توسعه پایدار محیط جغرافیایی
توسعه پایدار محیط جغرافیایی سال چهارم پاییز و زمستان 1401 شماره 7 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مبسوط پیشینه و هدف : توجه بر حقوق شهروندی نقش مهمی در برنامه ریزی محله های پایدار دارد. به طوریکه برنامه ریزی پایدار در محله با محوریت حقوق شهروندی می تواند با حمایت و تامین نیازهای شهروندان، رضایت مندی آنان و شهر پایدار را به ارمغان آورد. از منظر شهروندی، محله پایدار دارای طیف گوناگونی از حقوق شهروندی در ابعاد مختلف کارکردی، فضایی و کالبدی، اجتماعی و فرهنگی هستند. موضوعی که در بافت های مسکونی ایران بدان کم توجهی شده و حقوق شهروندی محله ها نادیده گرفته شده اند. این پژوهش با هدف بازشناسی ابعاد و معیارهای حقوق شهروندی در محله از منظر شهرسازی است که با روش پژوهش تحلیل محتوای متن با راهبردی میان رشته ای انجام شده است. مواد و روش ها : پژوهش حاضر با روش تحلیلی توصیفی و جمع آوری داده ها از طریق بررسی های اسنادی و کتابخانه ای و برداشت میدانی انجام شده است. ابتدا مولفه های پژوهش با توجه به موضوع تدقیق شد، سپس شاخص های هر مولفه نیز در قالب نموداری تدوین شده است. نمونه های موردی مشتمل بر محله مقصودیه و منظریه معرفی و چارچوب تحقیق در نمونه ها از طریق توزیع پرسشنامه به آزمون و ارزیابی گذاشته شده است. براین اساس اعتبار پرسشنامه از طریق مصاحبه با ۱۰ نفر از متخصصان رشته شهرسازی تایید شد و کفایت تعداد،یا توزیع تا اشباء نتیجه و یا تعداد 384 پرسشنامه از طریق فرمول کوکران بدست آمده است و بین 500 خانواده از ساکنان در هر محله توزیع شده است .تا به مقایسه تطبیقی این دو نمونه موردی پرداخته شود .فرایند پرسش بدین گونه است که تعداد 384 پرسشنامه در هر محله( مقصودیه و منظریه) توزیع شده است .و در این پرسشنامه تعداد 14 شاخص مورد سوال قرار گرفته اند که پاسخ دهندگان که خانواده های ساکن در محلات مذکور می باشند میبایستی بین 1 تا 5 به این شاخص ها نمره بدهند. در انتها هم یک سوال در رابطه با کیفیت زندگی محله ای پرسیده شده که نمره ارزیابی آن از 100 است. یافته ها و بحث : نتایج بدست آمده از پرسشنامه در قالب نموداری تهیه شده است و درصد مربوط به هر شاخص هم به طور جداگانه در هر محله نشان داده شده است. محله منظریه از نظر شاخص های زیست پذیری و آسایش اقلیمی، بهداشت و پاکیزگی محیط، سلامت و ورزش خانواده، پایداری و سرزندگی طبیعی،آسایش و آرامش خانواده،سازگاری – پایداری و پاسخ دهی،ایمنی و امنیت، تفریح و سرگرمی خانواده،رضایتمندی،حس مکان و کیفیت زندگی محله ای در رتبه ی بالاتری نسبت به محله مقصودیه قرار دارد.محله مقصودیه نیز از نظر شاخص های پیاده مداری، رونق اقتصادی و کیفیت معیشت،مشارکت و همسایگی خانواده،حضورپذیری و تربیت کودکان در رتبه ی بالاتری نسبت به محله منظریه قرار دارد. محله مقصودیه به دلیل مجاورت با بازار تبریز به عنوان قلب تپنده ی اقتصادی شهر، از نظر رونق اقتصادی و کیفیت معیشت وضعیت نسبتا مطلوبی نسبت به محله منظریه دارد.همچنین به دلیل این که این محله از محله های تاریخی شهر تبریز محسوب می شود مشارکت و همسایگی خانواده ها در این محله نسبت به محله منظریه بیشتر می باشد.محله منظریه به دلیل این که از محلات تازه ساخت شهر تبریز می باشد از نفوذپذیری مناسبی برخوردار می باشد و سرانه فضای سبز و ورزش نیز در این محله نسبت به محله مقصودیه بیشتر می باشد. با توجه به مطالعات نظری و میدانی پژوهش حاضر می توان گفت که حقوق شهروندی در برنامه ریزی پایدار محله ای در ابعاد مختلف و دارای شاخص های گوناگونی می باشد .که این امر در هر محله با توجه به فرهنگ ایرانی _ اسلامی، می تواند الگو ها و نمود های گوناگونی داشته باشد. می توان در این رابطه به باغ ایرانی اشاره کرد و همچنین می توان گفت که اقلیم هر محله نقش ویژه ای در رابطه با الگوهای مختلف ارائه شده در رابطه با هر محله را ایفا می کند. لذا باید در طراحی ها به ویژگی های فرهنگی ، مذهبی ، اقلیمی و دیگر عوامل دخیل ، توجه کرد. نتیجه گیری: در این پژوهش، مولفه های برنامه ریزی محله بر مبنای حقوق شهروندی عبارتند از مولفه های زیست محیطی و سلامت، عملکردی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و شاخص های مربوطه نیز شامل زیست پذیری و آسایش اقلیمی، بهداشت و پاکیزگی محیط، پایداری و سرزندگی طبیعی، سلامت و ورزش خانواده، پیاده مداری، آسایش و آرامش خانواده، سازگاری، کارایی و پاسخ دهی، ایمنی و امنیت، تفریح و سرگرمی خانواده، رونق اقتصادی و کیفیت معیشت، حس مکان و رضایتمندی، حضور پذیری و تربیت کودکان، مشارکت اجتماعی و همسایگی خانواده ها و کیفیت زندگی محله ای می باشد. نمونه موردی شامل دو محله مقصودیه و منظریه در تبریز می باشد که محله مقصودیه در منطقه 8 تبریز و منظریه در منطقه 3 تبریز قرار گرفته اند. نتیجه نهایی پیمایش میدانی با موضوع کیفیت زندگی محله ای نشانگر این است که محله منظریه از لحاظ شاخص های برنامه ریزی پایدار محله ای با امتیاز 73.6% بر محله مقصودیه با امتیاز 38.5% برتری قابل توجهی دارد.
تحلیل و توزیع فضایی میزان بروز بیماری تب مالت در مناطق شهری و روستایی (مطالعه موردی استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبسوط: پیشینه و هدف: با توجه به اهمیت کلیدی عامل مکان، در تفسیر پدیده های مختلف، بحث داده کاوی مکانی مطرح است. در حوزه توزیع فضایی و پراکندگی جغرافیایی بروز بیماری تب مالت، برخی از مهم ترین پژوهش های انجام شده عبارت اند از: عباسی و همکاران (1399) در مطالعه ای به کاوش قوانین وابستگی وقوع تب مالت در انسان با استفاده از داده کاوی ویژگی های مکانی پرداختند. نتایج پژوهش نشان می دهد که عوامل دما و ارتفاع دارای تأثیرات بیشتری در قوانین کشف شده بوده اند، به گونه ای که مناطق دارای دمای زیادتر و ارتفاع پایین تر نسبت به دیگر مناطق، شامل افراد بیمار بیشتری بوده اند. آزاد خانی و همکاران (2018) در تحقیقی به تحلیل فضایی و زمانی بروز بروسلوز در ایران از سال 1390 تا 1394 با استفاده از GIS پرداختند، نتایج این تحقیق بیانگر این است که میزان بروز بیماری از یک روند خطی پیروی نمی کند (p <0.001) بیشترین و کمترین میزان بروز بیماری در اواسط تابستان و همچنین زمستان بوده است. رِن و همکاران (2013) خوشه های مکانی و زمانی بروز بیماری بروسلوز برای کشور اِکوادور موردبررسی قرارگرفته داده اند. در این تحقیق خوشه های معنادار مکانی- زمانی در ارتفاعات شمال و جنوب و بخش های آمازونی اِکوادور یافت شد. عبدالله یو و همکاران (2012) در مطالعه ای به تجزیه وتحلیل توزیع زمانی و مکانی تب مالت انسانی در آذربایجان طی سال های 1995 تا 2009 با استفاده از آمار فضایی و زمانی - مکانی پرداختند. هدف از تحقیق حاضر بررسی خود همبستگی و الگوی مکانی بیماری، شناسایی مناطق پُرخطر و خوشه های بیماری و بررسی تغییرات الگوی مکانی بیماری در گذر زمان می باشد. مواد و روش ها: در این پژوهش با تحلیل های فضایی و داده کاوی مکانی، به تحلیل پراکندگی جغرافیایی ارتباط بین شیوع بیماری تب مالت در انسان با پارامترهای محیطی مانند دما، رطوبت، فشار، بارش در روستاها و شهرهای استان ایلام پرداخته شده است. جامعه آماری این تحقیق افراد مبتلا به تب مالت طی سال های (1400 - 1394) در استان ایلام است. داده های مکانی از شرایط محیطی (دما، رطوبت، بارندگی و فشار) در منطقه مورد مطالعه از سازمان هواشناسی استان ایلام اخذ گردید. یافته ها و بحث: در مناطق شهری استان، بیشترین میزان تراکم مبتلایان به بیماری تب مالت در شهرستان ایلام و کمترین آن در شهرستان ملکشاهی وجود دارد. در نواحی روستایی بیشترین میزان تراکم مبتلایان به بیماری تب مالت در نواحی شمال غربی استان، شهرستان شیروانچرداول و کمترین آن هم نیز در شهرستان ملکشاهی اتفاق افتاده است. در این مطالعه موارد بروز بروسلوز (تب مالت) برای دوره شش ساله تعداد 735 بیمار ثبت شده است. در این بین، موارد بیماری در روستا نسبت به شهر در همه سال ها به طور چشمگیری بیشتر بوده است. کمترین موارد بیماری در سال 1395 و بیشترین موارد بروز بیماری در سال 1399 مشاهده شده است که از این میزان بیشترین فراوانی متعلق به مردان با (3/56) و کمترین میزان متعلق به زنان با (7/43) می باشد. بیشترین میزان تراکم بیماری ها که به صورت لکه داغ نشان داده شده در بخش های شمالی و غربی استان است. هرچند در بعضی از شهرستان های جنوبی استان میزان تراکم بیماری های موردمطالعه بالابود ولی در نقشه نهایی به صورت لکه داغ نشان داده نشد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این تحقیق بیانگر آن است که توزیع فضایی بیماری طی دوره ی آماری مورد مطالعه در شاخص آماره ی موران نشان دهنده ی خوشه ای بودن توزیع جغرافیایی بیماری تب مالت در نواحی استان است. همچنین تحلیل و پراکندگی فضایی لکه های داغ در خصوص تعداد مبتلایان به این نوع بیماری نشان داد که شهرستان های شمالی استان به عنوان مناطق با جمعیت روستایی و شهری بالا، در خوشه های داغ و شهرستان های غربی به عنوان مناطق با جمعیت روستایی و شهری کمتر، در خوشه های سرد قرار دارند. یافته های به دست آمده نشان دهنده وجود ارتباط بین بروز بیماری تب مالت با دما، بارش و...، شغل بیمار، سابقه تماس با دام و نوع مکان (شهری- روستایی بودن) است.
فراتحلیل کیفی ساز و کارهای رانت در نظام برنامه ریزی شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبسوط پیشینه و هدف: یکی از ریشه های اساسی پیدایش بی عدالتی در شهرها، تولید و توزیع رانت، رانت جویی و رانت زایی نظامات شهرسازی قلمداد می شود. در ایران نیز وجود رانت به عنوان یکی از عوامل اصلی ایجادکننده نابرابری، مد نظر کارشناسان مسائل شهری قرار گرفته است. پژوهش حاضر نیز با مد نظر قرار دادن رانت در نظام شهرسازی ایران در ابتدا با استفاده از بررسی های اسنادی و کتابخانه ای، پژوهش های انجام شده پیرامون رانت در ارتباط با مسائل شهری ایران را مورد بررسی قرار داد و مشخص نمود غالب پژوهش ها به صورت مصداقی به مسئله رانت در شهر پرداخته اند و هر یک از زاویه نگاه خود به این مسئله پرداخته و در این میان جای یک فراتحلیل کلی از پژوهش های صورت گرفته، خالی است، بنابراین پژوهش حاضر، فراتحلیل کیفی مقالات مرتبط با رانت در نظام شهرسازی ایران را مورد هدف قرار داد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر با استفاده از روش های تحقیق کیفی به تحلیل محتوای مسئله رانت پرداخته است. مقالات علمی-پژوهشی مرتبط با رانت در نظام شهرسازی ایران، در پژوهش حاضر مورد بررسی دقیق قرار گرفت و در ابتدا با جستجوی کلیدواژه رانت در پایگاه های علمی معتبر مقالات فارسی زبان که همه نشریات معتبر کشور را پوشش می دهند، مقالاتی که کلمه «رانت» در عنوان،و یا کلیدواژه های اصلی مقاله بود، گردآوری شدند. پس از بررسی اولیه مقالات و حذف متشابهات، و محدود کردن آن ها به مقالات علمی-پژوهشی معتبر وزارت علوم و سپس استخراج مقالاتی که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به مسائل شهری ارتباط پیدا می کردند، مشخص شد که مجموعاً 50 مقاله علمی-پژوهشی در این ارتباط از ابتدا تا بهمن ماه 1400 انجام شده است. سپس همه مقالات با استفاده از نرم افزار مکس کیودا مورد بررسی قرار گرفت و داده های مرتبط با رانت در نظام برنامه ریزی شهری ایران در مرحله اول با روش کدگذاری باز، در این نرم افزار، کدگذاری شدند. برای تحلیل کدهای استخراجی از مدل «نیروی محرکه-فشار-وضعیت-تاثیر-پاسخ» و چهار مرحله تحلیل و شناسایی در این مدل، استفاده شد. با استفاده از روش های کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی، نیروهای محرکه ایجاد کننده رانت، فشارها و جریانات برآمده از نیروهای محرکه، وضعیت های ایجاد شده در پی رانت ها و تاثیرات و پیامدهای متاثر از وضعیت رخ داده، شناسایی و هر یک از این مراحل نیز متناظر با اهداف پژوهش، یعنی دستیابی به مولفه های کلان رانت زا، تبیین ساز و کارهای رانت زا و مشخص ساختن آثار و پیامدهای رانت زایی در نظام برنامه ریزی شهری ایران، تحلیل شدند. یافته ها و بحث: بررسی کدهای پرتکرار مقالات نشان می دهد که پرتکرارترین کدها عبارتند از: ضعف سیستم مالیاتی، دولت رانتیر، از بین بردن انگیزه تولید، فروش تراکم، اختلاف طبقاتی در شهر، فروش ضوابط شهری، سوداگری زمین و مسکن، بی عدالتی، رانت در بودجه ریزی و قانون گذاری، درآمد بدون زحمت، منابع طبیعی فراوان، نداشتن منابع درآمدی مناسب، توزیع رانت دولتی، ضعف زیرساخت های نهادی، اعطای مجوز رانتی، اقتدارگرایی دولتی، تضعیف جامعه مدنی، تضعیف دموکراسی. وجود ضعف سیستم مالیاتی در کنار مواردی نظیر فروش تراکم و ضوابط شهری و نداشتن منابع درآمدی مناسب، در میان کدهای پرتکرار نشان می دهد که ضعف تامین مالی نهادی در نظام شهرسازی ایران، نقش مهمی در ارتباط با رانت بر عهده دارد. از طرف دیگر وجود کدهای پرتکرار دیگری نظیر از بین بردن انگیزه تولید، سوداگری زمین و مسکن، درآمد بدون زحمت و افزایش تمایل به رانت جویی، بیانگر آن است که ضعف تامین مالی عمومی نیز بر رانت زایی نظام برنامه ریزی شهری تاثیر مهمی دارد. همچنین وجود کدهای پرتکراری نظیر اقتدارگرایی دولت و دولت رانتیر در برابر تضعیف جامعه مدنی و تضعیف دموکراسی نیز جالب توجه است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد اصلی ترین ساز و کارهای رانت زایی در نظام شهرسازی ایران عبارتند از: فعالیت های سوداگرانه در شهرها و نبود ساز و کار مناسب جهت مقابله با سوداگری در بازار زمین و مسکن، ضعف طرح های توسعه شهری، عدم آماده سازی و عرضه مناسب زمین شهری، استفاده از ضعف های قوانین و مقررات، رانت جویی تیم های سیاسی، امنیتی بودن فضا، ضعف نیروی انسانی در سازمان ها و عدم دخالت صحیح سیستم نهادی. همچنین پژوهش حاضر نشان داد که در پی توزیع رانت، در نظام شهرسازی ایران، قدرت مدیریت شهری کاهش یافته، بازار زمین و مسکن سرمایه ای شده و شکاف و جدایی گزینی در شهر رخ می دهد. همچنین توسعه شهری قطبی و محروم ماندن بسیاری شهرها، نیز از وضعیت های ایجاد شده به دنبال جریانات رانتی هستند.
تحلیل فضایی ضعف های مدیریت بحران در مناطق زلزله زده ؛ مطالعه موردی: شهرستان ثلاث باباجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشینه و هدف: با عنایب به بررسی پیشینه پژوهش می توان گفت پژوهش های قبلی در مورد ارزیابی مدیریت بحران، ارائه الگوی مدیریت بحران، ارائه راهکار برای اندازه گیری میزان آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله و از این قبیل هستند. لذا تفاوت پژوهش حاضر با پژوهش های پیشین در این است که آسیب های مدیریت بحران را به صورت فضایی نشان می دهد. علاوه بر این با توجه به شرح وظایف کارگروه های چهارده گانه مدیریت بحران با تاکید بر رویکرد مدیریت یکپارچه (که در هیچ کدام از آنها صورت نپذیرفته است) تحقیق حاضر به دنبال پر کردن این خلاء پژوهشی است. مواد و روش: روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی-عملی است. شیوه گردآوری داده ها به دو روش اسنادی و پیمایشی بوده است، به این نحو که برای استخراج شاخص های مدیریت بحران زلزله و تدوین مبانی نظری از روش اسنادی و ابزار فیش برداری؛ و برای سنجش شاخص های پژوهش در محدوده موردمطالعه از شیوه پیمایشی و ابزار پرسش نامه محقق ساخت بهره گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش دربرگیرنده کارشناسان و متخصصان حوزه شهر و مدیریت بحران شهری است که نسبت به موضوع موردبحث آگاهی و تخصص کافی رادارند. با توجه به مشخص نبودن حجم جامعه آماری، نمونه گیری به صورت غیرتصادفی-هدفمند بوده که حجم آن نیز تا رسیدن به اشباع علمی یعنی 50 نفر در نظر گرفته شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون های آماری t-test تک نمونه ای مستقل جهت بررسی میانگین ابعاد مدیریت بحران زلزله؛ و همچنین از آزمون کروسکال والیس برای رتبه بندی مؤلفه های پژوهش استفاده شد. در بخش پایانی برای نشان دادن پراکندگی فضایی وضعیت آسیب های مدیریت بحران در شهرستان ثلاث باباجانی از آمار فضایی در محیط نرم افزار GIS و روش درون یابی IDW استفاده شده است. یافته ها و بحث: یافته های پژوهش نشان می دهد که وضعیت شاخص های مدیریت بحران حاکی از این است که درمجموع، وضعیت مدیریت بحران در برابر زلزله شرایط مطلوبی نیست. بالاترین و پایین ترین میانگین ها در هر پنج دهستان ثلاث باباجانی به یکدیگر نزدیک بوده و از الگوی واحدی پیروی می نمایند. به لحاظ مکانی نیز باید گفت که به طور کلی با دور شدن از مرکز شهرستان به سمت حاشیه به خصوص به سمت مرزهای جنوب غربی و شمالی شهرستان، شاخص های مدیریت بحران وضعیت بدتری را نشان می دهد. به عبارت دیگر هرچه از مرکز سیاسی شهرستان یعنی شهر تازه آباد واقع در دهستان دشت حر دور شویم وضعیت شاخص های مدیریت بحران بسیار نامطلوب است. این موضوع نشان می دهد که به تبع ساختار سیاسی متمرکز کشور و منطقه، فعالیت ها و خدمات در بخش مدیریت بحران نیز به صورت متمرکز ارائه می شود. علاوه بر این ساختار محیط طبیعی نیز مزید بر علت شد تا بخش شرقی شهرستان یعنی دهستان های زمکان شمالی و جنوبی وضعیت نامطلوبی را نشان دهند چرا که در این محدوده ها شیب زمین و ارتفاع از سطح زمین زیاد است از این رو خدمات رسانی در مراحل مختلف موجب اختلال و کاستی می شود. نتیجه گیری: ایده عمومی پژوهش حاضر این بوده است که زمینه ها و فرایندهای سیاسی حاکم بر سیستم مدیریت ایران در مقیاس منطقه ای نیز به همان شکل عمل می کند. به عبارت دیگر، الزامات ساختاری در مقیاس منطقه ای همچنان بر تمرکز در نقاط معدود دامن می زند. مطالعات مشابهی که توسط دیگر محققان درباره مدیریت بحران در مناطق مختلف ایران انجام شده با نتایج این پژوهش همسویی نشان می دهد چراکه اغلب آن ها بر نقش تمرکزگرایی و عدم مدیریت یکپارچه در مناطق و استان تأکید کرده اند. به این ترتیب بر پایه نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت: مادام که یک نظم سکونتگاهی نتواند مسئله مدیریت بحران در حوزه های مختلف پیشگیری، آمادگی، مقابله و بازسازی و بازتوانی را حل نماید، همچنان تحت الزامات مدیریت بخشی باید شکاف بین نقاط سکونتگاهی و عدم مدیریت یکپارچه را تجربه و تحمل کند. بدیهی است تا هنگامی که زمینه ها، فرآیندها و سازوکارهای فرادست ملی و منطقه ای تمرکزگرا اصلاح نشوند، مدیریت در مقیاس ملی، منطقه ای و محلی به تعادل و توازن پایدار نخواهد رسید.
بازخوانی مفهوم آرمان شهر و امکان سنجی تحقق آن در شهرسازی طبیعت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبسوط پیشینه و هدف: تعامل انسان با محیط اغلب در جوامع امروزی به دلیل روندهای اجتماعی اخیر مانند ازدیاد جمعیت، شهرنشینی فزاینده، محدودیت ها و تحمیل هایی که ناگزیر به شیوه نامتجانس طراحی ساختمان و شهر انجامیده و همچنین سبک خاص زندگی، مطلوب نیست. این امر، رجوع به مفهوم دیرینه آرمان شهر را در ذهن متبادر می کند که یکی از وجوه اساسی آن همواره تعامل با طبیعت بوده و امروزه با یک نگرش واقع گرا به تعبیر آرمان شهر اکولوژیک (بوم گرا) معطوف می شود. بر همین مبنا توجه به شهر به مثابه فضای زندگی انسان، نیازمند تمرکز بیشتری بر اکولوژی و طبیعت حاکم بر آن بویژه در پرتو اخلاق است. لذا برای ایجاد شهر اکولوژیک، توجه به ابعاد و شاخص های زیست محیطی از طریق غالب کردن رویکردهای تحقق پایداری بر ایجاد و مدیریت شهر و حریم آن ضروری می گردد. در این راستا شهرسازی بیوفیلیک (طبیعت گرا) به عنوان یک رویکرد راهبردی پایدار در سال های اخیر مورد توجه فزاینده ای قرار گرفته که علاوه بر پیگیری پایداری در ابعاد زیست محیطی، در بر دارنده مضامین مرتبط با پایداری اجتماعی بویژه رعایت اصول و ارزش های اخلاقی بوده و در نتیجه استفاده صحیح از سیستم ها و فرآیندهای طبیعی را در طراحی محیط ساخته شده تمهید می کند. به همین دلیل در این تحقیق، تلاش شده تا اثربخشی و جایگاه این رویکرد نوپا در تحقق اهداف آرمان شهر اکولوژیک دنیای معاصر روشن گردد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر با توجه به معیارها و شاخص های مد نظر در شهرسازی بیوفیلیک نسبت به جمع بندی مولفه های اساسی آن به شیوه اسنادی اقدام نموده و با بهره گیری از تحلیل انطباقی و ادغام مولفه های مذکور در قالب راهبردی اثربخش به تبیین چگونگی بهره گیری از عوامل مذکور در رهیافت به آرمان شهر اکولوژیک پرداخته است. بر این اساس، از منظر هدف از نوع توسعه ای و متعاقبا کاربردی می باشد که به دنبال گسترش و تبیین معیارها، تدوین شاخص ها و تدقیق ساز و کار رهیافت به شهر پایدار در قالب نگرشی آینده نگر با مقیاسی کلان بوده و در این راستا از روش تحلیل محتوای کیفی و کدگذاری توصیفی و البته رویکردی انتقادی بهره برده است. از این رو می توان مدعی شد که این تلاش، بستر شفاف سازی فرآیند حصول آرمان شهرهای اکولوژیک با بهره گیری از دانش بیوفیلیک شهری و امکان جهت بخشی به سیاست های موثر در عرصه مدیریت شهری معاصر را مهیا می سازد و بنابراین مقاله حاضر در بطن خود علاوه بر ابعاد مروری - تحلیلی، دارای بُعد نوآوری پژوهشی نیز هست. یافته ها و بحث: یافته های پژوهش، بیانگر آن است که رهیافت به پدیده متعالی آرمان شهر با نگاهی واقع گرایانه و به دور از رویا در دوران معاصر را باید در مفهوم آرمان شهر اکولوژیک جستجو نمود که مستلزم اتخاذ رویکردی چندبُعدی با محوریت سه شاخص عملکردی و اثرگذار سیاسی - حکمروایی، فرهنگی - اجتماعی و کالبدی - اقتصادی و پایش تاثیرات منفرد، ترکیبی و چرخه ای آنها بر پنچ شاخص محیطی و اثرپذیر زمین، آب، هوا، انرژی و پسماند در قالب الگواره تکمیلی - تکاملی مبتنی بر رویکرد بیوفیلیک پیشنهادی تحقیق بوده و بر این اساس است که نقش بی بدیل اخلاق در تنظیم کلیه روابط انسانی در بستر محیط های مختلف کالبدی، طبیعی، اجتماعی و سیاسی، بیش از پیش خودنمایی می کند. چرا که بدون توجه به حقیقت اخلاق، هیچ چیز پایدار نخواهد ماند و باید اذعان داشت که اصول اخلاقی اگر در حد حرف و شعار باقی بماند و در عملکرد حکومت و منش روزمره مردم، مشهود نباشد نه تنها اثر مثبتی ندارد بلکه به دلیل ترویج فزاینده تزویر و دورویی به انباشت عقده های اجتماعی، انزجار و تباهی بیشتر جامعه و افول روزافزون فرهنگی آن منتج می گردد. نتیجه گیری: پرواضح است که با توجه به معیارهای متعدد مرتبط با حوزه های فوق الذکر، حصول آرمان شهر معاصر، علی رغم دست یافتنی بودن، مستلزم انقلابی در رابطه فرهنگ بشری و طبیعت در مقیاس های خُرد و کلان خواهد بود. در این رابطه، شناخت ارکان مهم دخیل در سامانه پیش روی (برنامه ریزی و طراحی بیوفیلیک به عنوان ابزار و رویکرد مواجهه با مسئله؛ اخلاق به عنوان زیربنای لازم برای تحقق رویکرد مذکور؛ پایداری به عنوان هدف غائی و نهایتا آرمان شهر اکولوژیک به عنوان محصول و مطلوب فرآیند) حائز اهمیت فوق العاده ای بوده که باید در برنامه ریزی راهبردی در سطوح کلان ملی و بین المللی ملحوظ گردد.
ارزیابی الگوی فضایی دمای سطح زمین با تاکید بر تغییرات کاربری اراضی (مطالعه موردی: شهرستان جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبسوط پیشینه و هدف: دمای سطح زمین، عامل مهمی در مطالعات گرمایش جهانی و امروزه چالش اصلی بسیاری از محققین در سرتاسر دنیا است. با فناوری سنجش از دور می توان دمای سطح زمین و تغییرات کاربری را طی سال های مختلف با کمک تصاویر ماهواره ای، استفاده از تشعشع فروسرخ حرارتی و کاربرد مدل های فیزیکی مورد ارزیابی قرار داد. در مطالعات محیطی به علت موقعیت و مکان قرار گرفتن مشاهدات در فضای نمونه نمی توان از آمار سنتی به علت ساختار پیوسته در زمان و مکان استفاده کرد. بدین منظور آمار فضایی (خودهمبستگی فضایی) روشی مناسب و نوین در تحلیل این داده ها است. مواد و روش ها : این پژوهش داده های ماهواره ای مربوط به تصاویر لندست 5 و 8 برای سال های 1990 و 2020 از سایت زمین شناسی آمریکا تهیه شدند. پس از انجام تصحیحات تصاویر، نقشه های کاربری اراضی شهرستان جیرفت تهیه شدند و سپس با استفاده از ترکیب باندی مرئی و مادون قرمز نقشه های کاربری اراضی تهیه شد. تبدیل مختلف طبقات کاربری اراضی و تغییرات آن طی این سال ها در نرم افزار ایدریسی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین برای ارزیابی دقت نقشه های طبقه بندی شده از 150 نقطه کنترلی از گوگل ارث استفاده شد. برای بدست آوردن دمای سطح زمین نیز از باندهای حرارتی تصاویر لندست دریافتی استفاده شد و طی دو مرحله تبدیل رادیانس طیفی به دمای جسم سیاه و محاسبه گیسل مندی سطح دمای سطح زمین تعیین شد. در نهایت برای آشکارسازی الگوی فضایی تفاوت های محلی از آماره خودهمبستگی فضایی موران محلی استفاده شده است. یافته ها و بحث: نتایج نشان داد که طی سال های 1990 تا 2020 بخشی از اراضی بایر و مسیل به پهنه آبی تبدیل شده اند که این کاربری با احداث سد بعد از سال 1990 افزایش پیدا کرد. میانگین دمای سطح زمین طی 30 سال 1/11 درجه افزایش داشت که این افزایش دما در همه کاربری ها دیده می شود. علت این افزایش را می توان بالا رفتن دمای هوا دانست. از دلایل دیگر افزایش دمای سطح زمین را می توان افزایش ساخت وسازها در منطقه دانست. تقسیم بندی طبقات دمای سطح زمین نشان داد که طبقات خیلی گرم و گرم که در بخش های جنوبی در سال 2020 افزایش و طبقه متوسط (بیشترین تغییر) و سرد کاهش داشته است. نتایج آنالیز آماره همبستگی مکانی محلی نشان داد که خوشه های داغ به تدریج در مناطق جنوبی و خوشه های خنک در مناطق شمالی و شمال شرقی تمرکز بیشتری پیداکرده اند. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد با وجود افزایش کاربری کشاورزی و باغ و کاهش مناطق بایر دمای سطح زمین در همه کاربری ها به مقدار زیادی افزایش خواهد یافت. هرچند که مناطق ساخت انسان نیز درحال افزایش است اما دلیل اصلی دمای سطح زمین را می توان بالا رفتن دمای هوا و تغییرات اقلیم برشمرد.
نقش نوسانات بازار مسکن در امنیت اقتصادی ساکنین شهرها (مطالعه موردی: خانواده های کم درآمد کلا نشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبسوط پیشینه و هدف: پژوهشگران و متخصصان برنامه ریزی و مسکن ازجمله؛ میتلین (2007)، العقبری و همکاران (2011)، لیتمن (2016)، اورج (2019)، زیاری و همکاران (1389)، آرشین و سرور (1396)، به موضوع مسکن گروه های کم درآمد پرداخته اند. هدف پژوهش حاضر دستیابی به فرضیه اصلی پژوهش یعنی؛ بررسی پیامدهای بحران اقتصادی مسکن بر امنیت پایدار خانوارهای کم درآمد (در این پژوهش منظور از خانوارهای کم درآمد خانوارهایی هستند که به دلیل حقوق پایین ماهیانه و یا بیکاری موقتی و دائمی توانایی تهیه مسکن به عنوان یک نیاز اولیه را چه به صورت خرید، اجاره و یا رهن را ندارند هست) در کلان شهر تهران پرداخته شود تا درنهایت عوامل اقتصادی اصلی که در نوسانات بازار مسکن و درنتیجه افزایش قیمت مسکن در تهران نقش آفرینی می کنند مور ارزیابی قرار گیرد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر، کاربردی و روش آن توصیفی، تحلیلی است. جهت گردآوری اطلاعات و داده ها از روش های کتابخانه ای، پایگاه های الکترونیکی داده ها و همچنین مطالعات میدانی مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. جامعه آماری را متخصصان حوزه مسکن، برنامه ریزان شهری (شامل اساتید و دانشجویان رشته های برنامه ریزی شهری و شهرسازی) و کارشناسان مسکن مشغول به فعالیت در شهرداری ها و اداره شهرسازی شهر تهران تشکیل می دهند. تکمیل پرسشنامه ها و مصاحبه به صورت مجازی و از طریق کانال های ارتباطی گوناگون بوده است. برای تعیین حجم نمونه 100 نفر از متخصصان برنامه ریزی شهری و مسکن در شهر تهران بر اساس نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. با استفاده از این نمونه گیری بصورت مجازی با تعدادی از افراد نمونه ارتباط برقرار و مصاحبه ها انجام و پرسشنامه ها تکمیل شدند. روش کلی تکمیل پرسشنامه ها و مصاحبه با استفاده از روش نمونه گیری نمایی بدون تبعیض انجام گرفت. پس از تکمیل پرسشنامه ها شامل 30 گویه اصلی در مورد موضوع اصلی پژوهش و 6 سؤال درزمینه سطح اطلاعات افراد نمونه از موضوع پژوهش و 5 سؤال در مورد ویژگی های آن ها بود. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS26 و آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون تی تک نمونه ای، فریدمن) و برای سنجش پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شد. مقدار آلفا در 30 گویه اصلی پژوهش 0.918 بوده که پایایی درونی سؤالات را نشان داد. یافته ها و بحث: نتایج نشان می دهد مواردی چون عدم دسترسی به مسکن ارزان قیمت برای شهروندان، نوسانات قیمت مسکن و پس انداز خانوارها، نوسانات ساخت وساز مسکن، نقش آفرینی شهرداری ها و افزایش قیمت مسکن، نقش سازندگان در نوسانات بازار مسکن، قیمت زمین و تأثیر آن بر نوسانات قیمت مسکن، حضور دلالان در بازار مسکن و افزایش قیمت مسکن و نبود قوانین محکم در تعیین قیمت مسکن و رواج سوداگری در نوسانات قیمت مسکن تهران نقش دارند. نتایج حاصل از اولویت بندی بحران های اقتصادی مسکن نشان می دهد که حضور دلالان در بازار مسکن با میانگین رتبه (7.70)، در رتبه اول و قیمت زمین و تأثیر آن بر نوسانات قیمت مسکن در آخرین رتبه قرارگرفته است. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد عوامل اقتصادی نقش آفرین در نوسانات قیمت مسکن بر امنیت پایدار خانوارهای کم درآمد در شهر تهران تأثیرگذار بوده اند و تأثیر هریک از عوامل اقتصادی نقش آفرین در نوسانات قیمت مسکن بر امینت پایدار خانوارهای کم درآمد متفاوت است و حضور دلالان در بازار مسکن در رتبه اول و عدم دسترسی به مسکن ارزان قیمت در آخرین رتبه ازنظر اهمیت قرارگرفته است.
اثرات حکمروایی خوب شهری بر بهبود کیفیت زندگی. مطالعه موردی: منطقه یک شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبسوط پیشینه و هدف: باوجود اهمیت موضوع موردمطالعه در توسعه پایدار شهری، تاکنون مطالعات اندکی صورت گرفته است. در این مقاله ها، به وضعیت حکمروایی شهری در محدوده های موردمطالعه پرداخته و به این نتیجه رسیده اند که بین حکمروایی شهری و کیفیت زندگی رابطه وجود دارد و هرچه اوضاع شاخص های حکمروایی خوب شهری بهتر شود، کیفیت زندگی در محدوده موردمطالعه نیز بهتر می شود. با توجه به اهمیت فراوان دو حوزه موضوعی کیفیت زندگی و حکمروایی خوب شهری از یک سو و نقش مهم شرایط ملی در شرایط محلی از سوی دیگر، در پژوهش حاضر به بررسی رابطه میان این دو پرداخته می شود. هدف اصلی از تحقیق حاضر تحلیل اثرات حکمروایی خوب شهری بر بهبود کیفیت زندگی شهروندان منطقه یک کلان شهر شیراز است. با توجه به اهمیت موضوع پژوهش، و با نظر به اینکه در این باره مطالعات اندکی صورت گرفته است، در این مقاله به بررسی اثرات حکمروایی خوب شهری بر بهبود کیفیت زندگی در منطقه یک شهر شیراز پرداخته شد، با این امید که در برنامه ریزی برای ارتقای کیفیت زندگی شهروندان، مؤثر باشد. مواد و روش: این تحقیق ازنظر روش، توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری در این پژوهش ساکنان منطقه یک شهر شیرازند. با استفاده از روش کوکران، حدود 384 پرسش نامه به طور تصادفی به دست مردم تکمیل شده است. برای گردآوری داده های پژوهش، بخشی از کار به صورت نظری انجام گرفته است که در این بخش، از کتاب ها، مقاله ها، رساله ها، پژوهش ها و جست وجوی رایانه ای برای دستیابی به مقاله ها و رساله های خارج از کشور استفاده شده است. با توجه به اهداف پژوهش و ماهیت آن، با استفاده از پرسش نامه به بررسی اثرات حکمروایی خوب شهری بر بهبود کیفیت زندگی شهری پرداخته شده است. این پژوهش ماهیت تکنیکی، کاربردی و توسعه ای دارد و متکی بر روش های میدانی و آماری است. با توجه به اینکه حداقل میزان ضریب نسبی روایی محتوا برای 5 داور، 99/0 است، چون مقدار این ضریب برای تمامی سؤال های پرسش نامه بیشتر از 99/0 محاسبه شده، نتیجه می گیریم که ابزار گردآوری اطلاعات پژوهش حاضر از اعتبار محتوایی لازم برخوردار است. میزان ضریب آلفای کرونباخ برای چک لیست پژوهش بیش از 7/0 محاسبه شده است. لذا چک لیست پژوهش از پایایی لازم برخوردار است و درنهایت با استفاده از تکنیک تحلیل تی تک نمونه ای و تحلیل عاملی، آزمون صورت می پذیرد. یافته ها: برای شروع استفاده از داده ها در تحلیل عاملی از این شاخص کایزر مایر الکینا استفاده می شود ک ﻪ ﺁی ﺎ ﺗﺤﻠی ﻞ ﻋ ﺎﻣﻠی بر ﺭﻭیداد ﻫ ﺎی ﺟﻤ ﻊ ﺁﻭﺭی ﺷ ﺪﻩ ﻗﺎﺑﻞﺍﺟﺮﺍست. کایزر (۱۹۷۷) ﺣ ﺪﺍﻗﻞKMO ﺭﺍ 60/0 ﺗﻌییﻦ ﻣیکﻨﺪ، ﺑﻪﻃ ﻮﺭی ک ﻪ ﺍﺟ ﺮﺍی ﺗﺤﻠی ﻞ ﻋ ﺎﻣﻠی ﺭﺍ ﺩﺭﺻﻮﺭﺗی ﺑﺪﻭﻥ ﻣﺎﻧﻊ ﻣیﺩﺍﻧﺪ کﻪ مقدار ضریب بیش از 6/ 0ﺑﺎﺷﺪ. در این تحقیق، مقدار ضریب KMO برابر با 672/0 است. عوامل به دست آمده از تحلیل عاملی اکتشافی در حدود 5 مورد هستند. عامل اول که مهم ترین عامل است (مشارکت) 23.01 درصد واریانس و عوامل دوم و سوم (شفافیت و پاسخگویی، کارایی و عدالت) در حدود 60/13 و 56/10 درصد واریانس را به خود اختصاص داده اند. این نشان می دهد که عامل اول بر بهبود کیفیت زندگی شهروندان در منطقه یک شهر شیراز تأثیر زیادی دارد. عوامل سوم به بعد که کمتر از 10 درصد واریانس را به خود اختصاص داده اند (حاکمیت قانون و مسئولیت پذیری) اهمیت بسیار کمتری نسبت به عامل اول دارند. شایان ذکر است که درمجموع، 96/62 درصد از واریانس بُعد حکمروایی خوب شهری را این عوامل پنج گانه تأمین می کنند که به دلیل آنکه بیش از 60 درصد است، قابل استناد خواهد بود. با توجه به حد پایین و بالای مثبت هر پنج عامل و با توجه به اینکه میانگین هر پنج عامل بیش از 3 عدد موردآزمون است، می توان به این نتیجه رسید که حکمروایی خوب شهری تأثیر مستقیم و معناداری بر کیفیت زندگی دارد. نتیجه گیری: نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که شاخص های حکمروایی خوب شهری تأثیر مستقیم و معناداری بر کیفیت زندگی دارند. با توجه به بررسی ها، متغیر فراهم کردن فرصت مشارکت عام بیشترین امتیاز را در بین سایرین دارد. عوامل به دست آمده از تحلیل عاملی اکتشافی عبارت اند از: عامل اول که مهم ترین عامل است «مشارکت»، عامل دوم «شفافیت و پاسخگویی»، عامل سوم «کارایی و عدالت»، عامل چهارم «حاکمیت قانون» و عامل پنجم «مسئولیت پذیری». درمجموع، 62.96 درصد از واریانس بُعد حکمروایی خوب شهری را این عوامل پنج گانه تأمین می کنند که به دلیل آنکه بیش از 60 درصد است، قابل استناد است. براساس نتایج پژوهش، بین شاخص های حکمروایی شهری و بهبود کیفیت زندگی روابط معناداری وجود دارد. همچنین این موضوع اثبات می شود که هرچه شرایط استقرار و پایداری حکمروایی خوب شهری و عناصر و ارکان آن بهتر و بیشتر شود، کیفیت زندگی شهری بهبود و عملی تر می شود.
تدوین استراتژی های طراحی اقلیمی برای ساختمان های آموزشی در شرایط اقلیمی شهر دزفول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبسوط پیشینه و هدف ؛ طراحی اقلیمی ساختمان روشی است که به کاهش تقاضای انرژی ساختمان برای گرمایش و سرمایش کمک می کند و همچنین هدف آن استفاده از منابع انرژی طبیعی به منظور ایجاد آسایش بیشتر و کاهش استفاده از سوخت های فسیلی در ساختمان ها است. اهداف این استراتژی شامل کاهش اتلاف انرژی حرارتی ساختمان ها، کاهش اثرات باد بر اتلاف انرژی حرارتی ساختمان، تأمین تهویه فضاهای داخلی، بهره مندی از شرایط اقلیمی مناسب بیرون، بهره مندی از انرژی خورشیدی برای تقاضای گرمایش ساختمان و حفاظت ساختمان در برابر نور خورشید می باشد. مواد و روش ها ؛ در این تحقیق به تدوین استراتژی طراحی ساختمان های آموزشی در شرایط اقلیمی شهر دزفول پرداخته شده است. برای این کاراز داده های ساعتی ایستگاه سینوپتیک دزفول در بازه زمانی (2019-1986) در محیط نرم افزار مشاور اقلیم به روش استاندارد(اشری 55) استفاده شده است. پس از دریافت و استاندارسازی داده های ساعتی عناصر مختلف جوی، و بارگذاری این داده ها در نرم افزار مشاور اقلیم نتایج تجزیه وتحلیل شده و مناسب ترین الگوی معماری برای مراکز آموزشی شهر دزفول ارائه شده است. یافته ها و بحث : بر اساس استراتژی های خروجی از نرم افزار مشاور اقلیم و بازدیدهای میدانی از مدارس شهر دزفول هم در معماری مدارس قدیم و مدارس جدید التاسیس ، 9 استراتژی برای طراحی پایدار مدارس در این شهر تدوین و ارائه شد.بر پایه اصول و عوامل اصلی موثر بر آسایش و رعایت اصولی همچون : سایه اندازی پنجره ها، جرم حرارتی بالا، سرمایش تبخیری، تهویه اجباری فن و گرمایش به اضافه رطوبت ، ارائه می شود.برای استفاده حداکثر از توانمندی های اقلیمی شهر دزفول در دوره فعالیت مدارس و پرهیز از شرایط نامطلوب اقلیمی مناسب ترین جهت گیری برای ساز های نورگیر و بازشو ها جهت جنوب مناسب ترین جهت گیری و جهت های نزدیک به آن در رتبه دوم برای مدارس شهر دزفول توصیه می گردد. برای مدارسی که قبلاً احداث شده و چاره ای بجز استفاده از این مدارس وجود ندارد. با کاشت درخت در امتداد دیوار ها و باز شو های نامطلوب ، اثرات نامطلوب حاصل از تابش خورشید را به حداقل رساند. نتایج حاصل از بازدید میدانی از مدارس شهر نشان می دهد که در طراحی و ساخت مدارس تازه تأسیس، جهت گیری جنوب بیشتر از مدارس قدیم رعایت شده است. نتیجه گیری : تضاد بین معماری و اقلیم منجر به افزایش مصرف انرژی برای سرمایش و گرمایش ساختمان می شود؛ و این موضوع علاوه بر آسیب های سلامتی روحی و روانی برای ساکنین، پیامد های منفی اقتصادی و زیست محیطی دارد؛ بنابراین شناخت شرایط اقلیمی هر سکونتگاه و تعیین استاندارد برای فضا ها با توجه به اقلیم هر منطقه ضروری است. در نتیجه طراحی ساختمان های آموزشی با کارایی بالا نیازمند استفاده از مدل ها و نرم افزارهای دقیق و علمی دارد. نتایج این تحقیق نشان داد نرم افزار Climate Consultant 5.5مشاور اقلیم برای کشف ایده های طراحی اقلیمی در ساختمان های آموزشی از کارآیی بالایی برای طراحی فضاهای آموزشی دارد.لذا استفاده از این نرم افزار برای طراحی فضاهای آموزشی سایر شهرهای استان نیز استفاده شود. با توجه به این که کودکان و نوجوانان که در قیاس با بزرگسالان آسیب پذیری بیشتری در مقابل شرایط نامطلوب اقلیمی در فضاهای سکونتگاهی و آموزشی دارند، و همین طور در این فضاها آسایش اقلیمی و آرامش روحی برای افزایش کیفیت آموزش بسیار مهم می باشد،طراحی ساختمانی همساز با شرایط اقلیمی بسیار با اهمیت می باشد.برای دستیابی به این الگوی مطلوب کار گذاری دیوارها و بازشوها در امتداد جنوب جغرافیایی و یا جهات نزدیک به آن با تمایل به سمت جنوب شرق مناسب ترین جهت برای طراحی فضاهای آموزشی می باشد.به همین منظور 17 استراتژی برای طراحی و ساخت مدارس این شهر تدوین و ارائه شد. این استراتژی ها می تواند مستندی برای طراحان و مهندسان برای دستیابی به طراحی ساخت مدارس و فضاهای آموزشی شهر دزفول با توجه به شرایط اقلیمی این شهر باشد.
بهبود عملکرد دستورالعمل های ارزیابی اثرات محیط زیست با تلفیق رویکرد خدمات اکوسیستمی (مطالعه موردی: پروژه های راه و راه آهن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبسوط پیشینه و هدف : کره زمین دارای سیستمی پیچیده و بهم پیوسته است که پیشرفت تکنولوژی و افزایش رشد جمعیت و تغییر سبک زندگی انسان موجب رشد فعالیت های انسانی و ایجاد فشار بر توان زیست کره شده است. توسعه اجتماعی و اقتصادی رابطه مستقیمی با مدیریت پایدار منابع طبیعی دارد. استفاده نادرست، سبب شده اکوسیستم رفته رفته دچار تخریب شود و دولت ها مجبور شده اند در زیرساخت های طبیعی سرمایه گذاری کنند تا خدمات اکوسیستمی که در اثر احداث پروژه از بین رفته اند را جایگزین کنند. ارزیابی اثرات محیط زیستی (EIA) از مهم ترین ابزارهای مدیریت و حفاظت محیط زیست و تضمین دستیابی به توسعه پایدار نظام برنامه ریزی اعلام شده است. مهم ترین مسئله موردتوجه، دستیابی به سود اقتصادی از پروژه ی مدنظر بوده است. نتیجه چنین رشد و توسعه ای پیدایش پیامدهایی نظیر آلودگی آب و خاک، فرسایش، تخریب جنگل ها، کاهش تنوع زیستی، تخریب لایه ازن، تغییرات اقلیمی و کمبود منابع شده است. به علت عدم برخورداری از ساختار اجرایی مناسب، نبود تقویم به ارزش پولی و عدم توجه به خدمات اکوسیستمی تصمیمات گرفته شده برای رد یا تأیید پروژه ها غالباً دقیق و کاربردی نیست. هدف این پژوهش ایجاد یک راهنمای روش شناختی، ادغام خدمات اکوسیتمی(ES) در ارزیابی اثرات محیط زیستی(EIA) است. پژوهشی جدید و کاربردی است که استفاده از آن برای پروژه راه و راه آهن بسیار مهم است؛ زیرا این پروژه ها در سطح بسیار زیادی احداث شده اند و علاوه بر نابودی قسمتی از اکوسیستم، مانع حرکت حیوانات در آشیانه اکولوژی و در طولانی مدت موجب کاهش تنوع زیستی و خدمات اکوسیستم می شوند. مواد و روش ها: در این پژوهش کاربردی روند اجرایی و راهکارهای رفع نواقص دستورالعمل اجرایی ارزیابی اثرات محیط زیست پروژه های راه و راه آهن با استفاده از مطالعات کتابخانه ای بررسی شده است. با پی بردن به نقاط ضعف، قوت، تهدید و فرصت اقدام به طراحی پرسش نامه جهت نظرسنجی کارشناسان اجرایی و خبرگان این حوزه شد. با استفاده از روش دلفی پرسش نامه بین 30 نفر از متخصصین باسابقه تخصصی بیش از 5 سال در این زمینه، گردآوری و با نرم افزار اکسل و بهره گیری از تکنیک سوات( SWOT ) تحلیل شد. یافته ها و بحث: یافته های پژوهش نشان می دهد با توجه به نقطه تلاقی فرصت و ضعف باید استراتژی انطباقی استفاده شود. تلاش بر کاستن ضعف های چون عدم وجود دستورالعمل تخصصی برای هر پروژه، اولویت قراردادن شرایط اقتصادی و نیازهای نسل حاضر، بررسی جداگانه عوامل محیطی بدون درنظرگرفتن رابطه اکولوژیکی و همچنین رسیدن به حداکثر استفاده از فرصت های موجود از مهمترین یافته های این پژوهش است. همچنین یافته ها نشان می دهد که خلاء های بزرگی در روند اجرایی دستورالعمل ارزیابی اثرات محیط زیست در ایران وجود دارد که یکی از مهم ترین آنها نتایج کیفی این دستورالعمل و تخصصی نبودن آن برای هر پروژه است و به علت عدم برخورداری از ساختار اجرایی مناسب، عدم تقویم به ارزش پولی و عدم توجه به خدمات اکوسیستمی تصمیمات گرفته شده جهت رد یا تأیید پروژه ها غالباً دقیق و کاربردی نیست. نتیجه گیری: نتایج بیانگر آن است که خلاء ارزش گذاری خدمات اکوسیستمی توسط کارشناسان درک شده و نیاز به رویکردی جدید در کشور است و می بایست علاوه بر تخصصی شدن دستورالعمل، کمی شدن نتایج ارزیابی مد نظر قرار گیرد. در پایان پیشنهاد می شود برای همه پروژه های راه و راه آهن، دستورالعمل اختصاصی ارزیابی اثرات محیط زیست تدوین و خط مشی های قانونی ارزش گذاری همچنین اقدامات اصلاحی همچون تغییر معیارها و شاخص ها ارزیابی اثرات محیط زیست، استفاده از بخش تخصصی، آگاه سازی مدیران و سیاست گذاران به اهمیت خدمات اکوسیستمی، تأسیس صندوق ملی محیط زیست به منظور اختصاص حق الزحمه مشاوره و حمایت از مشاورین در راستای اعتمادسازی در دستورالعمل های ارزیابی اعمال شود.
ارزیابی فرسایش سطحی با استفاده از دندروژئومورفولوژی و بررسی نقش کاربری اراضی و جهت شیب بر فرسایش در حوضه آبخیز نچی، شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشینه و هدف: میزان هدر رفت سالانه خاک در دنیا حدود 75 میلیارد تن است. در ایران هم فرسایش خاک یکی از مهم ترین مشکلات زیست محیطی است که در حوضه های آبخیز ایران میزان فرسایش خاک بین سال های 1951 تا 2002 به میزان800 درصد بیشتر شده است. کاهش قابل توجه عملکرد حوضه های آبخیز ایران به دلیل حجم زیاد فرسایش، بیانگر ضرورت روزافزون پایش و پیگیری این پدیده مخرب می باشد. دندروژئومورفولوژی تکنیکی است که در توصیف و تعیین فرایندهای ژئومورفولوژی بسیار موفق عمل کرده است. دندروژئومورفولوژی یک روش بسیار انعطاف پذیر برای ارزیابی فرسایش خاک است و به عنوان یک منبع داده برای تشخیص قابلیت اطمینان داده های به دست آمده از تکنیک های برآورد مستقیم استفاده شود. هدف این تحقیق بررسی وضعیت فرسایش سطحی در حوضه آبخیز نچی با استفاده از تکنیک دندروژئومورفولوژی بر روی ریشه های برون زده درخت بلوط به عنوان گونه غالب منطقه می باشد. با توجه به محدود ب ودن ای ن قبیل مطالعات در ایران و وضعیت بسیار شکننده منطقه موردمطالعه و خطر پرشدن مخزن دریاچه زریوار که ازلحاظ محیط زیستی بسیار حائز اهمیت است، ضرورت دارد وضعیت فرسایش سطحی و هدر رفت خاک و انتقال رسوب موردمطالعه قرار گیرد. مواد و روش ها: برای دستیابی به اهداف پژوهش، پس از جمع آوری و تهیه اطلاعات اولیه شامل اطلاعات نوشتاری، داد ه های آماری، نقشه ها و تصاویر، پیمایش مقدماتی از منطقه انجام و سایت های نمونه برداری انتخاب شد. نمونه ها طبق برنامه تهیه شده، بر اساس وضعیت حوضه (با توجه به وضعیت کاربری حوضه موردمطالعه و جهت دامنه، واحدهای کاری موردنظر در محل های دارای ریشه برون زد یافته انتخاب شد). بر این اساس نمونه های مختلف در دو کاربری متفاوت جنگل و کشاورزی و در جهت های غربی، شرقی و جنوبی برداشت شد. قابل ذکر است که کلیه نمونه از گونه ی درختی بلوط که اکثریت مطلق در منطقه موردمطالعه است، تهیه گردید. در نهایت از بین نمونه های برداشت شده، 64 نمونه که قابلیت تحلیل آناتومی حلقه های رشد، داشتند انتخاب گردید. دیسک های برداشت شده از ریشه ها برای آشکارسازی حلقه های رویشی دیسک ها از دو روش براق سازی و برش سطوح استفاده شد. با استفاده از دستگاه سمباده، با گریدهای مختلف به تدریج صیقلی گردید تا مرز حلقه های رشد واضح شود. سپس دیسک ها در آزمایشگاه جهت تعیین اولین سال برون زد ریشه و مشخص کردن پهنای حلقه های رویشی با استفاده از دستگاه لین-تب 5 مجهز به میکروسکوپ بینوکولار و نرم افزار تخصصی گاهشناسی تی-سپ با دقت 01/0 میلی متر اندازه گیری شد. یافته ها و بحث: نتایج این پژوهش نشان داد در حوضه آبخیز نچی فرسایش سطحی خاک در کاربری کشاورزی (میانگین نرخ فرسایش 2.43 میلی متر در سال) نسبت به کاربری جنگل (میانگین نرخ فرسایش 6/0 میلی متر در سال) حدود 4 برابر است. نتایج آزمون های آماری نیز نشان داد که در حوضه موردمطالعه نوع کاربری بر میانگین نرخ فرسایش سطحی سالانه تاثیرگذار است. همچنین در این مطالعه مشخص شد که جهت های مختلف جغرافیایی بر میانگین نرخ فرسایش سطحی سالانه حوضه آبخیز نچی تاثیر گذار نیست. مقایسه مقادیر فرسایش در کاربری کشاورزی و جنگل اهمیت نقش حفاظتی و مهم پوشش های طبیعی در حفظ خاک و جلوگیری از فرسایش و هدر رفت آن را نشان می دهد. مطالعات مختلف در دنیا و ایران نشان داده است در دهه های اخیر تغییرات کاربری رشد فزاینده ای داشته است که این تغییرات، زمینه افزایش رواناب و اثرگذاری در میزان هدر رفت خاک دارد، مقایسه فرسایش در ناحیه کشاورزی با ناحیه جنگلی، نشان از نقش حفاظتی و مهم پوشش های طبیعی و جنگلی در حفظ خاک و جلوگیری از فرسایش و هدر رفت این ماده ارزشمند دارد. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق ضرورت توجه بیشتر به مطالعات قابلیت اصلاح و تغییر کاربری اراضی در این مناطق را بیش ازپیش آشکار می کند. تغییر کاربری و اثرات منفی ناشی از دخالت انسانی، نه تنها در خود حوضه، بلکه در محل خارج از وقوع فرسایش به صورت انباشت بر روی اراضی مرغوب کشاورزی، مراتع، منابع ذخیره آب و کانال های آبیاری شده است. همچنین ایجاد آلودگی توسط رسوبات و فلزات سنگین و مواد شیمیایی همراه آن، بالاخص تهدید اکوسیستم بسیار شکننده دریاچه زریوار امروزه بیش از هر زمان دیگری مشهود است. پیشنهاد می شود در کارهای آتی برای اعتبارسنجی نرخ فرسایش به دست آمده، از یک روش دیگر موازی با این روش استفاده شود. همچنین پیشنهاد می گردد در مطالعات آتی برای بررسی دقیق تر تاثیر جهت های دامنه بر فرسایش خاک، از دامنه های شمالی نیز نمونه برداری صورت گیرد.
نقش حکمروایی خوب در توسعه پایدار گردشگری (مطالعه موردی: شهرهای تبریز، بناب و کلیبر، استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشینه و هدف: در این پژوهش از رویکردهای حکمروایی خوب شهری و توسعه پایدار گردشگری استفاده شده است. در رابطه با رویکرد حکمروایی خوب شهری، متغیرهایی توسط سازمان های معتبر بین المللی ارائه شده که شامل متغیرهای اثربخشی، عدالت، پاسخگویی، مشارکت، امنیت و مدیریت الکترونیک/هوشمند است. رویکرد توسعه پایدار گردشگری نیز دارای ابعاد کالبدی-محیطی، جمعیت شناختی-اجتماعی و اقتصادی- نهادی است. در داخل و خارج از کشور تحقیقاتی در این زمینه انجام شده و هر کدام، جنبه خاصی از این موضوع را بررسی کرده اند و تاکنون هیچ کدام رابطه حکمروایی خوب و توسعه پایدار گردشگری را بطور تطبیقی بین شهرهای مختلف تحلیل نکرده اند که نوآوری این تحقیق محسوب می شود. هدف پژوهش تطبیقی حاضر، بررسی ارتباط بین کیفیت حکمروایی شهرها و پایداری توسعه گردشگری در شهرهای تبریز، بناب و کلیبر است.
مواد و روش ها: برای محدوده مورد مطالعه، چند شهر کاملا متفاوت از استان آذربایجان شرقی با در نظر گرفتن معیارهای مختلف از جمله اندازه شهر، پراکندگی جغرافیایی در سطح استان و شرایط مدیریتی و اقتصادی انتخاب شده اند تا نتایج تحقیق قابل تعمیم شوند. این شهرها عبارتند از: تبریز، بناب و کلیبر. تحقیق حاضر از نوع نظری- کاربردی بوده و بررسی تطبیقی آن بر اساس روش های همبستگی و تحلیلی انجام شده است. جمع آوری داده ها بر اساس مصاحبه و پرسشنامه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی صورت گرفته است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران با ضریب اطمینان 95 درصد، در هر یک از شهرهای تبریز، بناب و کلیبر به ترتیب برابر با 384، 382 و 369 نفر بود. پرسشنامه به صورت آنلاین و روش نمونهگیری به روش تصادفی ساده انجام شد. امتیازدهی گویه های پرسشنامه ها بر اساس طیف لیکرت (پنج طیفی) انجام شده و پایایی تحقیق بر اساس آلفای کرونباخ برابر با 80/0 و نشان دهنده پایایی قابل قبول است. روایی تحقیق نیز بر اساس روایی سازه است.
نتایج و بحث: وضعیت شاخص های حکمروایی خوب در شهرهای تبریز و بناب در سطح متوسط (به ترتیب با میانگین 16/2 و 53/2) و در شهر کلیبر در سطح مناسب (با میانگین 10/3) قرار دارد. شاخصهای توسعه گردشگری پایدار نیز در شهرهای مورد بررسی مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان میدهد که بیشترین پایداری توسعه گردشگری مربوط به شهر کلیبر (ضریب 3.3) و کمترین پایداری گردشگری مربوط به شهر تبریز (ضریب 2.9) و نشان دهنده بی توجهی بیشتر مدیریت شهری آن در این حوزه است. نتایج ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد بین سطح حکمروایی خوب شهری و توسعه پایدار گردشگری رابطه معناداری وجود دارد، یعنی با بهبود کیفیت مدیریت شهری، پایداری توسعه گردشگری آنها نیز افزایش یافته است. نتایج پژوهش نشان داد که روابط اجتماعی در شهرهای کوچک، عمدتاً غیررسمی و بر پایه تعاون و صمیمیت، اما در شهرهای بزرگ، صرفاً بر روابط رسمی و تعیین کننده منافع اداری استوارست. در شهر کلیبر، با توجه به کم بودن تعداد جمعیت و وجود ارتباط خویشاوندی اکثر مدیران با شهروندان، ارتباطات چهره به چهره بین آنها زیاد است. از سوی دیگر، به دلیل کم بودن اعتبارات مالی شهرداری و نیاز به مشارکت شهروندان در اداره امور شهر، روحیه مشارکت جویی بین مدیران این شهر بیشتر و هر چه شهر بزرگ تر باشد (مانند شهرهای بناب و تبریز)، روحیه مشارکت طلبی مدیران شهری نیز کاهش می یابد.
نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان می دهد، هر چه کیفیت مدیریت شهری یا تاکید بر اصول حکمروایی خوب شهری بیشتر شود، توسعه پایدار گردشگری نیز عینی و ملموس تر خواهد بود. به منظور بهبود وضعیت گردشگری شهری در شهرهای بزرگ (تبریز و تا حدودی بناب) تاکید بر اصول و ضوابط رویکرد حکمروایی خوب شهری در اداره شهرها پیشنهاد می شود. گام بعدی افزایش مکانیزم های نظارتی است که در حال حاضر بسیار کم و باعث افزایش رانت خواری و فساد در سیستم مدیریت شهری شده است. در نهایت حمایت از تحقق مدیریت یکپارچه شهری به منظور هماهنگی اقدامات و برنامه های توسعه گردشگری شهری و جلوگیری از هدر رفت منابع مالی از دیگر اقداماتی است که به ارتقای کیفیت حکمروایی شهری و توسعه پایدار گردشگری در این شهرها کمک می کند.