عبدالعلی شکر

عبدالعلی شکر

سمت: استادیار
مدرک تحصیلی: دانشیار دانشگاه شیراز
پست الکترونیکی: Ashokr@rose.shirazu.ac.ir

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۴۳ مورد.
۲۲.

سرمقاله:اثبات وجود رابط بر مبنای تحلیل رابطهیی علّی و معلولی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: صدرالمتالهین وجود رابط وجود فی نفسه قضیه حملیه رابطه علی و معلولی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶۵ تعداد دانلود : ۵۳۷
وجود رابط دارای دو اطلاق است: یکی در منطق ذیل مبحث قضایای حملیه، و دیگری قسم وجود مستقل یا «فی نفسه» که در فلسفه به آن وجود فی غیره گفته میشود. برخی از حکمای مسلمان بخصوص پیروان حکمت متعالیه برای اثبات تحقق خارجی چنین وجودی دو طریق را پیموده اند: یکی از طریق تحلیل قضایای حملیه، و دیگری به واسطة تحلیل رابطة علّی و معلولی. شیوة نخست بجهت خلط احکام منطقی با فلسفی مورد اشکال است، اما طریق دیگر که از عرفان، الهام گرفته شده است، وجود ممکنات را نسبت به ذات حق عین تعلق و ربط میداند و از این راه وجود رابط را اثبات میکند.
۲۳.

واکاوی اقسام فاعل در مکتب صدرایی با تکیه بر آثار صدرالمتألهین و حاجی سبزواری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سبزواری اقسام فاعل ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تعداد بازدید : ۹۹۳ تعداد دانلود : ۴۹۲
در متون فلسفی، فاعل را به اقسام مختلفی تقسیم نموده اند که مهم ترین آن، تقسیم فاعل به اقسام هشت گانه ی بالطبع، بالقسر، بالجبر، بالتسخیر، بالقصد، بالعنایه، بالرضا و بالتجلی است. نگارنده با مراجعه به آثار صدرالمتألهین و حاجی سبزواری و بررسی و تحلیل عقلی تقسیم و تقریر آنها از اقسام فاعل و با تأمل در دیدگاه های مختلف سایر حکیمان و متکلمان مسلمان، به این نکته پی برده است که تقسیم فوق که مشهورترین تقسیم در این زمینه است، اولا تقسیم محصلی نیست و ابهامات و کاستی هایی دارد و ثانیا تنها تقسیم مطرح در این زمینه نیست؛ به همین جهت تلاش نموده است تا با هدف رفع ابهامات و نواقص آن تقسیمات و ارائه ی تقسیمی نسبتا جامع، در ابتدا صورت بندی های جدید و متعددی از اقسام فاعل بر اساس نظرات ملاصدرا و حاجی سبزواری مطرح نماید و در پایان با ترکیب نقاط قوت تقسیمات مختلف و حذف نقاط ضعف و اضافه برخی اقسام، سه صورت بندی متفاوت و نسبتا جامع – دو تا بر مبنای مشهور و دیگری بر مبنای نظر مختار نگارنده- ارائه نماید که در نهایت، فاعل هایی نظیر بالطبع، بالقسر، بالجبر به معنای مشهور و بالقصد به معنای خاص یا مشهور، به دلیل ابهامات و ایراداتی که داشتند، از فهرست اقسام فاعل حذف نموده و اقسام دیگری مانند فاعل های نظیر بالطبیعه، بالجبر به معنای جدید، بالاکراه، بالداعی به معنای خاص و بالاراده به معنای اخص، که می تواند نقصان مزبور را تا حدود زیادی برطرف نماید، به فهرست اقسام فاعل اضافه کرده است.
۲۵.

تحلیل صدرایی از رابطه علّیت و حذف ماهیات(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مفهوم ماهیت ملاصدرا وجود رابط

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی علت و معلول
تعداد بازدید : ۹۴۴ تعداد دانلود : ۵۳۸
با اثبات اصالت وجود و اعتباریت ماهیت توسط ملاصدرا، وجود محور بحث ها قرار گرفت؛ اما رسوبات مباحث ماهوی همچنان در میان این مباحث به چشم می خورد. ملاصدرا بر مبنای اصالت وجود و نیز تحلیل رابطه علّی و معلولی، تقسیمی دو ضلعی از وجود ارائه کرد و بر اساس آن وجود را به رابط و مستقل تقسیم نمود. وجود معلول یا رابط، عین ربط و تعلق به علت خود به شمار می رود و در واقع یک حقیقت حرفی و ربطی است و هیچ گونه استقلالی از خود ندارد. این تحلیل، پیامدهایی در مباحث فلسفی خواهد داشت؛ از جمله اینکه وضعیت ماهیت به کلی دگرگون می شود؛ زیرا تمام وجودات ممکن که ماهیت از آن ها انتزاع می شود، مصداق وجود رابط خواهند بود و استقلالی نخواهند داشت. در این صورت دیگر نمی توانند در جواب چیستی اشیا بیایند؛ زیرا تا چیزی استقلال وجودی یا مفهومی نداشته باشد، شایستگی ندارد تا در جواب ماهو بیاید. این به معنای حذف ماهیات و اندراج آن ها در حوزه مفاهیم است. ماهیت به معنای «ما یقال فی جواب ما هو» مستلزم استقلال در مفهومیت است، در حالی که حقیقت ربطیِ ممکنات این استقلال را از آن ها سلب می کند. در نتیجه آنچه درباره ماهیات گفته می شود، به مفاهیم استناد می یابد. ماهیت به معنای «ما به الشیء هو هو» نیز به کار می رود که بر مبنای اصالت وجود، تنها شامل وجود می شود و از حیطه ماهیت خارج است.
۲۶.

تحلیل و نقادی مواجهه علامه طباطبایی(ره) با معنای ایده آلیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایده آلیسم رئالیسم معرفت شناسی علامه طباطبایی (ره)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۶ تعداد دانلود : ۴۶۶
در مباحث معرفت شناسی ، مکتب «ایده آلیسم» تأثیر بسزایی در نحوه شکل گیری شناخت داشته است. از  آنجا که بنای معرفت شناسی در فلسفه اسلامی بر معرفت یقینی، بدیهی دانستن عالم واقع و انکار هر گونه شکاکیت و نسبی گرایی است، این جریان فلسفی و حوزه های کاربردی آن، در میان فلاسفه مسلمان کمتر مورد بررسی و واکاوی قرار گرفته است. در این میان علامه طباطبایی(ره) به تبیین این مکتب پرداخته و در مقابل این جنبش اروپایی و معرفت شناسی فیلسوفان مغرب زمین، تلاش دارد تا جریان فلسفه اسلامی را «رئالیسم» بخواند. وی معرفت شناسی را «رئالیسم» و در برابر جنبش «ایده آلیسم» رایج در غرب قرار داده و نقطه جدایی «رئالیسم» از «ایده آلیسم» را اعتراف به وجود جهان خارج می داند. ایشان بر این باور است که اگر کسی به وجود جهان خارج اذعان داشته باشد، «فیلسوف» و یا یک «رئالیست» است و هر کس هیچ اعتباری برای جهان خارج قائل نباشد یک «ایده آلیست» و «سوفیست» به حساب می آید. در این نوشتار با روش توصیفی و تحلیل مفهومی و گزاره ای، به بررسی نگرش و مواجهه علامه طباطبایی(ره) با ایدآلیسم به معنایی که در میان فیلسوفان مغرب زمین رواج یافته، پرداخته می شود. نتایج نشان می دهند که معنای ایده آلیسم در فلسفه اسلامی به خصوص در اندیشه علامه طباطبایی(ره)، با معانی و تعاریف ذکر شده در میان فیلسوفان غربی، تفاوت دارد. این برداشت متفاوت موجب بروز ابهاماتی شده است که در نهایت منجر به ناهماهنگی میان تحلیل ایشان با برخی مبانی و معانی ایده آلیسم می گردد.
۲۷.

جایگاه استقراء در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: قرآن استقراء استدلال عبرت سیروا انظروا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۱ تعداد دانلود : ۲۸۲
در علم منطق یکی از اقسام استدلال، استقراء است که به رغم تنزل اعتبار آن نسبت به قیاس برهانی، از اهمیت و رواج قابل توجهی برخوردار است. یکی از بهترین راهها برای ایجاد انگیزه، عبرت آموزی، تقویت باورها و نیز هدایت عموم انسان ها، طریقه استقراء است. قرآن کریم گرچه از طرق مختلف استدلال در موارد خاص، برای امر هدایت استفاده کرده است، اما در این میان، شیوه استقراء، فراوانی قابل توجهی دارد. روش های دیگر استدلال، از جمله برهان عقلی در قرآن در مقایسه با استقراء کمتر دیده می شود. توصیه خداوند به بررسی و نگریستن در سرنوشت گذشتگان و بیان نمونه-های زیادی از اقوامی که وضعیت مشابهی داشتند، از جمله شواهد این ادعاست. یکی از استدلالهای قرآن کریم در برخی از آیات به این شکل است که شما مردم اگر رفتار و برخوردی همانند اقوام پیشین داشته باشید، سرنوشتی مشابه آنان خواهید داشت. به نظر می رسد یکی از اهداف خداوند از بیان سرنوشت اقوام گذشته، هشدار به مخاطبین خود و عبرت آموزی می-باشد تا از این طریق مسیر هدایت را برای آنان هموار سازد و حجت را بر آنان تمام کند. با توجه به حجم بالا و تعدد موضوعات در روش استقرایی قرآن، این نوشتار تنها به تحقیق مواردی می پردازد که با تعبیر «سیروا» و «انظروا» و مشتقات آنها بیان شده است. نتیجه این بررسی نشان می دهد که استقراء کاربرد بیشتری نسبت به سایر اقسام استدلال دارد و تاثیرگذاری آن نیز غیر قابل انکار است.
۲۸.

رهیافتی منطقی بر آموزه «عدل الهی» در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استدلال منطقی عدالت تکوینی عدالت تشریعی عدالت جزایی نهج البلاغه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۱ تعداد دانلود : ۳۲۸
رویکرد حضرت علی (ع) در نهج البلاغه به آموزه عدل الهی و تفهیم آن بر اساس اسلوب منطقی و التفات به مواد و قالب استدلال های ایشان در تبیین این موضوع، مورد عنایت عدل پژوهان واقع نشده است. در کلام حضرت (ع) عدل تکوینی، بر محور توازن در عالم هستی استوار است که به اعتقاد ایشان علاوه بر غنای از تشریح، می تواند به عنوان مقدمه ای بارز در براهین وجودی استفاده شود. التفات حضرت به مسئله عدل تشریعی نیز با تلویحی بر بعثت انبیاء و عدالت در تکالیف الهی قابل توضیح است. تناسب جزا و پاداش الهی با اعمال بشری و عدم تبعیض در این امر، در صورت تساوی استحقاقات نیز دو امری است که در پرتو آن، تبیین منطقی عدل جزایی میسر می شود. نوشتار حاضر با شیوه توصیفی تحلیلی علاوه بر ترسیم نمایی از رویکرد حضرت به مقوله عدل الهی در سه ساحت تکوین، تشریع و جزا، به عرضه صور و مواد استدلا های ایشان نیز پرداخته است. نتایج این جستار حاکی از آن است که بیانات حضرت در این باب، مستدل، مبرهن و واجد ساختار و قالب متعارف منطقی بوده و به اعتقاد نگارنده در گشایش ابواب نوین در حیطه نهج الباغه پژوهی کارآمد است.
۲۹.

هبوط، نردبانی تا بیکرانه عروج (تبیین هبوط از دیدگاه حکمت متعالیه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هبوط گناه نخستین خلافت الهی عشق حکمت متعالیه صدرالمتألهین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۱ تعداد دانلود : ۲۹۷
درباره هبوط حضرت آدم (ع) تفاسیر و تاویل متفاوتی، اعم از رویکرد مدحی و ذمّی وجود دارد اما اینکه کدام تفسیر با مقام نبوت و خلافت ایشان سازگارتر بوده و از دقت و قوت بیشتری برخوردار است، نیاز به بحث و بررسی دارد. در این مقاله تبیین میشود که در میان تفاسیر متعدد، چگونه وجه مدحی هبوط بیش از وجه ذمّی آن قابل دفاع است و از سویی آیا میتوان برای هبوط وجه ضرورت و وجوب نیز لحاظ نمود یا خیر؟ از دیدگاه اهل معرفت بخصوص صدرالمتألهین پیدایش کثرات کرانه ناپیدای عالم طبیعت، عمران و آبادانی زمین، کثرت نسل انسان، استکمال او در پرتو عشق، عرفان و عمل تا نیل به مقام لامقامی خلیفهاللهی و بویژه ظهور یافتن غایت عالم هستی، انسان کامل محمدی، حضرت خاتم الانبیاء (ص) و اهل بیت مطهر ایشان (ع) در کسوت بشری و بسیاری برکات دیگر، همه در پرتو هبوط محقق شد. از اینرو هبوط نه فقط امری ممدوح، بلکه ضروری بود که طبق اراده تکوینی و ازلی خداوند، ضرورتاً باید محقق میشد و انسان را نردبانی میگشت از حضیض نزول تا بینهایت عروج و صعود.
۳۰.

ملاصدرا؛ از تشکیک عامی تا توحید خاصی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تشکیک عامی تشکیک خاصی تشکیک خاص الخاصی وحدت شخصی وجود توحید خاصی ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۹ تعداد دانلود : ۲۴۸
اصطلاح «تشکیک» نخستین بار در مباحث منطقی رایج شد و بدنبال آن در فلسفه نیز کسانی همچون ابن سینا و سهرودی به استفاده و بحث از آن مبادرت کردند. از مجموع آثار ابن سینا برمی آید که وی فقط در محدوده تشکیک عامی گام برداشته است. سهروردی نیز که زمینه تشکیک خاصی را در اندیشه ملاصدرا فراهم ساخت، بدلیل اعتباری دانستن وجود، به تشکیک در ذات و ماهیت روی آورد؛ نظریه یی که مورد پذیرش ملاصدرا و حکمای مشایی واقع نشد. اگر اصالت، وحدت و تشکیک وجود سه پایه اصلی حکمت متعالیه باشد، تشکیک خاصی و خاص الخاصی، تکمیل کننده آن و اوج حکمت متعالیه صدرایی خواهد بود. ملاصدرا ابتدا تشکیک خاصی را در ردّ تشکیک عامی و نظریه تباین وجودات مطرح ساخت و آنگاه به تفسیر نوینی از آن در قیاس با تشکیک خاصی اشراقی همت گماشت. وی ضمن عبور از این نوع تشکیک و با الهام از اندیشه عرفانی و آیات وحیانی، به تشکیک خاص الخاصی نائل آمد تا بتواند با تمسک به آن، کثرت موجودات را توجیه نماید و تفسیر جدیدی از توحید ارائه دهد که همسو با توحید عرفانی باشد.
۳۱.

رویکرد حکمت صدرایی به مشیت الهی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مشیت قدرت اراده عنایت قضا و قدر ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۰ تعداد دانلود : ۲۶۱
مشیت بعنوان اولین تجلی ذات حق، فارغ از زمان و مکان، پنجره بروز و ظهور سایر مخلوقات از منشأ هستی است. در اندیشه حکمت متعالیه مشیت الهی ذیل مباحثی مانند قدرت، علم و اراده خداوند مطرح میشود. اما این صفات با ذات حق، تنها در مفهوم مغایرت دارند و بحسب مصداق و وجود عین ذات خداوند هستند. ملاصدرا در توجیه عینیت ذات و صفات، بر این مبنا استدلال میکند که خداوند بسیط الحقیقه و صرف الوجود است و بهمین دلیل نمیتوان به غیریت و تعدد وجودی صفات با یکدیگر و با ذات حق رأی داد. قدرت خداوند قرین اراده و مشیت ازلی اوست و بهمین دلیل است که فعل بدون تراخی از ذات حق صادر میگردد. بنابرین فعل فاعل قادر برخلاف نظر متکلمان که آن را به صحت فعل و ترک معنا کرده اند همراه با مشیت است؛ مدار قادریت اینست که مشیت سبب صدور یا ترک فعل باشد. از طرفی، عنایت خداوند همان علم تفصیلی حق تعالی به ذات خود و نظام خیر است که موجب پیدایش فعل میگردد. مشیت الهی بهمراه عنایت او سبب تحقق خارجی فعل مورد رضایت خداوند است. تحقق عینی موجودات مطابق خصوصیاتی است که در علم و مشیت ازلی خداوند مقدر شده است. این همان قضا و قدر و آخرین مرتبه علم الهی است که بدنبال مشیت ازلی که شامل عنایت، علم، علیت و رضایت ذات حق است ظهور می یابد. تمام ممکنات، از جمله اختیار انسان، مشمول این مشیت و قضا و قدر الهی خواهد بود.
۳۲.

تحلیل تقسیمات دو ضلعی وجود بر مبنای نظام فلسفی صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تقسیمات وجود مساوقت اصالت وجود تشکیک وجود ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۸ تعداد دانلود : ۳۰۲
از جمله احکام وجود، مساوقت آن با فعلیت، خارجیت و وحدت است. بر این اساس، اشکال میشود که این تساوق مستلزم آنست که قسیمهای دیگر، یعنی وجود بالقوه، ذهنی و کثیر، از دایره تقسیم وجود خارج شوند. حکمای متأخر در رفع این مشکل، دو اعتبار نفسی و اضافی را لحاظ کرده اند. به اعتبار نفسی، فعلیت، وحدت و خارجیت بدون مقایسه با موجودات دیگر در نظر گرفته میشوند و با این ملاحظه، وجود مساوق با فعلیت، وحدت و عینیت است. به اعتبار اضافی، وجودات با وجودات دیگر مقایسه میشوند و جایگاه خود را در تقسیم پیدا میکنند و قسیم ضلع مقابل خود قرار میگیرند. این بیان مشکل دیگری در پی دارد؛ به این شکل که با فرض دوم، ضلع دیگر با مفاد قسیم بودن اقسام سازگاری ندارد، زیرا اقسام مباین یکدیگرند و وجه مشترک ندارند وگرنه تقسیم فاقد معنا خواهد بود. بنظر میرسد این مشکل در مواجهه با دو مبنای اصالت وجود و مباحث ماهوی و تباین وجودی، حادث میشود؛ چراکه تقسیم اولیه مطابق با نظام فلسفی حکمای متقدم شکل گرفته و با همان مبنا سازگار است. مقاله حاضر با روش تحلیل محتوایی و مقایسه مبانی، در پی ریشه یابی روند تحولات در مبحث تقسیمات دوضلعی وجود است و نشان میدهد که آغاز این تقسیمات در آثار حکمای پیش از صدرالمتألهین و بدون توجه به مسئله اصالت وجود شکل گرفته است و سپس با مبنای اصالت وجود قرائت جدیدی یافته و موجب بروز این مشکل شده است. با تحلیل این مسئله در پرتو مبانی صدرایی، میتوان به توجیه قابل قبولی در اینباره دست یافت.
۳۳.

بررسی تمایز هستی شناسی حکمت متعالیه از حکمت مشایی و اشراقی بر پایه وجود رابط و مستقل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هستی شناسی حکمت متعالیه حکمت مشایی حکمت اشراقی وجود رابط و مستقل ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۶ تعداد دانلود : ۱۷۲
ارائه شناخت متقن از جهان هستی، از اهداف محوری سه مشرب فکری مشایی، اشراقی و صدرایی بر پایه اصول و مبانی خویش است. سوال اساسی در این نوشتار این است که وجه تمایز هستی شناسی حکمت متعالیه صدرایی نسبت به دو مکتب مشایی و اشراقی چیست؟ در پاسخ باید توجه داشت که بارقههای اصالت وجود در مکتب مشایی، برخلاف حکمت متعالیه، خالی از رسوبات تفکر ماهیتگرایانه نیست. اصول هستیشناسی این مشرب تحت تاثیر هیات بطلمیوسی نضج یافته است. مکتب اشراق نیز متاثر از نگرش اصالت ماهوی است. بدین قرار هستیشناسی این دو مکتب مبتنی بر پایههای لغزان است. حکمت متعالیه با ابتنای بر اصول مبرهنی همچون اصالت وجود، تبیینی متمایز از جهان و مراتب آن ارائه مینماید. مبانی هستیشناسی حکمت متعالیه بر پایههای عقلانی استوار بوده و حتی قادر است برخی از مبانی عرفانی مانند وحدت وجود را نیز صبغه عقلانی بخشد و زمینههای تقریب این دو مشرب را نیز فراهم نماید. صدرالمتالهین با مبنای اصالت وجود و تحلیل اصل علیت، امکان ماهوی را به امکان فقری بازگرداند و وجود را به مستقل و رابط تقسیم کرد. هستیشناسی مبتنی بر این نگرش، انحصار در هستی را به ضلع نخست آن اختصاص میدهد و از این رهگذر به مرز وحدت وجود نزدیک میشود. بررسی و تعمیق این دستاورد با روش تحلیلی مقایسهای از اهداف این نوشتار است. نتایج نشان میدهد که هستی شناسی حکمت متعالیه برخلاف حکمت مشایی و اشراقی فارغ از رسوبات کثرتزای ماهوی و مبتنی بر اصول مستحکم بوده و وحدت حقیقی هستی را بازنمایی میکند.
۳۴.

نزاع در نفی و اثبات استلزام ممکن و ممتنع(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ممکن ممتنع امکان وقوعی امکان فقری قیاس خلفی ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹ تعداد دانلود : ۲۷۹
در بحث از مواد ثلاث وجوب، امکان و امتناع یکی از سؤالهای مطرح شده اینست که آیا میان ممکن و ممتنع اعم از بالذات یا بالغیر تلازم وجود دارد یا خیر؟ میان حکما، هم در جهت نفی و هم در جهت اثبات این مسئله، مدافعانی دیده میشود. برخی با این بیان که استلزام آنها منجر به تحقق ملزوم بدون لازم خواهد شد، به رد تلازم مبادرت کرده اند. برخی دیگر با ایراد موارد نقضی از جمله تلازم امکان عدم صادر نخست با امتناع عدم ذات حق، تلازم را منتفی ندانسته اند. در این صورت اعتبار قیاس خلفی به چالش می افتد زیرا در آنجا از بطلان تالی به امتناع مقدم و اثبات مطلوب پی برده میشود. در این نوشتار عقیده بر این است که با تکیه بر اصول حکمت متعالیه و تحلیل صحیح آن، میتوان به حل و رفع این نزاع دست یافت.
۳۵.

انگاره انتساب «فرزند» و «ولادت» به خدا، و نقد لوازم آن بر اساس آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ولادت فرزند خداوند ابداع خلق لا من شئ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷ تعداد دانلود : ۱۱۵
انتساب «فرزند» و «ولادت» به خدا انگاره ای تاریخی است به طوری که قرآن با شیوه های گوناگونی آن را مورد نقد و نکوش قرار داده است. از طرفی باور به این آموزه، لوازمی را دربردارد که در تقابل با آموزه های ناب توحیدی است. مقاله ی حاضر با رویکرد توصیفی و تحلیلی، سیر تاریخی و لوازم باور به «ولادت» را بر مبنای آیات قرآن و همچنین مؤیدات روایی مورد بررسی قرار داده است. نتایج حکایت از آن دارد که قرآن با ذکر صفاتی نظیر مالک حقیقی، قادر مطلق، منزه بودن از نواقص برای خداوند به نفی این آموزه پرداخته است. «ولادت» براساس مکانیسم «خروج شئ من شئ» لوازمی از قبیل؛ حضور پیشین مولود در ذات والد و ازلیت آن به ازلیت والد، مثلیت، تعدد و تکثر خدایان در طول هم بر اساس تعدد و تکثر موالید، وجود شفعاء، محدودیت قدرت خداوند، پایستگی وجود، عدم تحقق بداء، یأس از والد و نفی دعا، ثنویت و نفی معجزه را در پی دارد. در مقابل، آموزه قرآنی «ابداع» و «خلق لا من شئ» لوازمی از قبیل؛ عدم وجود مخلوق در ذات خالق و حدوث آن، عدم مثلیت، توحید و احدیت، نفی شفعاء و وسائط، قدرت بی نهایت، نفی قانون پایستگی، تحقق بدا، دعا، نفی ثنویت و اثبات توحید و اثبات معجزه را به همراه دارد.
۳۶.

أحد و أحدیت؛ بررسی تطبیقی دیدگاه فلوطین و مکتب ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: أحد أحدیت واحدیت فلوطین ابن عربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۳۸
هر چند فلوطین و ابن عربی از دو مکتب فکری جداگانه و مستقل هستند، اندیشه های آنها در مورد خداوند شباهت بسیاری دارد. به گونه ای که برخی از وجوه شباهت أحد فلوطینی ناظر به احدیت وصفی و برخی دیگر به أحدیت ذاتی است. از این جهت، از نظر هر دو آنها ذات خداوند قابل شناخت نیست و معلوم انسان یا موجود دیگری نمی گردد؛ همچنین ذات خداوند دارای وحدت حقیقی است و سایر موجودات وحدت غیر حقیقی دارند، چگونگی صدور موجودات در تشکیک طولی و عقل بودن نخستین صادر و وحدت وجود، نیازمندی و فقر همه موجودات به خداوند، از جمله مشابهت ها می باشد. با وجود این مشابهت ها، تفاوت هایی نیز میان مبانی و اندیشه های این دو متفکر هست. فلوطین شناخت أحد را صرفا سلبی می داند و ادراک ایجابی از نظر او به طور کلی منتفی است. در مقابل ابن عربی با تفاوت گذاری میان أحدیت وصفی و واحدیت، شناخت ایجابی را در مقام واحدیت اثبات می نماید. این مقاله از جهت بررسی و تحلیل تفاوت ها و شباهت های بیان شده میان فلوطین و مکتب ابن عربی دارای نوآوری می باشد.
۳۷.

دیدگاه ابن سینا در باب پیوستگی میان سعادت ناشی از ادراکات با احوال مغز انسان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۷۸
ابن سینا در ایراد مباحث مربوط به سعادت ناشی از ادراک انسان بر نقش محوری «ادراک» تأکید دارد. از نظر او ادراکات انسان اعم از حسی، خیالی و عقلی، سعادت متناسب با خود را به دنبال دارد. از آنجا که وضعیت مغزی تأثیر مستقیمی بر نحوه ادراک انسان دارد، سعادت مذکور با واسطه به وضعیت مغزی نیز مرتبط می شود. در نوشتار حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، تأثیر سلامت مغز بر ادراک و به تبع، تأثیرپذیری سعادت از آن مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. مطابق یافته های این جستار وضعیت های نابهنجار مغزی در سه مورد اختلالات سرشتی، سوء مزاج و بیماری های مغزی، موجب اختلال در فرآیند طبیعی ادراک می شود. این اختلال باعث می شود کمال قوای مختلف و در نتیجه سعادت حاصل از آن ناحیه، از جمله سعادت حاصل از ناحیه قوه عاقله- که برترین نوع سعادت به شمار می رود- مختل گردد. با ملاحظه رابطه میان وضعیت مغزی که غالباً خارج از حیطه اراده و اختیار فرد است و تلاش نوع انسان برای رسیدن به سعادت ناشی از ادراکات، این پرسش مطرح می شود که سعادت افرادی که دچار نابهنجاری های مغزی هستند، چگونه تحقق می یابد؟ با تأمل در آثار ابن سینا می توان دو پاسخ به این پرسش ارائه داد که پاسخ اول، پاسخی تجربی و ناظر به امکان تعدیل مغز در حیات دنیوی است و پاسخ دوم، پاسخی فلسفی است که با توجه به نظریه اکتساب نوعی کمال نفس پس از مرگ، کیفیت رسیدن این افراد به سعادت ادراکی تبیین می گردد.
۳۸.

مساوقت وجود و تجرد براساس مبانی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۷۵
در آثار حکما، تقسیم موجود به مجرد و مادی براساس ملاک های مختلفی صورت گرفته است. حکمای مشاء موجود مادی را به معنای هیولانی و منسوب به هیولا می دانند. منکرین هیولا مانند شیخ اشراق نیز به دوگانه مجرد و مادی در هستی معتقدند؛ اما ملاک این تقسیم بندی را نه هیولا بلکه امور دیگری مانند قوه و قابلیت، قبول اشاره حسی، غیبت و حضور می دانند. ملاصدرا به اقتضای سبک و شیوه نگارشی که دارد از ملاک های مذکور در تقسیم موجود به مجرد و مادی استفاده کرده است. در این پژوهش سعی شده است با روش توصیفی - تحلیلی ناکارآمدی ملاک های یاد شده در ایجاد دو قطبی مجرد و مادی در نظام هستی نشان داده شود و با تکیه بر آراء و مبانی ملاصدرا مساوقت وجود و تجرد در حکمت متعالیه اثبات شود.  
۳۹.

تضاد انگاری در نظریه حدوث جسمانی نفس و بقای روحانی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۶۷
حدوث جسمانی نفس و نیل آن به مرتبه تجرد عقلانی پس از طی مراحل استکمالی، از دست آوردهای مکتب حکمت متعالیه به شمار می رود که مسبوق به سابقه در میان حکمای قبل از صدرالمتالهین نیست. مطابق مبانی ایشان، نفس انسانی به واسطه حرکت ذاتی و جوهری خویش از مرتبه مادیت به مرتبه تجرد محض نایل می شود. این مفاد قاعده جسمانیه الحدوث و روحانیه البقای نفس است. شبهه ای که به عنوان مسئله تحقیق از این منظر پدیدار می گردد این است که چگونه یک امر واحد حقیقی مانند نفس، متصف به دو وصف متضاد یا متناقض؛ یعنی مادیت و تجرد می شود؟ آیا این همان انقلاب مستحیل است؟ یافته های تحقیق در این مساله نشان می دهد که بر اساس اصالت وجود و مراتب تشکیکی آن، شبهه مورد نظر توان ورود به این عرصه را نخواهد داشت؛ زیرا استحاله انقلاب ذاتی مربوط به نگرش اصالت ماهیت و نیز اصالت وجود مبتنی بر تباین وجودات است. مراتب تشکیکی وجود نفس ناطقه انسانی مصحح این است که نفس در یک مرتبه مادی است و در مرتبه دیگر، مادیت را پشت سر گذاشته و به مرتبه تجرد می رسد. بنابر این وحدت در مرتبه در اینجا صادق نیست تا اجتماع دو امر متضاد یا متناقض لازم آید. در مراتب تشکیکی به جهت عینیت مابه الامتیاز با مابه الاتفاق، خدشه ای در بساطت و وحدانیت نفس نیز وارد نمی کند. این دیدگاه ضمن سازگاری با آموزه های وحیانی، مویداتی نیز در این حوزه دارد. این نوشتار با روش تحقیق توصیفی و تحلیل مبانی، به بررسی و تحلیل این مساله پرداخته است.
۴۰.

موضع منطق و فلسفه در مبحث کلی و جزیی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کلی و جزیی کلیات خمس کلی طبیعی مقولات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۷۹
کلی و جزیی از قبیل مسایلی است که در فلسفه و منطق به بحث گذاشته می شود. از آنجا که مرزبندی علوم از طریق تعیین موضوعات آنها صورت می پذیرد تا از تداخل مسایل پرهیز و محدوده هر علم مشخص شود، این سوال به ذهن متبادر می شود که چرا بحث از کلی و جزیی در دو علم منطق و فلسفه مورد بررسی قرار داده می-شود؟ نوشتار حاضر در پی یافتن وجه تمایز این بحث در این دوگستره علمی است. با مطالعه سیر تاریخی و استفاده از روش تحلیلی این نتیجه حاصل می شود که از ابتدای شکل گیری این بحث در نظام فکری ارسطو، میان متافیزیک و منطق وی تمایز معناداری به چشم نمی خورد. حکمای مسلمان از جمله ابن سینا گرچه در مقام شرح آثار ارسطو ابتدا به شیوه وی عمل کردند، اما در ادامه برخی از مباحث از جمله مقولات که کلیات خمس به منزله مدخل آن بود را خارج از وظیفه منطق دانستند. از طرفی کلیات خمس به دلیل کارایی در مبحث تصورات و تعاریف، از مسایل گریز ناپذیر در منطق است. در باب مقسم کلیات پنجگانه نیز در میان صاحبنظران اختلافاتی دیده می شود که نشانگر تداخل مساله مورد نظر در دو حوزه فلسفه و منطق است. برخی دیدگاهها در وجه تمایز این بحث در دو حیطه مذکور، اعتبار و حیثیات مختلف را مطرح ساخته و برخی نیز بحث وجودشناختی کلیات را به فلسفه و بررسی احکام آن را به حوزه منطق محول کرده اند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان