آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۷

چکیده

هدف: مقاله در پی توضیح این نکته است که توجه به اهمیت مهندسی و ارتباط فقه با آن، می تواند از یک سو خطای معرفتی پیشین را تصحیح کند و از سوی دیگر، جایگاه و نقش تازه و حائز اهمیتی را برای این حوزه ارائه کند. روش: روش مورد استفاده در مقاله، تحلیل اسنادی است. یافته ها: 1. اگر فقها بخواهند به نحو مؤثری فعالیت خود را پیش ببرند، باید نظیر مهندسان، معرفت خود را در باره مسئله- موقعیت های خاص که در زمره امور مستحدث هستند و با ظرف و زمینه های متنوع سروکار دارند افزایش دهند. 2. نظر به پیچیدگی فزاینده مسائل نوظهور، همه مهندسانی که در اندیشه ارائه راه حلهای هر چه کارامدتر برای مسائل و چالش ها هستند، دریافته اند که یک شرط ضروری برای موفقیت، به روز نگاه داشتن دانش و اطلاع خود از تحولات جدید معرفتی، علمی و فنّاورانه است.3. اگر فقه به قلمرو فراخ مهندسی تعلق داشته باشد و اگر در تکاپوی همگام شدن با تحولات زمانه جدید است، تخصصی شدن قلمرو های مختلف فقه گریز ناپذیر خواهد بود. نتیجه گیری: با توجه به آهنگ شتابان و بی وقفه تحولات در دوران مدرن، اگر فقه خود را با این پیشرفت ها همگام نسازد، در معرض این خطر جدّی قرار خواهد گرفت که نظیر بسیاری از فنّاوری های از دور خارج شده، به فعالیتی بدل شود که دیگر کسی را بدان حاجت نیست.

Faghih (Jurist) as an Engineer: A Critical Evaluation on the Epistemological Place of Jurisprudence

Objectives : The present study aims at shedding light on the importance of engineering and its relation to jurisprudence. Method: The method used in this research is text analysis. Results: 1- The results of the study are as follows:jurists, like engineers, should improve their knowledge of the newly emerging fields of human activities 2- Due to the complexity of modern issues Jurists, like engineers, should develop specialised expertise within their profession. Conclusion: In the light of the rapid pace of changein various aspects of the modern life, if Jurisprudence does not adapt itself in appropriate and effective ways it may, like many other outmoded technologies, become obsolete and redundant. iences in the basic level (N= 250). Of these, 235 sheets of questionnaires were collected and analyzed. The data were collected using a questionnaire which had been made by the author. Cronbach Alpha coefficient was considered as 0.795. Results: The analysis revealed that the Islamic studies units are very important if they are organized based on their beliefs and scientific needs and also, they are presented by academic stuff exhibiting scientific and methodic merits. Moreover, the findings show that collecting an extensive strategic document by which the approach of organizing these texts and documents of workshops of academic stuff skills has got the highest priority. Conclusions:  Results show that the place of academic stuff of Islamic teachings at the universities needs more considerations with respect to their professional merits, i.e., scientific, educational, research abilities and teaching skills. In this regard, Islamic teachings' texts, curriculums in the various titles, require more harmony in their vertical and horizontal relationships

تبلیغات