"باستان گرایی یکی از شگردهای آشنایی زدایی در نظریه فرمالیست های روس است. کاربرد زبان آرکائیک یا گریز شاعر از گونه زبان هنجار، و به کارگیری ساخت زبانی گذشته که امروزه در زبان معیار کاربرد ندارد، باستان گرایی (Archaism) نامیده می شود. این پژوهش بر آن است تا باستان گرایی (هنجار گریزی زمانی) را در شعر حمید مصدق مورد بررسی و مداقه قرار دهد.
در خور تامل است که حمید مصدق، متناسب با ساخت بیانی شعر خویش، گاهی به عمد و گاه ناخودآگاه به کلمات آرکائیک روی می آورد.او این نکته را در نظر دارد که این شگرد از مهم ترین شیوه هایی است که به زبان شاعر تشخص می بخشد، زیرا شاعر با روی آوردن به واژگان کهن و شیوه بیان غیرمعمول، موجب برجسته سازی و عادت ستیزی در زبان خود می شود. در این مقاله، باستان گرایی در اشعار نیمایی حمید مصدق بر اساس شیوه تحلیل متن در دو حوزه کلی آرکائیسم واژگانی و نحوی مورد بررسی قرار می گیرد"