مصطفی تقوی

مصطفی تقوی

مدرک تحصیلی: استادیار دانشگاه صنعتی شریف/گروه فلسفه علم

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۶ مورد.
۱.

نقش و کارکرد دانشگاه ها در نظام ملی نوآوری

کلید واژه ها: تولید دانشگاه اقتصاد دانش محور نظام ملی نوآوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۷۶ تعداد دانلود : ۱۸۷۲
دانشگاهها به عنوان نهادهای آموزشی و پژوهشی، یکی از مهم ترین و مؤثرترین بازیگران نظام ملی نوآوری هر کشوری محسوب می شوند و تاثیر بسزایی در عملکرد نوآورانه آنها دارند. دانشگاهها بر اساس رویکرد سیستمی در دستیابی به اهداف اقتصاد دانش محور و نظام ملی نوآوری، وظیفه تولید، انتقال و انتشار دانش و آموزش و تربیت نیروی انسانی را برعهده دارند. در مقاله پیش رو، نخست اهمیت و نقش دانش در اقتصاد دانش محور بررسی و سپس به طور مجمل در خصوص مفهوم و کارکردهای نظام ملی نوآوری بحث شده است. نقش و کارکرد دانشگاه در نظام ملی نوآوری در قسمت سوم تشریح شده و در نهایت، با توجه به هر یک از کارکردهای دانشگاه، شاخصهایی برای ارزیابی عملکرد دانشگاه در نظام ملی نوآوری ارائه شده است.
۲.

˜نقدی بر «ملاحظاتی نقادانه درباره دو مفهوم علم دینی و علم بومی»(مقاله علمی وزارت علوم)

۳.

نقد علم شناسی کوهن از منظر فایرابند1(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پارادایم کوهن علم عادی قیاس ناپذیری فایرابند اصل کثرت اصل پایداری انسان آزاد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه علم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تکنولوژی
تعداد بازدید : ۲۴۰۷ تعداد دانلود : ۱۰۷۵
کوهن و فایرابند از فیلسوفان علمی هستند که در بسیاری از جهات، دیدگاه های نزدیک و بعضاً مشترکی دارند. این دو فیلسوف به عقلانیتی آفاقی و جهان شمول باور ندارند؛ از این رو در عرف ادبیات فلسفی، دیدگاه های آنان را نسبی گرایانه تلقی می کنند. هر دو، از فیلسوفان نیمة دوم قرن بیستم هستند و واکنشی به جریان های پوزیتیویستی و نگتیویستی محسوب می شوند. این اندازه، شباهت و نزدیکی، این پرسش را در ذهن برمی انگیزد که اختلاف نظر و تفاوت آرای این دو، در کجاست. در این مقاله می کوشیم تا با مروری گذرا بر دیدگاه های آنان، انتقاداتی را که فایرابند به علم شناسیِ کوهن دانسته است، بررسی کنیم. از جملة این نقدها، می توان به موارد زیر اشاره کرد: نقد بر رویکرد ایدئولوژیک کوهن نسبت به تاریخ؛ گسترة قیاس ناپذیریِ او؛ ابهام در توصیفی یا تجویزی بودن دیدگاه هایش؛ گذر ناموجه از پایداری به کثرت؛ ناکامی در تمایز حیطة علم و غیر علم با جعل هویات نظری مانند پارادایم و علم عادی؛ و در نهایت، ذبح انسان آزاد در خفقان علم عادی
۴.

دو سطح بدیل­ اندیشی برای تکنولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: سیاست روش ابزار گشتل بکارگیری ابزار تکنولوژی بدیل چارچوب شناختی-هنجاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۱۹ تعداد دانلود : ۲۶۶۷
در این مقاله، بعد از مرور بر سه فهم متفاوت از تکنولوژی، یعنی تکنولوژی به عنوان «ابزار»، به عنوان «بکارگیری ابزار» و به عنوان «گشتل»، آرای فینبرگ به اجمال طرح و نقد شده است. دلیل رجوع به آثار فینبرگ این است که او به طور وسیع و نظام­ مندی به مقولة تکنولوژی بدیل پرداخته است. در بخش انتهایی این مقاله به این پرسش پرداخته شده است: با چه مستمسکی می­توان از مفهوم تکنولوژی بدیل دفاع کرد؟ در این بخش نشان داده شده است که در دو سطح «روش» و «چارچوب شناختی-هنجاری» می توان به تکنولوژی بدیل اندیشید.
۵.

بررسی رهیافت اندرو فینبرگ و مارتین هایدگر برای برون رفت از فضای تکنولوژیک حاکم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نجات مارتین هایدگر اندرو فینبرگ ارزش های حاکم بر طراحی های تکنیکی تغییر اونتیک و اونتولوژیک ذات تکنولوژی نگرش تکنولوژیک و کنترل محور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۵۹ تعداد دانلود : ۹۹۳
در این مقاله، پس از نگاهی اجمالی به رهیافت اندرو فینبرگ و مارتین هایدگر برای برون رفت از فضای تکنولوژیک حاکم[i]، مقایسه ای میان نگرش این دو متفکر در مواجهه با جهانی که در آن زندگی می کنیم انجام می شود. فینبرگ داخل ساختن ارزش های دموکراتیک در طراحی های تکنیکی را راه کار رهایی قلمداد می کند و هایدگر از آمادگی برای ظهور خدایی نجات دهنده سخن می گوید. با وجود آن که فینبرگ و هایدگر هر دو به جهانی بدیل برای زیست آدمی می اندیشند، در چگونگی بدیل اندیشی با یک دیگر تفاوت بنیادی دارند. فینبرگ بدیل اندیشی را در سطح اونتیک دنبال می کند و هایدگر در سطح اونتولوژیک. با توجه به تفاوت نگرش هایدگر و فینبرگ به خطرهای فضای تکنولوژیک حاکم، نهایتاً توضیح داده می شود که رهیافت فینبرگ در پارادایمی قرار می گیرد که هایدگر خواهان گذر از آن است. [i]. از آن جا که رهایی از فضای تکنولوژیک حاکم در اندیشة فینبرگ و هایدگر هریک به طور جداگانه و مفصل در مقالاتی توسط نگارنده مورد بحث قرار گرفته است و هدف از نگارش مقالة پیش رو عمدتاً مقایسه و فهم دو رهیافت مورد نظر در نسبت با یک دیگر است، در بخش های «مروری بر اندیشة فینبرگ» و «مروری بر اندیشة هایدگر» نگاه فینبرگ و هایدگر به جهان تکنولوژیک در خلاصه ترین صورت ممکن بیان شده است.
۶.

مقایسه آراء سید حسین نصر و پاول فایرابند درباره ی جامعه علمی آرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

۷.

درآمدی مبنایی و راهبردی بر الگوی اسلامی - ایرانی توسعه ی علم و فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)

۸.

سرچشمه های معرفت شناسی آنارشیستی فایرابند(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: انسان هستی نظریه معرفت شناسی آنارشیستی فایرابند اصل کثرت و پایداری و جامعه آزاد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه علم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۶۳۶ تعداد دانلود : ۸۸۹
این مقاله از سه بخش تشکیل شده است. در بخش نخست، نظریه آنارشیستی فایرابند درباره معرفت به اجمال معرفی می شود. در این بخش توضیح داده می شود که چرا او مخالف پوزیتیویزم منطقی و فلسفة علمِ پوپر، لاکاتوش و حتی کوهن است و معتقد است که علم از سایر سنت های شناختی برتر نیست. فایرابند تأکید می کند تنها اصل ابدی که می توانیم از فعالیت واقعی علم استخراج کنیم این است: ""هر چیزی امکان پذیر است"". در بخش نخست، تمهیداتی فراهم می شود تا معنای این جمله کلیدی در بخش سوم مقاله روشن شود. بخش نخست مقاله را باید نُمایی از اندیشه آنارشیستی فایرابند بدانیم. در بخش دوم که ایده اصلی مقاله در آن طرح شده است، توضیح داده می شود که نظریه آنارشیستی فایرابند از نوع نگاه او به «هستی»، «انسان» و «نظریه» برمی خیزد. سه مقوله ای که ارتباطی تنگاتنگ با هم دارند: انسان نظریه را می سازد تا به واسطه آن هستی را بفهمد. قسمت دوم مقاله که پس پردة نظریة آنارشیستی فایرابند را شرح می دهد، نشانگر این است که سرچشمه های فلسفه او چندان هم آنارشیستی نیست. در قسمت پایانی مقاله، به برخی از مهم ترین پیامدهای اندیشه فایرابند می پردازیم: از جمله «اصل کثرت و پایداری»، «جامعه آزاد» و «تفاوت متفکر احترام برانگیز و دون».
۹.

احکام حکومتی؛ قانون اساسی و کارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مصلحت قانون اساسی احکام‏ حکومتی ولایت فقیه کارآمدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸۳ تعداد دانلود : ۶۱۶
نگارش این مقاله با هدفِ یافتن پاسخی به این پرسش است که احکام حکومتی چه جایگاهی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دارد. از آن جا که قانونِ اساسی مبنای حقوقی ادارة کشور است و حکم حکومتی به مثابة ابزاری برای کارآمدی و نیل به اهداف نظام در اختیار مدیریت عالی گذاشته شده، فرضیة پژوهش این است که قانون اساسی متکی بر احکام حکومتی است و اِنفاذ و کارآمدی اش مرهون آن و تبیین فرضیة پژوهش. این نوشته یک مقدمه، هشت بخش و یک نتیجه گیری دارد. با توجه به ربط وثیق قانون اساسی، احکام حکومتی، مدیریت، و کارآمدی با یکدیگر، در مقدمه و پنج قسمت اول مقاله مباحث کارآمدی و مدیریت و اهداف نظام، احکام حکومتی، مصلحت، گستره اختیارات ولایت فقیه و مصلحت شناسی بررسی شده اند، تا در سه قسمت پایانی آن، با عناوین احکام حکومتی و قانون اساسی، ولایت فقیه و قانون اساسی، و جایگاه احکام حکومتی در قانون اساسی، تبیین فرضیة پژوهش تکمیل شود و سؤال اصلی پاسخ خود را بیابد. نتیجه گیری تحقق این هدف را به اختصار بیان می کند.
۱۰.

علم انسانی ـ اجتماعی اسلامی: مسئله امکان پذیری و راهبردهای رشد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: علم دینی تبیین علم انسانی - اجتماعی اسلامی مسئله امکان پذیری راهبردهای تحقق علوم انسانی - اجتماعی اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸۹ تعداد دانلود : ۸۳۶
این مقاله از دو بخش تشکیل شده است. در بخش نخست، به ایجاز، دلایلی برای امکان پذیریِ علم انسانی ـ اجتماعی اسلامی ارائه و در بخش دوم مقاله، بسته ای راهبردی، برای تحقق آرمان علوم انسانی ـ اجتماعی اسلامی ارائه شده است. ایده اولیه این راهبردها در گفتگو با صاحب نظران جمع شده و در مرحله تبویب، تنقیح، تقویت و تبیین راهبردها از جلسات پنل با حضور متخصصان حوزة سیاست علم و آینده پژوهی استفاده شده است. راهبردهای پیشنهاد شده، در ذیل این پنج راهبرد کلان، انسجام یافته اند: 1. تبیین ضرورت علوم انسانی ـ اجتماعی اسلامی؛ 2. تبیین مبانی، نظریه ها و روش های برآمده از دین در حوزه علوم انسانی ـ اجتماعی؛ 3. تقویت فعالیت های سیاست گذارانه در عرصه علوم انسانی ـ اجتماعی؛ 4. تقویت و جهت دهی جامعه علمی کشور در این حوزه از علوم؛ 5. بهره برداری از علوم انسانی ـ اجتماعی حاصل آمده با رهیافت اسلامی.
۱۲.

A Reflection on Shaping the Virtual Space Based on Religious Values

کلید واژه ها: alternative thinking value framework concretization virtual space sand desert metaphor

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات فضای مجازی، جهانی شدن و تکنولوژی های نوین ارتباطاتی مطالعات فضای مجازی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات دین و ارتباطات
تعداد بازدید : ۹۵۴ تعداد دانلود : ۵۰۷
This paper initially examines theories proposed by Feenberg about technical systems and alternative modernity, analyzes his thoughts, and concludes that a framework of values needs to be provided in shaping technical systems. In a society like Iran, where policy makers are looking for the realization of Islamic values, this framework of values is derived from Islam. To explain the relationship between religion and technology, the concept of concretization has been used up, according to which, all aspects of civilization, including technical systems must be concretized based on Islamic values. Virtual space as a part of the technical systems must be concretized with a holistic approach, based on Islamic values, and for this purpose, there is no choice but a collective social life based on religious values. The concluding section of the paper also tries to deal with another significant issue which predicts the future of concretization at the level of civilizations which will be offered using the metaphor of the ‘sand desert’.
۱۳.

بررسی دلالت های واقع گرایی انتقادی در تدوین دستور کار خط مشی گذاری علم، فناوری و نوآوری؛ موردکاوی اسناد افق 2020 و اقتصاد زیستی 2030 اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۷۶۸ تعداد دانلود : ۵۶۳
دلالت پژوهی فلسفی یکی از سنت های پژوهشی متداول در گستره علوم اجتماعی است. در این روش شناسی، پژوهشگران در رشته های مختلف از فلسفه های علوم اجتماعی، دلالت هایی را برای رشته تخصصی خود می یابند. یکی از فلسفه های جدید که به واسطه قدرت تبیینی و رهایی بخش مورد توجه رشته های مختلف در علوم اجتماعی و انسانی قرار گرفته است، واقع گرایی انتقادی است. هدف این مقاله، برشمردن دلالت های این رویکرد شناخت شناسانه یا سنت پژوهشی برای خط مشی گذاری علم، فناوری و نوآوری است، اگرچه کانون تمرکز بر مرحله «دستورکارگذاری» در چرخه خط مشی گذاری استوار است. این مطالعه با اتکاء به واقع گرایی انتقادی «روی بسکار» به تحلیل محتوایی دو سند افق 2020 و اقتصاد زیستی 2030 اروپا پرداخته است. مجموعه دلالت های استخراجی پژوهش نشان داد که واقع گرایی انتقادی، نظام خط مشی گذاری علم و فناوری را به فضای واقع بینانه تری رهنمون کرده، مولفه های مهمی همچون فضا-زمان، مفهوم-کنش و نظام معانی را نیز به متغیرهای تصمیم می افزاید. مؤلفه اخیر در کنار مفهوم جوامع زبانی، قدرت تبیین بهتری از خط مشی گذاری در نظام نوآوری بخشی یا فناورانه را در مقایسه با دیگر سنت های پژوهشی به نمایش می گذارد.
۱۴.

علم منسوب به جهان بینی خاص: بررسی مسأله امکان پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: علم منسوب به جهان بینی خاص مقام تقویم و تعیین علم مبانی شناختی- هنجاری ارزش داوری امکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۷ تعداد دانلود : ۳۱۹
این مقاله از دو بخش عمده شکل گرفته است. در بخش نخست مقاله نشان می دهیم که برخی از مهم ترین نظریه های علم در قرن بیستم یا نتوانسته اند نشان دهند که ارزش داوری ها در مقام تقویم و تعیین علم اثری ندارند یا خود، نقش ارزش داوری ها را در مقام تقویم و تعیین علم به رسمیت شناخته اند و در خصوص آن نظریه پردازی کرده اند. در این راستا، آرای پوزیتیویست های منطقی، کواین، پوپر، کوهن، لاکاتوش، فایرابند و بسکار را در خصوص علم به اشاره مورد توجه قرار می دهیم. در بخش بعدی مقاله، به پاسخ این پرسش می پردازیم: آیا بر این اساس که «علم متأثر از مبانی شناختی-هنجاری الف است»، می توان نتیجه گرفت که «علم مبتنی بر مبانی شناختی- هنجاری خاص، مانند ب، نیز قابل تولید است»؟ همچنین این پرسش مورد تأمل قرار می گیرد که آیا کثرت گرایی در مبانی شناختی- هنجاری یک اصل پسندیده روش شناختی است؟
۱۵.

پیشرفت و انقلاب های علمی: تأمّلی در فلسفه علم کوهن و بسکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روی بسکار توماس کوهن پیشرفت در علم انقلاب علمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۲ تعداد دانلود : ۴۲۹
تبیینِ پیشرفت علم، یکی از مباحثی است که همواره در فلسفه علم مورد توجّه بوده و روایت های مختلفی در خصوص اینکه پیشرفت چه زمانی حاصل شده و چه معیارهایی برای پیش رونده بودن یک نظریه در نظر گرفته می شود، ارائه شده است. از چالش های مهم در مبحث پیشرفت، تغییرات ریشه ای در نظریه های علمی است که از آن با نام انقلاب های علمی یاد می شود. کوهن، این انقلاب ها را گسست هایی در تاریخ علم می پندارد و اگرچه با اشاره به فعّالیّت جورچینیِ دانشمندان، به پیشرفت در دوره علم عادی اذعان دارد، امّا با مطرح کردن قیاس ناپذیر بودن پارادایم ها، از تبیینِ پیشرفت در انقلاب های علمی ناتوان است. درمقابل، بسکار با توصیفِ لایه مند بودن جهان، علم را فرایندی مداوم و پیوسته می پندارد که با هدفِ دستیابی به مکانیزم ها و ساختارهای علّی، به کشف و توصیفِ لایه های جدید و عمیق می پردازد که پایانی برای آن قابل تصوّر نیست. او پیشرفت را بر همین مبنا تبیین کرده و معتقد است علم، در حرکت به سمتِ لایه های زیرین، هم امکانِ پیشرفت دارد و هم تغییر. در این مقاله ضمنِ شرح نظریه پیشرفت کوهن و بسکار، به بررسی جنبه های معرفت شناختی و هستی شناختی این دو دیدگاه پرداخته شده تا عدمِ توانایی کوهن در تبیین پیشرفت در انقلاب را در پرتو آراء بسکار، بررسی کنیم.
۱۶.

روش تقابل پدیداری و تجربه بصری ویژگی های نوعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: محتوای غنی روش تقابل پدیداری سوزانا سیگل ویژگی های سطح بالا تجربه بصری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۸ تعداد دانلود : ۵۴۲
در هنگام دیدن یک شیء یا وضعیت قابل مشاهده، کدام یک از خصوصیات آن را مستقیما حس می کنیم؟ به طور متعارف ویژگی های محسوس (sensible) اشیا را در لیست مشخص و محدودی قرار می دهند. این ویژگی ها برای حس بینایی با اندکی اختلاف نظر شامل رنگ، شکل، شفافیت، نسبت های مکانی و حرکت اشیا است. بر این اساس، چیستی اشیا یا روابط میان آنها مستقیما حس نمی شود، بلکه ذهن با دخل و تصرف در کیفیات حسی، آنها را تجربه می کند. این تلقی از ادراک حسی که تنها ویژگی های سطح پایین (low-level)، بصورت حسی تجربه می شوند، اخیرا به طور موثری در فلسفه و علوم شناختی مورد بازبینی قرار گرفته است. در این مقاله تمرکز ما بر تجربه حسی ویژگی های نوعی اشیا و روش تقابل پدیداری در اثبات آن خواهد بود. استدلال خواهیم کرد که اگر تجربه بصری نوع طبیعی (natural kind)ممکن باشد، برخی از نظریه های ادراک حسی غیرقابل دفاع خواهند شد. پس از آن روش تقابل پدیداری (the method of phenomenal contrast) را به عنوان یک الگوی عمومی استنتاج معرفی می کنیم که هرگاه کسی بخواهد از پدیدار شناسی تجربه، مطلبی درباره محتوای تجربه استنتاج کند، باید از آن تبعیت کند. بنابراین برخلاف تصور منتقدین، این روش نه تنها در مقابل برخی از روش های تجربی تعیین محتوا قرار نمی گیرد بلکه منطق آنها را روشن می کند. در نهایت استدلال سوزانا سیگل به نفع تجربه بصری انواع طبیعی، که در چارچوب همین الگوی استنتاجی ارائه شده را از طریق پاسخ به مهمترین انتقادات آن، تقویت خواهیم کرد و بر این اساس به نفع تجربه بصری انواع طبیعی داوری می کنیم.
۱۷.

تبیین الگویی برای تعیین اولویت های پژوهش و فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۷۰ تعداد دانلود : ۴۱۵
اولویت گذاری پژوهش و فناوری، بخشی از فرآیند تدوین استراتژی علم و فناوری است که در آن، با هدف ارتقای جایگاه کشور، از حیث شاخص های توسعه علم و فناوری، دستیابی به اهداف کلان ملی، ایجاد مزیت های رقابتی جدید یا استفاده از فرصت ها و مزیت های موجود در رقابت های بین المللی، حوزه های تمرکز (اولویت ها) شناسایی و تعیین می شود. در سال های اخیر، چگونگی و روش تعیین اولویت های تحقیقاتی و فناوری و انتخاب حوزه های تمرکز برای سرمایه گذاری، از دغدغه های مشترک تدوین کنندگان استراتژی علم و فناوری بیشتر کشورها بوده است. طراحی الگویی برای اولویت گذاری پژوهش و فناوری برای ایران، در جایگاه کشوری در حال توسعه، برای انتخاب بهینه حوزه های تمرکز اهمیت فراوانی دارد. در مقاله حاضر، با استفاده از دانش انباشته شده کشور، در حوزه تدوین استراتژی علم و فناوری و با بهره گیری از نظرهای خبرگان این حوزه و با نگاهی به تجربه های دیگر کشورها، الگویی برای تعیین اولویت های پژوهش و فناوری در کشور پیشنهاد شده است. این الگو هم به حوزه های جدید علم و فناوری و هم به مسائل و چالش های جاری کشور، در تعیین اولویت های پژوهش و فناوری توجه کرده است.
۱۸.

علم دینی: واکنشی در برابر علم طبیعت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: علم دینی علم طبیعت گرا نسبی گرایی در علم مرز بین علم و دین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۹ تعداد دانلود : ۵۶۳
در این مقاله ابتدا با بیان مثال هایی از علوم جدید نشان داده شده است که برخی نظریه ها متأثر از پیش فرض های طبیعت گرایی بوده اند و می توان داده هایی تجربی که این نظریه ها در پی تبیین آنها هستند را به نحوی دیگر با رویکرد دینی تبیین کرد. مدافعان علم دینی، با توسل به این مثال ها، می خواهند نشان دهند که پیش فرض های علم، همان گونه که ممکن است از طبیعت گرایی متأثر شود، ممکن است از دین اثر بپذیرد و بنابراین علم دینی ممکن است. در بخش نهایی مقاله تلاش می شود که با پاسخ به برخی پرسش ها در خصوص علم دینی گامی در راستای تنقیح بیشتر این بحث برداشته شود: آیا ایدة علم دینی به طور غیر مستقیم، صحه گذاشتن بر نسبی گرایی در علم نیست؟، علم دینی با توسل به تجربه توجیه می شود یا با توسل به دین، یا هر دو؟ در صورتی که توسل به دین در توجیه علم دینی دخیل باشد، آیا رفتار مؤمنانه به فعالیت علمی راه نمی یابد؟، آیا امکان علم دینی به معنای نبود مرز مشخص بین علم و دین نیست؟، تطور ویژگی همیشگی نظریه های علمی بوده و علم دینی هم از آن مستثنی نخواهد بود. آیا تطور علم دینی به دین لطمه نمی زند؟، استدلال له امکان علم دینی، آیا علاوه بر امکان منطقی، بر امکان استعدادی علم دینی نیز دلالت می کند؟، مدافعان علم دینی چه چشم اندازی را باید برای آرمان خود تعریف کنند؟
۱۹.

A Possible Structure for Moral Problem-Solving in Engineering Ethics(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Codes of Conduct Design Analogy Ill-Structured Moral Problems Kantian Rule Consequentialism Triple Theo

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۵ تعداد دانلود : ۲۳۹
In this inquiry, we try to find a way to deal with moral problems and dilemmas in the realm of technology. We use a procedure that has been introduced in recent years in applied ethics, which is that of design analogy. According to this procedure, we can draw on insights and structures that are used in design processes to solve moral problems. Moreover, for the sake of moral evaluation in this structure, we need an ethical theory. Our proposed ethical theories are Kantian rule consequentialism and triple theory, which is a combination of Kantian and Scanlonian contractualism and rule consequentialism. It seems that these formulas do not have the weaknesses of other moral theories, and because they offer a compromise between three moral theories, they can reduce moral disagreement among stakeholders and even decrease the complexity of moral problems. At the end of this paper, with the help of a case study, we will show how we can use this framework in actual instances. We will see that this systematic approach can help us state our problem clearly and comprehensively, and that its steps reduce the complexity of our moral problem. Finally, we will be able to evaluate the case with two efficient moral theories without neglecting any important relevant elements. This will lead us to take the right decision, prohibiting or decreasing disastrous impacts of our actions<em>.</em>
۲۰.

پیشرفت علم از منظر روی بسکار و خطاپذیری شناخت؛ نقدی بر چهار رویکرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روی بسکار پیش‏رفت علم خطاپذیری شناخت ضروری امکانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۸ تعداد دانلود : ۴۰۶
مهمترین رویکردها در تبیین پیشرفت علم، عبارتند از: رویکرد معنایی، کارکردی، معرفتی و ادراکی. هر کدام از این رویکردها با توجّه به هدفی که برای علم متصوّر است، پیشرفت را نیز بر همان مبنا تعریف می کنند. رویکرد معنایی، پیشرفت را مبتنی بر تقرّب به صدق، رویکرد کارکردی مبتنی بر حلّ مسئله، رویکرد معرفتی مبتنی بر انباشت دانش و رویکرد ادراکی نیز پیشرفت را مبتنی بر افزایش فهم، تعریف می کند. روی بسکار با توصیفی لایه مند از جهان، «علم» را حرکت به سمتِ لایه های عمیق تر دانسته که با هدفِ کشف مکانیزم های مولّد انجام می شود. او «پیشرفت» را نیز مبتنی بر همین لایه مندی و کسبِ دانش نسبت به لایه های زیرین، تبیین می کند، امّا از آنجا که به اجتماعی بودنِ علم معتقد است و دانش را محصولی اجتماعی و در معرض تغییر می داند، به خطاپذیریِ شناختْ اذعان دارد و بر این باور است که حرکت به سمت لایه جدید، ضرورتاً به پیشرفت علم نمی انجامد؛ اگر چه این امکان وجود دارد که با کسبِ دانش نسبت به لایه جدید، دانشِ پیشینْ بازبینی و تصحیح شود. در این مقاله، ضمنِ شرح نظریه پیشرفت بسکار و تبیینِ امکانی بودنِ آن با توجّه به خطاپذیریِ شناخت، یک هدف اساسی را دنبال می کنیم. این هدف، در بررسیِ هر چهار رویکرد، به منظور نشان دادنِ عدم توجّه آنان به جنبه خطاپذیریِ شناخت و تأثیر آن در تبیین پیشرفت، خلاصه می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان