محمدرضا فرهمندکیا

محمدرضا فرهمندکیا

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

نقادی نظریه فخر رازی در اثبات خلأ(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 381 تعداد دانلود : 165
یکی از مسائل و مباحث قدیمی در میان فلاسفه، وجود داشتن یا عدم وجود خلأ می باشد. فیلسوفان مسلمان عمدتاً به پیروی از ارسطو، نظریه خلأ را نادرست می دانستند و براهینی نیز در ابطال خلأ اقامه می نمودند. فخر رازی از معدود متکلمان و متفکران مسلمان می باشد که سعی بسیاری در اثبات آن نموده است. او استدلال های بسیاری در اثبات نظریه خویش اقامه می نماید که از طریق بی نیاز بودن خلأ از جسم، خلأ بودن مبدأ و منتهای حرکتِ جسم متحرک و به وجود آمدن خلأ هنگام جدا گشتن سطوح مماس می باشد. در پژوهش حاضر اثبات گردید که استدلال های فخر رازی و نظریه او در این زمینه، دچار اشکالات و انتقاداتی می باشد که از مهم ترین آن ها می توان به خلط و مغالطه میان احکام خلأ با فضای خالی از هر جسمی اشاره نمود.
۲.

أحد و أحدیت؛ بررسی تطبیقی دیدگاه فلوطین و مکتب ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: أحد أحدیت واحدیت فلوطین ابن عربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 99 تعداد دانلود : 563
هر چند فلوطین و ابن عربی از دو مکتب فکری جداگانه و مستقل هستند، اندیشه های آنها در مورد خداوند شباهت بسیاری دارد. به گونه ای که برخی از وجوه شباهت أحد فلوطینی ناظر به احدیت وصفی و برخی دیگر به أحدیت ذاتی است. از این جهت، از نظر هر دو آنها ذات خداوند قابل شناخت نیست و معلوم انسان یا موجود دیگری نمی گردد؛ همچنین ذات خداوند دارای وحدت حقیقی است و سایر موجودات وحدت غیر حقیقی دارند، چگونگی صدور موجودات در تشکیک طولی و عقل بودن نخستین صادر و وحدت وجود، نیازمندی و فقر همه موجودات به خداوند، از جمله مشابهت ها می باشد. با وجود این مشابهت ها، تفاوت هایی نیز میان مبانی و اندیشه های این دو متفکر هست. فلوطین شناخت أحد را صرفا سلبی می داند و ادراک ایجابی از نظر او به طور کلی منتفی است. در مقابل ابن عربی با تفاوت گذاری میان أحدیت وصفی و واحدیت، شناخت ایجابی را در مقام واحدیت اثبات می نماید. این مقاله از جهت بررسی و تحلیل تفاوت ها و شباهت های بیان شده میان فلوطین و مکتب ابن عربی دارای نوآوری می باشد.
۳.

بررسی رعشه اعضاء بدنی در پرتو رابطه نفس و بدن از دیدگاه ابن سینا و مقایسه اجمالی آن با دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابن سینا ملاصدرا رعشه نفس ناطقه بدن عضو بدنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 193 تعداد دانلود : 98
تعلق نفس ناطقه به بدن و رابطه این دو با هم از مهم ترین مسائل در حکمت سینوی و متعالیه است که مباحث بسیاری را تحت الشعاع خویش قرار می دهد. یکی از این موارد، حدوث رعشه در عضو یا اعضاء بدنی می باشد. به هنگام رعشه مقتضای حرکت ارادی نفس ناطقه با مقتضای طبیعت عضو بدنی ناسازگار می گردد. بدین صورت که مثلاً نفس ناطقه حرکت دست به سوی چپ یا سکون را اراده می نماید ولی طبیعت این عضو در تعارض با آن قرار دارد و به گونه دیگری حرکت می کند. ابن سینا عواملی را در مورد چگونگی حدوث رعشه بیان می دارد که مهم ترین آنها عبارت اند از: ضعیف گشتن اعضاء بدنی به جهت عوامل نفسانی، سست شدن اعصاب در اعضاء بدنی و اختلال حرکتی اعضاء بدنی به دلیل عوامل مادی خارجی. ملاصدرا نیز عروض رعشه را به دلیل اختلال در کارکرد قوای بدنی و مادی می داند. در پژوهش حاضر اثبات گردید که همه این عوامل مورد نظر ابن سینا در پرتو رابطه نفس ناطقه با بدن قابل تحلیل و بررسی هستند و لذا مهم ترین عامل حدوث رعشه، اختلال در این رابطه می باشد.  
۴.

بررسی معانی و مصادیق دهر و سرمد از منظر ابن سینا، میرداماد و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دهر سرمد ابن سینا میرداماد ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 259 تعداد دانلود : 388
با بررسی تفسیر ابن سینا و میرداماد از بیان معانی و مصادیق اصطلاح دهر و سرمد، دانسته می شود که ابن سینا برای اصطلاح دهر، پنج معنا و چهار مصداق، و برای اصطلاح سرمد، دو معنا و چهار مصداق بیان کرده است که این معانی گاه با یکدیگر مخالف اند. البته این اختلاف در تعابیر می تواند نشانی باشد از توسعه و تعمیم در این دو اصطلاح. ابن سینا برای عالم دهر، دو ویژگی اختصاصی و برای عالم سرمد، دو ویژگی مخصوص به آن عالم بیان کرده و درنهایت، دو ویژگی مشترک میان این دو عالم را نیز ذکر کرده است. میرداماد درخصوص عالم دهر، دو تعبیر بدیع به کار برده است و دو مصداق و سه ویژگی اختصاصی برای عالم دهر معرفی کرده است. وی در پی این تحلیل نیز یک مصداق و یک صفت ویژه برای عالم سرمد بیان کرده است. صدرالمتألهین سه معنا برای دهر، هفت مصداق برای آن و چهار مصداق برای سرمد بیان کرده است. این مقاله ضمن نگاه تاریخی به این مسأله، با روش تحلیلی- تطبیقی، ابتدا به تبیین دیدگاه ابن سینا پرداخته و سپس به تقریر رویکرد میرداماد و ملاصدرا همت گمارده است و درنهایت، با بررسی و مطالعه ی تطبیقی دیدگاه این فیلسوفان، نشان داده است که این تفاوت در تفسیر می تواند از اهتمام این سه حکیم به ارائه ی تفسیری مطابق با واقع از این دو اصطلاح، در مقام مقایسه با مراتب مختلف نظام هستی حکایت کند و بیان کننده ی نوع نگرش آن ها به جهان هستی باشد. هدف این مقاله، تبیین و تحلیل چگونگی وقوع تحوّل در این مفاهیم است. این مهم می تواند در فهم مبانی هر فلیسوف کمک شایانی کند.  

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان