت هماهنگی با روح حاکم بر جامعه، زمینه ساز تعامل منافع حاصل از الگوی توسعه مسکن شهری با منافع بهره وران آنهاست. پژوهش حاضر با هدف ارزشیابی مسکن شهری برنامه ریزی شده از نگاه ساکنان، در پی تبیین مفهوم ارزش در برنامه ریزی مسکن شهر تبریز مطابق با فرهنگ و اندیشه اسلامی حاکم بر جامعه با رهیافت واقع گرایی اسلامی مبتنی بر دیدگاه ارزش شناسی علامه طباطبایی و با تأکید بر نظریه اعتباریات وی و با استفاده از راهبرد پژوهش پس کاوی انجام شده است. از آنجا که بسیاری از ویژگی های تبیین کننده ارزش مسکن شهری در بازار به طور مستقیم دادوستد نمی شوند، به منظور کمی سازی ارزش ها از مبانی اولیه مدل هدانیک بهره گرفته شده است. شاخص های ارزش مسکن شهری و مدل تبیینی در شهر تبریز (در قالب سه نمونه شهرک رشدیه، کوی اشکان و مجتمع چمران) مورد آزمون و تحلیل همبستگی و رگرسیونی (به شیوه خطی و شبه لگاریتمی) قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان می دهد مقوله «ساختاری- فیزیکی» بنا در کنار مقوله «محیطی» مربوط به دسترسی به کاربری ها، بیشترین قدرت تبیین کنندگی متغیر ارزش مسکن شهری تبریز را دارند؛ حتی در نمونه های کاملاً برنامه ریزی شده در شهر تبریز (شهرک رشدیه) نیز، همه مقولات مؤثر ارزش بخش مسکن شهری پوشش داده نمی شوند. با عنایت به اینکه بومی بودن الگوی توسعه مسکن در محور ارزش های حاکم بر جامعه تحقق خواهد یافت و ارزش، یک مقوله فرهنگی است، ضرورت دارد شناسایی ارزش ها در هر جامعه روی دهد و برنامه ریزی مسکن شهری براساس آن هدایت شود؛ در این صورت شهرها در بازنمایی فرهنگ اسلامی موفق خواهند شد.
۱۶.

کاربرد مدل هدانیک در شناسایی مفهوم «ارزش» در برنامه ریزی مسکن از منظر ترجیحات ساکنان (مورد شناسی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدل هدانیک مفهوم «ارزش» مسکن برنامه ریزی مسکن شهر تبریز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۹ تعداد دانلود : ۲۷۰
مدل هدانیک که در زمره روش های سنجش ارزش مسکن، از دیرباز مورد استفاده پژوهشگران قرار گرفته است، قابلیت شناسایی ترجیحات آشکارشده افراد و بدین واسطه، مفهوم «ارزش» در روند موجود توسعه مسکن شهری را دارد. از این منظر می توان مدعی شد که در صورت شمول طیف گسترده ای از داده های ارزش دهنده مسکن شهری، براساس آن می توان مفهومی از «ارزش» در مسکن شهری ارائه کرد که در این نوشتار به صورت هدف اصلی مطرح بوده است. در این مقاله سعی شده است تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و اجرای روش هدانیک (رگرسیون چندمتغیره با شکل های خطی ساده و شبه لگاریتمی)، مفهوم ارزش در برنامه ریزی مسکن شهر تبریز بر مبنای ترجیحات ساکنان، ارائه شود. نمونه موردی مطالعات، سه نوع توسعه مسکن شهر تبریز شامل کاملاً برنامه ریزی شده (شهرک رشدیه)، هدایت شده برطبق طرح فرادست (کوی اشکان) و الگوی برنامه ریزی شده آپارتمانی (مجتمع مسکونی، شهرک شهید چمران) را در بر می گیرد. نمونه ها با تأکید بر واحدهای مورد دادوستد قرارگرفته در بازه سال های 1397 و 1398، از روش نمونه گیری هدفمند شناسایی و انتخاب شده اند. مجموعاً 105 پرسشنامه، در سطح نمونه های موردی، برداشت و تجزیه وتحلیل شده اند. روایی محتوایی از نظر کمیت و کیفیت سؤالات و پایایی با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برابر با 0.779، تأیید و اثبات شده است. مطابق با نتایج روش هدانیک، مسکن دارای ویژگی های ارزش بخش متعدد وگسترده ای است و براساس آن، مفهوم ارزش نیز ماهیت ثابتی ندارد. بااین حال ساختار شناسایی شده ارزش یکسان است؛ ازاین رو بخشی از محتوای ارزش متغیر بوده و بسته به ضرورت های مکانی، زمانی، اقتصادی، اجتماعی و... تغییر می کند. دستاورد پژوهش این است که مفهوم ارزش در برنامه ریزی مسکن شهر تبریز، از منظر ترجیحات آشکارشده افراد، محتوای مشترکی ندارد؛ بنابراین نمی توان نسخه واحدی برای شهر ارائه داد. بااین حال، شاخص های ارزش دهنده مسکن غالباً دو بُعد ساختاری- فیزیکی و محیطی را پوشش می دهند و غلبه مؤلفه های اقتصادی بر سایر مؤلفه های ارزش دهنده مسکن، مشهود است. بیشترین قدرت تبیین کنندگی مربوط به شاخص های محله مسکونی (با ضریب 0.873) و گونه ساختمانی (با ضریب 0.141) بوده است که شکاف قیمتی فاحش بین محلات مسکونی و گونه های ساختمانی شهر تبریز را به خوبی نمایان می سازد. نهایتاً اینکه برای نیل به سوی برنامه ریزی مسکن ارزش مدار و توسعه بومی مسکن، شناسایی مفهوم ارزش فعلی مسکن و مفهوم ارزش مطلوب و واکاوی شکاف بین آن، ضروری خواهد بود.
۱۷.

واکاوی نقش فرهنگ وقف در تکوین ارسن های شهری بر اساس نظریه ساخت یابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نهاد وقف بازتولید فضا تکوین شهر اسلامی نظریه ساخت یابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۷ تعداد دانلود : ۳۲۵
نهاد وقف در فقدان سازوکارهای رسمی برای مدیریت، برنامه ریزی و توسعه فضایی شهرها در نظام های سیاسی حاکم در جوامع خاورمیانه و ایران، دارای کارکردهای مدنی- اجتماعی بوده و نقش مهمی نیز در تکوین، معنا دادن و استمرار فرهنگ اسلامی در این شهرها داشته است. مجموعه¬های شهری نقش جهان اصفهان، گنجعلی¬خان کرمان و شیخ صفی الدین اردبیلی در دوره صفویه، از آن جمله هستند که با فرهنگ وقف شکل گرفته و تداوم حیات یافته اند و اکنون نیز ساختار اصلی آن شهرها را تشکیل می دهند. در مقاله حاضر نقش فرهنگ وقف در تکوین این مجموعه های شهری بر اساس نظریه ساخت یابی گیدنز و روش تفسیری-تاریخی تبیین شده است. یافته ها نشان می دهند که نهاد وقف ژرف لایه ترین اعمال و خواص تشکیل دهنده و تولیدکننده نظام های شهری فوق است. در خصوص استمرار تاریخی آن ها هم این شرایط و مناسبات دینی، اجتماعی و سیاسی حاکم بوده است که با تداوم و یا تغییر قواعد و منابع وقف، سبب بازتولید فضاهای شهری در دوره های مختلف شده است. در این میان، علما و مجتهدان به عنوان تأییدکنندگان و مشروعیت دهندگان وقف نامه ها، با نظارت، کنترل و بازاندیشی به طور غیرمستقیم فرهنگ اسلامی را در شهر تداوم بخشیده اند. آنچه از این مطالعات قابل استخراج و ارجاع به نظر می رسد، این است که در ساختار نظام اجتماعی، رسیدن به سعادت واقعی و همه جانبه، جز در پرتو همکاری اجتماعی میسر نیست که نهاد وقف به عنوان یکی از مصادیق مشارکت های اجتماعی، در کیفیت ساختاری و برنامه ریزی جامعه، نقش مهم و تأثیرگذاری ایفا می¬کند.
۱۸.

مصرفِ فرهنگیِ شهر: بررسی تطبیقی فرهنگ مصرف در شهر غربی و اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مصرف فرهنگی شهر مصرفی پست مدرن فرهنگ اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۴ تعداد دانلود : ۳۲۳
شهر مدرن بدون نقش تولیدی آن و شهر پست مدرن بدون در نظر گرفتن نقش مصرفی آن در تصو ر نمی گنجد. در شهر پست مدرن نه تنها کالاها و خدمات بلکه فضاهای عمومی و نیمه عمومی نیز مصرف می شو ند. امروزه نقش مصرفی در کلیه ابعاد شهر چنان رسوخ کرده است که به جزء لاینفکی از زندگی شهری پست مدرن تبدیل شده است. نگاهی گذرا به شهر ایرانی معاصر نیز حاکی از حرکت آن در راستای پیوستن به اقتصاد و جامعه مصرفی جهانی و نظام سرمایه داری حاکم بر آن است. اما کاربست نظریه های مصرف در جامعه ایرانی، با توجه به بستر فرهنگی ویژه ایرانی-اسلامی باید با احتیاط انجام شود؛ زیرا ارزش های فرهنگی، نقش مهمی در الگوهای مصرف دارند. بر این اساس، بررسی ویژگی های مصرف فرهنگی شهر و تبیین مؤلفه ها و ابعاد شهر مصرفی غربی و ایرانی در دنیای پست مدرن، ضرورت پیدا می کند. در این پژوهش، به منظور تبیین شهر مصرفی در فرهنگ غربی و مقایسه آن با فرهنگ اسلامی از رویکرد واقع گرایانه استفاده شده و به کمک روش مطالعه تطبیقی و با استفاده از نظریه اعتباریات علامه طباطبایی و مدل تولید فضای لوفور، مؤلفه ها و ابعاد مصرف فرهنگی شهرهای فوق مورد تحلیل قرارگرفته است. نتایج پژوهش حاکی از این است که زندگی مصرف محور غربی، مبتنی بر منفعت فردی است، درحالی که فرهنگ و کلیه تعالیم اسلامی به منفعت جمعی نسبت به منافع فردی، برتری می دهند. بنابراین ازآنجایی که فرهنگ و شهر یکدیگر را تولید و حمایت می کنند، شهر اسلامی نیازمند فضای شهری مخصوص خود، جهت تعالی جامعه خواهد بود.
۱۹.

گونه شناسی نظریه های مصرف شهری در شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گونه شناسی مصرف شهرسازی اقتصاد سیاسی جامعه شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۱ تعداد دانلود : ۲۱۹
بیان مسئله: در طول چند دهه ی اخیر پژوهش گران و اندیشمندان با تخصص ها و رویکردهای مختلفی به مطالعه و بررسی شهر معاصر و سازوکارهای حیات آن پرداخته اند. با وجود تنوع در جهت گیری های پژوهشی، آن چه تمامی این پژوهشگران بر آن اتفاق نظر دارند، تحول گسترده، عمیق و پرشتاب شهر معاصر نسبت به نمونه های پیشین آن یعنی مصرف-محور شدن شهر معاصر است. این درحالی است که از زمان وقوع انقلاب صنعتی، همواره نقش تولیدی شهرها برسایر خصایص آن ها تفوق داشته است. تاکنون و به خصوص در طی 50 سال گذشته، طیف بسیار متنوعی از نظریات (از رشته های علمی مختلف) به بررسی جامعه ی معاصر از این دیدگاه پرداخته اند. شناخت و تجزیه و تحلیل این مجموعه ی گسترده از مطالعات به خصوص برای پژوهش گران شهری کاری بس دشوار است که لزوم انجام یک پژوهش از جنس گونه شناسی را در این حوزه مشخص می کند. هدف: پژوهش حاضر با هدف گونه شناسی مجموعه ی نظریه های مطرح در این حوزه انجام شده است. روش: برای تحقق هدف فوق ب راهبرد پژوهش کیفی، به دنبال ارائه ی چارچوبی روشن برای طبقه بندی نظریه های مصرف که در علوم مختلف مطرح شده اند، متناسب با موضوع هریک به کار گرفته شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر حاکی از قابلیت کلاسه بندی نظریه های مصرف و شهر به سه طبقه ی کلان اقتصادسیاسی مصرف، جامعه شناسی مصرف و رویکرد ترکیبی، و چهل و سه طبقه ی خرد است. نتیجه گیری: نتایج می تواند برای پژوهشگرانی که قصد نظریه پردازی و یا ورود به این نوع مطالعات را دارند، بسیار راهگشا باشد. در انتها نیز تلاش شده است تا نظریاتی که مستقیما در دانش شهرسازی کاربرد داشته اند با دقت بیش تری مورد بررسی قرار گیرند.
۲۰.

مقایسه ساخت کالبدی-فضایی و اجتماعی-اقتصادی مساکن مهر از منظر ساکنان (مورد مطالعه: شهر جدید سهند تبریز و شهر گلبهار مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جدایی گزینی فضایی ساخت کالبدی ساخت اجتماعی مسکن مهر نابرابری اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۱ تعداد دانلود : ۲۸۳
با اجرایی شدن سیاست مسکن مهر در راستای تأمین مسکن اقشار کم درآمد، مشکلات ساختاری-کالبدی و اجتماعی-اقتصادی پدیدار شده است. در این میان، احساس نابرابری اجتماعی و جدایی گزینی فضایی ساکنان (با توجه به وابستگی به کلان شهر هم جوار)، از جمله مسائلی است که با وجود اهمیت داشتن، کمتر مدنظر قرار گرفته است. این پژوهش با هدف شناسایی نحوه ارتباط ساخت کالبدی مجموعه مساکن مهر با ساخت اجتماعی- اقتصادی آن، به کندوکاو در کنش های مرتبط ساکنان پرداخته است. همچنین به روش مقایسه ای در دو نمونه 50 عددی مستقل (مسکن مهر شهر جدید سهند تبریز و شهر گلبهار مشهد) و روش خوشه ای در فازهای مختلف پروژه انجام شده است. داده ها از نظر توصیفی و استنباطی با نرم افزار SPSS نسخه 20 تحلیل شدند. ابتدا برای تعیین نرمال بودن داده ها از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف استفاده شد و نتایج آزمون، نرمال بودن داده ها را تأیید کرد؛ از این رو با آزمون t فرضیه اصلی پژوهش آزموده شد. براساس یافته ها، میان ساخت فضایی توسعه مسکن مهر (25 گویه اصلی) و ساخت اجتماعی آن (14 گویه اصلی)، رابطه مستقیم و معناداری (ضریب پیرسون 68/0) وجود دارد. مطالعه نمونه ها با آزمون t نشان می دهد، با وجود تفاوت معنادار داده ها در ابعاد اجتماعی و زیست محیطی (با میانگین بیشتر در نمونه گلبهار) و ابعاد خدماتی و اقتصادی (با میانگین بیشتر در نمونه سهند)، بعد کالبدی از وضعیت نسبتاً مشابهی در نمونه ها برخوردار است. همچنین بین میانگین های محاسباتی آزمون t، مؤلفه های ساخت کالبدی-فضایی و ساخت اجتماعی-اقتصادی تفاوت معناداری مشاهده نشد. با وجود اینکه امتیاز محاسباتی در هر دو گروه، متوسط به پایین بود، در نمونه گلبهار با اختلاف اندک، امتیاز بیشتری برآورد شد. بر مبنای نتایج، تبعیض محسوس در ارائه خدمات و دسترسی به امکانات شهری در کنار دورافتاده بودن امکانات فضایی، در شکل گیری و تشدید احساس نابرابری اجتماعی و جدایی گزینی فضایی این مجتمع ها، نقش مهمی ایفا کرده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان