جُستاری در میزان گرایش دانشجویان به دروس معارف اسلامی و عوامل مؤثر بر آن (نمونه موردی: دانشجویان دانشگاه مازندران) (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
هدف از آموزش دروس معارف اسلامی در دانشگاهها، ارتقای سطح اعتقادات و پایبندی های دینی دانشجویان به موازات رشد علمی آنها در فضای دانشگاه است. متبلور کردن رفتارهای مذهبی و پدیداری خصیصه های مطلوب شخصیتی، می تواند نشان موفقیت در فرایند تعلیم و تربیت باشد. هدف این تحقیق، سنجش میزان گرایش دانشجویان دانشگاه مازندران به دروس معارف اسلامی از حیث ابعاد شناختی، احساسی و آمادگی عملی و بررسی عواملی است که بر گرایش آنها تأثیرگذار است. روش: این پژوهش با روش کمّی و به صورت پیمایشی، با استفاده از تکنیک پرسشنامه در میان 447 نفر از دانشجویان دانشگاه مازندران با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انجام شده است. سنجه های گرایش به دروس معارف اسلامی از اعتبار صوری و ضریب پایایی کافی(ضریب آلفای 0.77) برخوردار بوده است. یافته ها: میانگین گرایش دانشجویان به دروس معارف اسلامی برابر با 3.02 و در سطح متوسط است. بیشترین میزان، به جنبه احساسی و کمترین میزان، به جنبه شناختی گرایش دانشجویان اختصاص دارد. عملکرد اساتید معارف در نظر 40.4 درصد از دانشجویان، در سطح قوی و کیفیت متون آموزشی معارف اسلامی در نظر 48.3، در سطح متوسط ارزیابی شده است. همچنین هر دو عامل از تأثیر بالایی بر میزان گرایش دانشجویان به دروس معارف اسلامی برخوردارند. نتیجه گیری: ارتقای محتوای آموزشی افزایش گرایش دانشجویان به دروس معارف اسلامی، مهم و ضروری به نظر می رسدUniversity Students’ Tendency to Islamic Theology Lesson and Influential Factors on it (Case Study: Mazandaran University Students)
The target of teaching Islamic theology lesson in universities is to strengthen belief level and university students’ religious bounding along with their scientific growth on universities and developing religious behavior and visibility of feasible characters’ could be the sign of success on teaching and education procedures. Objectives :The target of this study is to evaluate the rate of mazandaran university students’ tendency to Islamic theology lesson from recognition, sensation, practical preparedness dimensions and examining factors influential on their tendency. Method: This study has been conducted by measurement and quantity method by the aid of questionnaire technique among 447 university students of Mazandaran University and by multi-phase cluster sampling. Tendency measures to Islamic theology lesson do have facial credibility and enough stability coefficients (alpha coefficient: 0.77). Results: The mean tendency of university students to Islamic theology is equal to 3.02 and is in intermediate level. The most amounts are for sensational aspect and the least one for recognition aspect of university students. Professors performance for 40.4%of university students are strong and Islamic theology lesson quality are intermediate for 48,3% of university students view. Also, the two factors do have the most influence on university student’s tendency to Islamic theology lesson. Conclusion: The author of the article concludes in order to improve educational contents, increasing university students tendency to Islamic theology lesson is required