سعید بزرگ بیگدلی

سعید بزرگ بیگدلی

مدرک تحصیلی: دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۶۲ مورد.
۴۱.

تحلیل مقایسه ای دو رمان سمفونی مردگان و خانه ادریسی ها با تأکید بر مضامین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مضمون اجتماعی نهاد خانواده سمفونی مردگان خانه ادریسی ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 206 تعداد دانلود : 573
تزلزل بنیاد خانواده ایرانی در دوره معاصر، موضوعی است که توجه نویسندگان رمان ایرانی را به خود جلب کرده است. این مقاله، این موضوع را با رویکردی تطبیقی پی می گیرد و به مقایسه دو رمان «سمفونی مردگان» اثر عباس معروفی و «خانه ادریسی ها» اثر غزاله علیزاده می پردازد و سیر متلاشی شدن خانواده های ایرانی را به عنوان پدیده ای فراگیر و اجتماعی بررسی و تحلیل می کند. مرور اجمالی بر بسیاری از رمان های معاصر فارسی نشان می دهد که تعداد زیادی از آنها به مسأله خانواده توجه نشان داده اند و آن را به عنوان یک مضمون اجتماعی و واقعیتی بزرگ متأثر از فرایند تجدّد زدگی در صدر عنایت خود قرار داده اند. و تدقیق در این دو رمان نشانگر آن است که نویسندگان این دو اثر، در زمانی متفاوت (یکی دهه شصت و دیگری دهه هفتاد) به ارائه آن می پردازند. در این مقاله، ضمن نقد دو رمان با شیوه تحلیلی توصیفی مضمون اجتماعی خانواده و تحولات آن به عنوان عنصر مهم درون مایه داستان به صورت مقایسه ای تحلیل و بررسی شده است. یافته مقاله حاکی از این است که رمان علیزاده در طرح مسئله و پردازش زوایا، طرح و روایت داستانی همچون اثر معروفی با تفاوت هایی در پرداختن مضمون اجتماعی موفق بوده است. زیرا علاوه بر اشتراک در مضمون محور بودن و پیام مسلط اجتماعی این دو اثر، می توان به تعدّد پژوهش های علمی و نقدهایی که درباره آنها و به ویژه در قالب پایان نامه های دانشگاهی و مقالات علمی وجود دارد نیز استناد کرد.
۴۲.

تطبیق و تحلیل بن مایه های فکری داستان های عاشقانة فارسی ایران و هند در دورة صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایران هند دوره صفویه داستان عاشقانه فارسی بن مایه فکری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 982 تعداد دانلود : 873
در دورة صفویه، ارتباطات ایران و هند به واسطة زبان رسمی مشترک، بیشتر و عمیق تر از گذشته شد. دراین دوره ازجمله آثارپدیدآمده در هردو سرزمین، داستان عاشقانة فارسی است. پرسش این است که «آیا داستان های عاشقانة فارسی در دورة صفویه در ایران و هند، به علت هم زمانی، هم زبانی و وجود ساختارهای مشابه، شبیه اند یا به دلیل محیط فرهنگی متفاوت، از هم تمایز دارند؟» درباره داستانسرایی دردوره صفویه تحقیقاتی انجام شده است، ولی تاکنون پژوهشی درزمینه تأثیر بن مایه های فکری بر داستانهای عاشقانه فارسی ایران و هند دراین دوره انجام نشده است. در این پژوهش کوشش شده، ضمن تحلیل محتوای داستان ها به این پرسش پاسخ داده شود. البته فرض این پژوهش براین است که در داستان های عاشقانة فارسی در ایران و هند، شباهت های فراوانی در زبان، ساختار، پیرفت های داستانی و خویش کاری شخصیت ها به چشم می خورد؛ ولی باهمه این شباهت ها، جهان بینی و نگرش متفاوت به شخصیت ها و حوادث داستانی وجود دارد. این تفاوت ها عبارتند از: «مرگ عشاق در پایان داستان»، «آزادی دختران در انتخاب همسر»، «نقش آفرینی عناصر ماورایی»، «حضور عرفان و تصوف»، «تأثیر جانوران در داستان»، «حضور شخصیت های هندی» و «استقلال منبع» که به شناخت داستان های تألیف شده در هند وتفاوت آن با داستانهای تألیف شده در ایران کمک می کند.
۴۳.

تحلیل بینامتنی رمان آتش بدون دود و تأثیرادبیات کهن فارسی درآن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بینامتنیت ژنت نادر ابراهیمی آتش بدون دود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 154 تعداد دانلود : 583
مطالعة آثار داستان نویسان برجستة معاصر نشان می دهد که این نویسندگان در آفرینش آثار خویش از ادبیات کهن فارسی تأثیرات فراوان پذیرفته اند.از آن جمله نادر ابراهیمی است که با ادبیات کهن فارسی به خوبی آشناست و بر بهره مندی از آن در غنی ساختن آفرینش های ادبی تأکید دارد و البته ردّپایِ این اندیشه وآشنایی او با ادب کهن در آثار وی بویژه آتش بدون دود آشکار است. آتش بدون دود، رمان هفت جلدیِ نادر ابراهیمی، اثر برگزیدة بیست سال ادبیات داستانی پس از انقلاب است. دراین پژوهش از منظر تحلیل بینامتنی به بررسی چگونگی تأثیرات ادبیات کهن فارسی در آتش بدون دود می پردازیم و این تأثیرات را از سه جنبة زبانی، شگردی و اندیشگانی مورد تحلیل قرار می دهیم. نتایج نشان می دهد در آتش بدون دود ارتباط بینامتنی و تأثیرات زبانی درگزینش واژگان کهن، ویژگی های دستوری و ویژگی های بلاغی(بویژه اقتباس)، تأثیرات شگردی مانند براعت استهلال، مداخله گری راوی، کاربرد شعر در میان نثر و صحنه پردازی های متأثر از متون کهن و تأثیرات اندیشگانی چون تقابل پدر و پسر(متأثر از شاهنامه فردوسی) و رویکرد عرفانی جلوة خاصی دارد. برخی از این جلوه های بینامتنی تعمدی-آشکار، برخی تعمدی- پنهان و برخی ضمنی هستند.
۴۵.

بررسی تطبیقی و تحلیلی جایگاه و نقش زن در مقام مادر و همسر در رمان معاصر ایران و سنگال (با تأکید بر دو رمان شوهرآهوخانم و نامه ای بسیار طولانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی جایگاه زن رمان معاصر ایران رمان معاصرسنگال علی محمد افغانی مریمابا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 757 تعداد دانلود : 955
ادبیات جایگاهی ویژه در بازنمایی جامعه دارد. رمان قالب ویژهی ادبی و آینه واقع نمای رخدادهای جامعه و تحت تأثیر تحولات آن است. بویژه اینکه در هر دو کشور ایران و سنگال این سبک نگارش با دگرگونیهای اجتماعی و فرهنگی همراه بودهاست. خانواده مهم ترین و اساسی ترین رکن اجتماع است. مفهوم خانواده در اکثر رمانهای معاصر نقش کلیدی دارد و همواره نقش اصلی داستان در قالب خانواده معرفی می شود. از سویی دیگر، پرداختن به نقش هایی که انسان ها در خانواده به خود می گیرند، غالباً بیانگر واقعیت های موجود جامعه است. به مناسبت شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم بر هر دوره، چگونگی توجه به مسیله نهاد خانواده در آن دوره متفاوت است و دغدغه نویسندگان در بازتاب مسایل خانواده با اوضاع اجتماعی زمانه مناسبت تام دارد. در این مقاله، ضمن معرفی وضعیت ادبیات در دو جامعه ایران و سنگال در پاسخ به این پرسش که شباهتها و همچنین تفاوتهای ساختاری خانواده در داستانهای معاصر این دو ملت کدام است و چگونه در عناصر داستانی بروز و ظهور یافتهاند؟ این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و ابزار گردآوری اسنادی - - کتابخانهای به بررسی تطبیقی و تحلیلی خانواده در دو رمان شوهر آهو خانم و نامهای بسیار طولانی پرداخته می شود. این تحقیق، هم نوعی مقایسه میان دو فرهنگ ایرانی و سنگالی است و هم، آثار داستانی مهم نویسندگان معاصر در این دو کشور با هم مقایسه می- شوند که می تواند به رشد پژوهشهای ادبیات تطبیقی در هر دو کشور یاری رساند.
۴۶.

شناسایی دوره های روایی رساله الطیرها براساس چهار نسل روایت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رساله الطیرها نظام ارزشی دوره های روایی منطق الطیر نشانه معناشناسی گفتمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 985 تعداد دانلود : 609
داستان سرایی در رساله الطیرها به عنوان آثاری تعلیمی- ارشادی جایگاهی ویژه دارد. در هر داستانی، ارزش/ارزش هایی تعریف می شوند که کنشگران به دنبال دستیابی به آن ها هستند. راوی برای رساندن کنشگران به نظام ارزشی داستان، دوره های روایی را خلق می کند. منظور از دوره روایی این است که از دهه شصت (اوج ساختارگرایی) تاکنون، روایت ها بر الگوهایی منطبق هستند که هر دوره را از دوره دیگر از بُعد نظریه و نگرش نشانه معناشناختی متمایز می کند. کشف و شناسایی دوره های روایی رساله الطیرهای فارسی و عربی با تمرکز بر بررسی نظام ارزشی گفتمان باعث می شود که به الگویی برای دوره بندی روایی بخشی از متون ادبی دست یابیم و زمینه برای خلق شیوه های تحلیل متون فراهم شود. هدف اصلی این پژوهش بررسی دوره های روایی براساس منطق الطیر عطار به منظور تبیین الگویی مناسب برای مطالعه نظام های روایی است. دوره های روایی ما را با سیر تحول تفکر روایت مواجه می کند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که رساله الطیرها درمجموع از هفت دوره روایی «کنش محور برنامه مدار»، «تعاملی مبتنی بر مذاکره گفت و گومحور»، «کنشی مبتنی بر توانش»، «تنش منفعلانه»، «دوره شوشی مبتنی بر تطبیق سوژه با هستی»، «انجذاب و هم آمیختگی» و «ارزیابی» تشکیل شده اند. دوره های اول و دوم با عنوان توانش مطرح شده اند و مقدمه ای برای دوره های کنش، تنش، شوش، استعلا و ارزیابی هستند. تنها در منطق الطیر عطار، همگی این دوره ها به صورت بارز دیده می شود. در باقی رساله ها، تنها بعضی از این دوره ها حضور دارند. در سه مرحله اول و مرحله ارزیابی، ارزش چیزی خارج از کنشگران و در دوره های تنش، شوش و انجذاب، ارزش در درون سوژه است.
۴۷.

بررسی و تحلیل روایتگری ایدیولوژیک در تاریخ نگاری شاهنامه بر مبنای رستم هرمزد در پایان شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاهنامه تاریخ نگاری روایت شناسی ایدیولوژی پادشاهی یزدگرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 214 تعداد دانلود : 107
از مسایل مهم مورد بررسی تاریخ نگاری، شناخت محرک تاریخ نگار به سمت تاریخ نگاری و هدف او از نوشتن تاریخ است. هدف مورخ از نگاشتن تاریخ، بر ساختار تاریخ او تأثیر می گذارد و در آن نمود پیدا می کند. روایت مورخ از حوادث تاریخی، روایت معناداری است که باعث شکل گرفتن نتیجه ای ویژه در ذهن خواننده می شود. هدف او از تاریخ نویسی ترویج یا تأیید یک ایدیولوژی از خلال روایات تاریخی است. تاریخ نگاری ابزار و رسانه مستندسازی ایدیولوژی است. این گونه، مورخ یک روایت تأییدگر را از رخدادها سامان می دهد. در این پژوهش، می توان شاهنامه را همچون تدوینگران، شاعر خوانندگان روزگار تألیف، متنی تاریخی دید و با کمک دانش روایت شناسی، روایتگری ایدیولوژیک را در آن ردیابی کرد و از روایت، به ایدیولوژی بعضاً پنهان سازنده آن پی برد. بخش محوری این بررسی، «پادشاهی یزدگرد» در انتهای شاهنامه با چهارچوب نظری بوطیقای زمان روایی ژرار ژنت است.
۴۸.

ولایت نامه، نوع ادبیِ عامیانه در حوزه شعر شیعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شعر شیعی ولایت نامه گونه ای عامیانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 540 تعداد دانلود : 187
شعر شیعی با تنوع مضامین، رویکردها، کارکردها و قالب های شعری در دوره های تاریخیِ مختلف توانسته است به صورت جریانی مستمر و پویا تداوم یابد. محبان اهل بیت با عشق و شوری خاص، خالصانه ترین بخش ادبیات تشیع را تا پیش از استقرار حکومت صفویان با وجود موانع و تهدیدات فراوان خلق کردند. هنوز پژوهش های گسترده در دیوان ها و جُنگ های شیعیِ به جامانده از گذشته صورت نگرفته است؛ اما همین میزان انجام شده نشان می دهد شعر شیعی و گونه های مختلف آن توانسته است هم در حوزه شکلی و هم محتوایی بر تنوع و غنای شعری در ادبیات فارسی بیفزاید. از آن جمله شکل گیری گونه ها و زیرگونه های جدید است که در این مقاله برآنیم تا نمونه ای از آن را معرفی کنیم که از جُنگ های خطی استخراج کرده ایم. این گونه ادبی را مناقب خوانان در کوی و برزن و در زیرگذر بازارهای مناطق شیعه نشین می خواندند. مناقب خوانان با خواندن این گونه ادبی سعی در اثبات امامت و ولایت حضرت علی (ع) داشتند. تقسیم بندی این گونه بر اساس محتوا و درون مایه آن است که به صورت عنوان در آغاز اشعار ذکر شده است؛ عنوانی که بعدها به مرور زمان و در اثر تکرار بیانگر یک نوع و گونه ادبی در ادبیات دینی ما شده است. هدف از نگارش این مقاله، معرفی و بررسی گونه «ولایت نامه» است و نمونه هایی از دیوان ها و نسخه های خطی برای شاهد مثال آورده می شود. بدیهی است با بررسی های وسیع تر بتوان به انواع تازه تری در اشعار شیعی دست یافت.
۴۹.

مقایسه مکتب ها و جریان های ادبیات داستانی معاصر در ایران و کشورهای عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مکتب ادبی جریان ادبی ادبیات داستانی معاصر فارسی و عربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 311 تعداد دانلود : 766
قرن هجدهم میلادی شاهد آگاهی توده های مردم در جوامع گوناگون و اوجگیری فریادهای اعتراض نسبت به رژیم های حاکم بود. ​در بررسی سیر تحول جریان ها و مکتب های داستانی در ادبیات معاصر فارسی و عربی پژوهش هایی مختلف صورت گرفته اما دراین عرصه جای پژوهش های مقایسه ای خالی است. در این مقاله به بررسی این سیر در ادبیات داستانی معاصر فارسی و عربی پرداخته می شود؛ پس از تعریف مکتب، جریان و سبک در فارسی وعربی به تاثیرگذارترین جریان ها و مکتب های ادبی و نویسندگان مشهور آن در کشورهای عربی و ایران اشاره شده است. بررسی ها نشان می دهد که در ادبیات داستانی معاصر فارسی و عربی همسانی ها بیشتر از تفاوت ها بوده است و از نظر ادبی در مجموع چیرگی مکتب رئالیسم بیش از مکتب های دیگر در داستان نویسی این دو اجتماع بوده است. جریان های سیاسی، اقلیمی نویسی، زنانه نویسی و دو گرایش عمده رمان های تاریخی و اجتماعی از جریان ها و گرایش های نو ظهور در این دوره بوده است. همچنین باید گفت از جریان ادبیات مهاجرت که در داستان نویسی عربی رشدی چشمگیر دارد در ادبیات داستانی فارسی خبری نیست و ادبیات ملتزم یا متعهد در فارسی بسیار محدودتر از عربی است.
۵۰.

وفات نامه گونه ای ناشناخته در شعر شیعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شعر شیعی گونه های ادبی وفات نامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 32 تعداد دانلود : 363
شعر شیعی با تنوع مضامین، رویکردها، کارکردها و قالب های شعری در دوره های تاریخیِ مختلف توانسته است به صورت جریانی مستمر و پویا تداوم یابد. محبان اهل بیت با عشق و شوری خاص، خالصانه ترین بخش ادبیات تشیع را تا قبل از استقرار حکومت صفویان باوجود موانع و تهدیدات فراوان خلق کردند. هنوز پژوهش های گسترده در دیوان ها و جُنگ های شیعیِ به جامانده از گذشته صورت نگرفته است؛ اما همین میزان انجام شده نشان می دهد شعر شیعی و گونه های مختلف آن توانسته است هم در حوزه شکلی و هم محتوایی بر تنوع و غنای شعری در ادبیات فارسی بیفزاید. از آن جمله شکل گیری گونه ها و زیرگونه های جدید است که در این مقاله برآنیم تا نمونه ای از آن را معرف ی نماییم که از جُنگ های خطی استخ راج کرده ایم. تقسیم بندی این گونه براساس محتوا و درون مایه آن است که به صورت عنوان در آغاز اشعار ذکرشده است. عنوانی که بعدها به مرور زمان و در اثر تکرار بیانگر یک نوع و گونه ادبی در ادبیات دینی ما شده است. در این مقاله برای نخستین بار گونه «وفات نامه» مطرح و معرفی می شود و نمونه هایی از دیوان ها و نسخه های خطی برای شاهد مثال آورده می شود. بدیهی است با بررسی های وسیع تر  به انواع تازه تری در اشعار شیعی دست یافت.
۵۱.

نقد آرای منابع مثنوی پژوهی در تأویل عناصر اسطوره ای مثنوی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقد مثنوی پژوهی رویکردهای تأویلی عناصر اسطوره ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 114 تعداد دانلود : 129
بعد از پدید آمدن مثنوی مولوی، در هر قرنی بر این اثر بی نظیر عرفانی فارسی شرح ها نوشته شده است. هم اکنون ما با دیدگاه شارحان مختلف روبه روییم که از مقایسه آن ها مشخص می شود تا به امروز اندیشه ها در رویکردهای تأویلی به ابیات مثنوی بسیار متنوع بوده است. با بررسی واژه «رستم» در مقام یکی از نمادها و عناصر اسطوره ای در هفت شرح برجسته فروزانفر، شهیدی، جعفری، استعلامی، زمانی، گولپینارلی و عبقری کوشش شده به این سؤال اصلی پاسخ داده شود که دیدگاه شارحان مثنوی در مواجهه با نمادهای اساطیری آن چگونه بوده است. با این که در مثنوی غالباً رستم به عنوان قهرمان ملّی، نماد انسان کامل است و مولوی وی را در کنار امام علی (ع) و حضرت حمزه آورده، اما نتیجه بررسی نشان می دهد شارحان مثنوی به مباحت اسطوره شناختی در برخورد با نمادهای اسطوره ای این اثر کمتر توجه داشته اند و هنگام مواجهه با شخصیت رستم، به پیشینه اساطیری آن اشاره ای نکرده ، بیت های موردنظر را تحت ا للفظی معنی کرده و وجوه اساطیری و عرفانی رستم را تبیین نکرده اند و در کل از نماد رستم به عنوان قهرمانی حماسی که نماد انسان کامل در اندیشه مولوی شده است، غفلت ورزیده اند.
۵۳.

تحلیل بینامتنی رستاخیز نباتی در اساطیر ایران و مصر (مطالعه موردی: کیخسرو و حورس)

کلید واژه ها: اساطیر ایران ومصر رستاخیز نباتی تحلیل بینامتنی کیخسرو حورس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 242 تعداد دانلود : 990
روایت های اساطیر ملل مختلف به دلیل بنیادهای کهن الگویی و ریشه در ضمیر ناخودآگاه انسان ها، داستان هایی بدون ارتباط با یکدیگر نیستند بلکه ارتباطی تنگاتنگ میان این اساطیر وجود دارد. اقوام گوناگون بر اثر زمان، مکان و جغرافیای خاص دریافت هایی متفاوت از یک واقعیت اسطوره ای دارند که این امر می تواند با نظریه بینامتنیت همخوانی داشته باشد. با بهره گیری از نظریه بینامتنیت می توان به دریافتی عمیق از متونی که بر بنیاد اسطوره ها شکل گرفته اند، دست یافت. بر اساس این نظریه هیچ متنی مستقل از متون دیگر نیست و هر متن، بینامتنی از متن های پیشین است. در این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی و هدف بازنمایی و بیان ویژگی های مشترک میان دو روایت اسطوره ایِ رستاخیز نباتی در ایران و مصر (کیخسرو و حورس)، بر اساس نظریه بینامتنیت، این نتیجه به دست آمده است که این دو روایت، ویژگی های مشترکی داشته و از بسیاری جهات همگون هستند . به این ترتیب، "نحوه تولد و پرورش یافتن"، "ارتباط با خورشید"، "وجود و حضور الهه باروری"، "دشمن و نابودگر"، "رستاخیز و انتقام گیری" و "یاری رساندن به مردگان" از گزاره های مشترک میان این دو روایت می باشد. از دستاوردهای اصلی این پژوهش، بررسی و تحلیل ویژگی های مشترک برای دست یافتن به بینامتنیت، میان این دو روایت اسطوره ای است.
۵۴.

بررسی رویکردهای تأویلی به نمادهای مثنوی درمنابع مثنوی پژوهی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نمادهای عرفانی مثنوی معنوی شروح مثنوی پیوند اسطوره و عرفان تأویل نمادها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 613 تعداد دانلود : 382
مثنوی معنوی از جمله آثاری است که بعد از مرگ مولوی، شرح نویسی بر آن آغاز شد و همچنان ادامه دارد. یکی از موارد مورد توجه شارحان، تأویل واژگان نمادینی است که مولوی در راستای اهداف عرفانی از عناصر طبیعت، اشیا، مکان ها، حیوانات، انسان ها، امور انتزاعی و مفاهیم به کار گرفته است. در این پژوهش، تأویل های 60 نماد در 215 بیت مثنوی در منابع مثنوی پژوهی بررسی شده است، جامعه آماری شرح های فروزانفر، شهیدی، جعفری، گولپینارلی، نیکلسون، استعلامی، زمانی و عبقری، آثار زرین کوب و مولوی نامه همایی و مقالات علمی است که در زمینه تحلیل نمادهای مورد مطالعه نوشته شده اند. از تعداد نمادها، 6 مورد اشیاء و مکان، 16 مورد شخصیت های انسانی، 28 مورد حیوانات و 10 مورد عناصر طبیعی است. نتایج بررسی نشان می دهد کاربرد نمادها در جهت دو کلان نمادِ نفس و انسان کامل آمده است. از میان شارحان، استعلامی به تأویل نمادها توجه بیشتری داشته و مفهوم عرفانی نمادها را بررسی کرده است؛ گولپینارلی و جعفری شارحان کم توجه به نمادها هستند. در مقالات به بررسی نمادهای انسانی با 83/38 درصد بالاترین توجه و به نمادهای اشیا و مکان ها با 32/9 درصد، کمترین توجه صورت گرفته است. بنیاد نمادسازی مولوی بر پایه نگرش اسطوره ای و دینی و روایی است، به بنیاد اسطوره ای نمادها در کتاب های شارحان پرداخته نشده اما در چندین مقاله به پیوند اسطوره و عرفان در نمادهای مثنوی توجه شده است.
۵۵.

الوعی العرفانی الخاص فی الادب الفارسی مع التأکید علی مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 329 تعداد دانلود : 68
تؤکد هذه المقاله على أن الأدب الفارسی یتمتع بقدرات وإمکانیات خاصه تمکنه من إیجاد الحلول المناسبه لکافه المسائل والمشاکل الروحیه الشدیده التی یعانی منها الإنسان التّائه فی عالمنا الیوم العالم الذی جعل روح الإنسان عرضه للهواجس الموذیه الناشئه عن التقدم التقنی وسیطره الآله التی ألقت به فی دوامه الاضطراب والتشتت الروحی حتی وصل به الأمر أمام هذا السیل الجارف إلى فقدان الذات وضیاع الهویه. هذه الصبغه التی یتمتع بها الأدب الفارسی دون غیره إذا ما وضعناها فی مقابل المشاغل البشریه الیوم، أمکننا تسمیتها "الوعی العرفانی الخاص" و إذا ما وقفنا على مشارف ذهن الشاعر العارف "مولوی" کان حتماً علینا أن نسمیها "الوعی الإلهی" الوعی الذی لا یصل إلیه الا الذین طهّرهم السلوک العرفانی بعد طی مراحله وکسب المقامات الربانیه. فالوصول إلى الوعی الإلهی الذی یعتبر فی الواقع نوعاً من "الشهود العرفانی" یستلزم طیَّ طریق خاص وسلوک معیّن، وعلیه نجد أن سالکی الطریق الربانی وحسب الرﺆیه الکونیه العرفانیه قد قدموا لنا مراتبَ ودرجاتٍ لمعرفه الإنسان للطبیعه والنفس والربّ والوصول إلیها یخضع لتقسیمات خاصه ومعینه، وما یتناوله هذا البحث هو أعلى مرتبه یتربّعها العارف والتی سمیناها "ما بعد الوعی" إذ لا یمکن الوصول إلیها من خلال القوى الإدراکیه و الأدوات المعرفیه المتعارفه. فما بعد الوعی یراد به "النظر إلى الوجود بعین العارف و أو بعین الله" و هذا کما ذُکِرَ انما هو نتیجهٌ للعروج فی المراتب والمقامات العرفانیه المتسامیه والحیره والفناء. وهذا یقع فی مقابل الحیره المذمومه والضیاع وفقدان الذات الناشیء عن کثره الکمالیات والتجملات الخادعه فی عالمنا الیوم، والوعی المتحدَّث عنه لا یعتبر أکثر سمواً من العلم وحسب إنما یفوق البصیره والمعرفه الباطنیه التی یسمّیها علماء النفس "الوعی الذاتی" أو "الشعور" کما ویعتبر ما بعد الوعی نوع من "الوعی الباطنی" الناتج عن طی السلوک العرفانی وصولاً إلى "الحیره العرفانیه" و صیروره "أنا" السالک "مابعد الأنا" أو "الأنا الجدیده" المحیطه والمتصله بعالم الملکوت. فالکاتب تقدّم بدایه إلى إثبات المدَّعی المذکور ومن ثم خاض فی تجلیات هذا النوع من الوعی فی دیوان الحیره الممدوحه فی جمیع جنبات دیوان "المثنوی المعنوی" نرى أن ما یقصده مولوی منها هو "مابعد الوعی" أو "الوعی الإلهی" و وصول العارف إلى "الأنا المحیطه" أو "ما بعد الأنا" .
۵۶.

صوره الآخر فی روایه "قبل الرحیل" ل "یوسف جاد الحقّ "(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 810 تعداد دانلود : 46
رمان "قبل الرحیل" اثر نویسنده ی فلسطینی یوسف جاد الحق از مهم ترین رمان هایی است که به حوادث و وقایع پیش از خروج فلسطینی ها واشغال سرزمین هایشان توسط صهیونیست ها می پردازد. نویسنده در این رمان اطلاعات و دانسته های خود را به روشی هنرمندانه و زبانی زیبا ارایه نموده و آن را با تکیه بر مستندات تاریخی مهمی که درخصوص مراحل اشغال فلسطین در اختیار داشته مزین ساخته است. نویسنده "قبل الرحیل" ذهنیات عرب ها درباره دیگری را به تصویر کشیده است. مقصود از دیگری در این تحقیق که در مقابل "ذات" یا همان "خودی" قرار می گیرد، هر آن کسی است که به فرهنگ عربی منتسب نباشد. در این رمان نویسنده سیمای "غرب" و "یهود" را بیش از سایرین ترسیم کرده است. چنانچه تصویری خدشه دار و سیاه و منفی از انگلیسی ها، یهودیان ودیگر هم پیمانان شان در اشغال سرزمین فلسطین ارایه کرده است. دکتر جاد الحق همچنین سیمای ذات آگاه عربی را که در برخی شخصیت های داستان متجلی شده، ترسیم می کند وعوامل شکست عرب ها در بازپس گیری حقوق شان از یهودیان را به شیوه ای ادیبانه و زیبا بیان می کند.
۵۷.

سیمیائیه العنوان فی قصیدتی "شب گیر" لأحمد شاملو و"لیل یفیض من الجسد"لمحمود درویش (دراسه مقارنه)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 279 تعداد دانلود : 343
اهتم السیمیائیون فی النقد الحدیث بعنوان النص الأدبی اهتماماً واسعاً إذ أنّه الإشاره الأولى التی تواجه المتلقی، کما أنّه قد یکون مفتاحاً دلالیاً یختزل بناء النص فی کلمه أو عده کلمات، ومن خلاله یلج القارئ إلى أعماق النص لکشف دلالاته واستکناه معناه وفک شفراته ورموزه. ویمکّن القارئ من معرفه هویه ومضمون النص الذی یعنونه. لقد کان ل لیوهوک، وجیرار جینیت، وهنری میتران، وشارل غریفل و روجر روفر وغیرهم من النقاد الغربیین أثر کبیر فی فتح هذا المجال أمام النقاد المعاصرین لدراسه العنوان تعریفاً وتحلیلاً؛ حیث تناولت الدراسات المعاصره العنوان بالتحلیل والنقد بشکل ملفت للنظر وخاصه فی الآونه الأخیره. وقد قمنا فی هذا المقال بدراسه عنوان قصیده "شب گیر" للشاعر الإیرانی أحمد شاملو، وعنوان قصیده "لیلٌ یفیض من الجسد" للشاعر الفلسطینی محمود درویش، ومقارنه دلاله کلمه "لیل" فی عنوان کلا القصیدتین. ویتبع المقال المنهج الوصفی – التحلیلی، فی ضوء الأدب المقارن وضمن المدرسه الأمریکیه. إنّ نتائج دراسه وتحلیل هاتین القصیدتین تظهر أنّ مفردات "لیل" جاءت کدلاله رمزیه على سوء وتدهور الأوضاع فی المجتمعین الذین یعیش فیهما کلا الشاعرین.
۵۸.

تحلیل شخصیت رستم و اسفندیار بر اساس عنصر کشمکش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کشمکش پیرنگ رستم و اسفندیار گفت وگو کشمکش نمایشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 782 تعداد دانلود : 727
شاهنامه ی فردوسی یکی از برجسته ترین متون کهن در ژانر داستان است که پس از گذشت قرن ها با اسلوب داستان نویسی مدرن مطابقت می کند. داستان رستم و اسفندیار از فنّی ترین داستان ها از حیث پیرنگ، شخصیت پردازی و گفتگو است. محبوبیت این داستان به گونه ای است که همه ی فارسی زبانان دو شخصیت اصلی داستان را می شناسد. در این پژوهش تلاش شده است تا دلایل محبوبیت و ماندگاری این دو شخصیت و ویژگی های اخلاقی آنان با تکیه بر گفتگوها و کشمکش هایشان تبیین و تحلیل شود. یکی از دلایل موفقیت فردوسی در شخصیت پردازی رستم و اسفندیار، ظرفیت بالایی است که این داستان از حیث عنصر گفتگو دارد. کثرت گفتگو فرصت بیشتری را برای پرداختن به دغدغه ها، کشمکش ها و روحیات در اختیار داستان پرداز قرار می دهد و به او کمک می کند تا از لایه های پنهان شخصیت ها پرده بر دارد. با مطالعه ی داستان رستم و اسفندیار مشخص می شود که بخش محدودی از داستان به کشمکش جسمانی اختصاص دارد و کشمکش های درونی (عاطفی،ذهنی و اخلاقی) در قالب گفتگو و تک گویی نقش گسترده تری را ایفا می کنند. در تحلیل دو شخصیت اصلی نیز دیده می شود که اسفندیار کشمکش های فراوانی با دوست و دشمن دارد و علاوه بر کشمکش های بیرونی، وی دچار کشمکش درونی است اما تنها کشمکش حقیقی رستم در این داستان، با اسفندیار است. در انتها ویژگی های کشمکش نمایشی به عنوان خلاقانه ترین نوع کشمکش در این مقاله معرفی شده است. بدین گونه که شاعر برای برجسته سازی و عینیت بخشیدن به تقابل و کشمکش میان شخصیت ها، کشمکش زبانی و جسمی (دیالوگ و اکشن) را با یکدیگر همراه می کند. این همراهی و ملازمت میان گفتگو و عمل موجب جذابیت و تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطب می شود.
۵۹.

تحلیل و مقایسه اشعار رودکی سمرقندی و لی بای، شاعری از چین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لی بای ادبیات چینی رودکی ادبیات تطبیقی شعر غنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 38 تعداد دانلود : 624
مطالعه آثار ادبی از ملل گوناگون جهان همراه با تحلیل شباهت ها و تفاوت های موجود در این آثار از موضوع هایی جذّاب و با اهمّیت در حوزه تحقیقات ادبی است. چین و ایران، دو تمدّن عظیم و کهن شرقی با پیشینه روابط مشترک تجاری و فرهنگی، که در برهه هایی از تاریخ حتّی همسایه و هم مرز بودند، ناگزیر بر فرهنگ و ادب یکدیگر تأثیر گذاشته اند. لی بای (۷۰۱-۷۶۲ میلادی) یکی ازمعروف ترین شاعران کلاسیک چینی در حوزه شعر غنایی و عاشقانه است. وی با «سلسله تانگ» معاصر بوده و دارای سبک شاعری مخصوص است که با فرم ساختاری مدحی و درباری پیش از او، تفاوت آشکار دارد. در حدود هزار قطعه شعر از لی بای باقی مانده که به دلیل دارابودن ویژگی های خلّاقانه، بسیار مورد توجه شاعران بعد از او قرار گرفته است. کمتر از دو قرن بعد از مرگ لی بای، در کشور ایران، معاصر با سلسله سامانیان، شاعر و نویسنده پارسی گوی به نام رودکی (۲۳۷- ۳۱۹ ه. ق.) با عنوان پدر شعر فارسی در عرصه ادبیات فارسی ظهور می کند. وی از شاعران پرکار زبان فارسی بوده، ولی آنچه اینک ازو در دست است در حدود 1000 بیت شعر و بیشتر در قالب قصیده و مضامین تغزلی است. این پژوهش اشعار غنایی لی بای و رودکی را مقایسه می کند. در این مطالعه موردی، هزار شعر به جا مانده از لی بای و هزار بیت بر جای مانده از رودکی بررسی شده است. شباهت ها و تفاوت ها میان شعر این دو شاعر با رویکرد توصیفی تحلیلی و بر اساس مکتب تطبیقی امریکایی، بررسی شده اند.
۶۰.

بررسی نسبت عقل با عشق در غزل های عطّار، بر اساس نظریه استعاره شناختی و نگاشت «عشق به مثابه سفر»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استعاره شناختی استعاره مفهومی نگاشت عشق عقل عطار نیشابوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 548 تعداد دانلود : 79
رابطه عقل با عشق در مباحث عرفانی، از دیرباز مورد توجّه عارفان و پژوهشگران عرفان بوده است. این رابطه را می توان حاصل اوج گیری مقابله تفکّر عرفانی با تفکّر فلسفی، طرد فلسفه مشّاء و نفی تکیه بر عقل در درک حقیقت در قرن پنجم دانست که در شعر عرفانی در قالب استعاره های مختلف و به دو صورت تقابل و تداوم مطرح شده است. در برخی موارد عقل به عنوان رهزن و حریفِ همیشه سر برافراشته، در مقابل عشق تصویر شده و در برخی دیگر عقل به عنوان راهبر در مسیر پرخطر عشق تا رسیدن به حقیقت مطرح است. نظریه معاصر استعاره مفهومی به جنبه های معرفت شناختی کاربرد استعاره نظر دارد؛ تحلیل استعاره های مربوط به عشق و عقل براساس این نظریه می تواند جنبه های معرفتی اندیشه عطّار را درباره نسبت این دو مؤلّفه پرتکرار در غزل های او را روشن کند. عطّار نیشابوری عشق را تجربه سفر در مسیری به سوی معشوق در نظر گرفته و در طیّ این مسیر به مراحل و منازلی قائل است که عقل یکی از آنهاست. از این منظر، عقل به خودی خود تقابلی با مفهوم عشق ندارد و طیّ این مسیر بدون درک این منزل و گذر از آن ناممکن است. بررسی استعاره های کلان عقل و عشق در غزل های عطّار، دسته بندی مضمونی آنها و محور قرار دادن نگاشت مفهومی «عشق، به مثابه سفر» از منظر شناختی بیانگر آن است که در نگاه عطّار عقل و عشق متباین نیستند بلکه در امتداد دیگر قرار دارند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان