بررسی وجودِ ذهنی در هستی شناسیِ معرفتِ حکمت متعالیه و استنتاج دلالتهای آن برای فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف تبیین وجودِ ذهنی از منظر هستی شناسیِ معرفتِ حکمت متعالیه و استنتاج دلالتهای آن در فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی انجام شده است. روش: این پژوهش با روش استنتاجی(قیاس عملی) انجام شده است. یافته ها: در گام اول، بحث وجودِ ذهنی در هستی شناسیِ معرفتِ حکمت متعالیه توصیف و تحلیل شده و چکیده مباحث آن در قالب چهار گزاره «وجود ذهنی، مرتبه ای از هستی است»، «در علم حصولی، ماهیت شیء در نفس با وجود ذهنی موجود است»، «میان وجود خارجی و وجود ذهنی اشیا، اتحاد ماهوی برقرار است» و «اکتساب و توسعه موجودات ذهنی(علوم حصولی)، انبساط و اشتداد ذهن است»، تدوین شده است که در شمار مبانی فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی محسوب می شوند. در گام دوم، مدلولهای تربیتی گزاره های مبنایی مذکور، با استفاده از روش استنتاجی(قیاس عملی) استنباط شده است. نتیجه گیری: در این بخش، اصلِ «یقین گرایی در شناخت هستی و پرهیز از معارف مظنون و مشکوک» و اصلِ «اولویت علوم یقینی بر علوم ظنی در تنظیم محتوای برنامه درسی»، ناظر به تحقق هدفِ «شناخت یقینی عالَم هستی» و اصلِ «توسیعِ و تشدید اکتساب علوم حصولی»، ناظر به تحقق هدفِ «انبساط و اشتداد ذهن»(در مجموع، سه اصل و دو هدف تربیتی) ارائه شده است.Mental Being Within the Context of Discussions Pertaining to Ontology of Knowledge in Transcendent Philosophy as Well as Discovering Educational Implications for Isalmic Education Philosophy
Objectives: The article at hand aims at giving a clear account of mental being within the context of discussions pertaining to ontology of knowledge in Transcendent Philosophy as well as discovering educational implications follow therefrom. Method: The method of the survey is inferential (practical syllogism). Results: The findings of the research could be expressed in two main steps. First, the problem of mental being in Mulla Sadra’s philosophy has been discussed and then formulated as four central propositions: “mental being is a level of the whole being”, “at the level of acquired knowledge, an entity’s quiddity does exist with its mental being in the mind”, “an entity’s mental being and its external being are identical in quiddity”, and “acquiring mental beings is, as we say, some sort of mind’s development”. These are to be counted as (a number of) fundamentals of education. At the second step, taking benefit of an inferential method (practical syllogism), the educational implications of these fundamentals are uncovered. Conclusion: The principles of “the need for gaining certain knowledge and avoiding the uncertain” and “the priority of certain knowledge over the uncertain in the education” are means to the purpose of “having a certain knowledge of the whole being”, and the principle of “development and intensifying of acquired knowledge” prepares the ground for getting to the purpose of “mental development”.