رابطه علی گرایش به کنترل وزن مبتنی بر فرهنگ بر اساس خودپنداره (واقعی و ایده آل) با میانجی ناگویی هیجانی در دختران دارای اضافه وزن (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
doi:
10.61186/iau.1103835
شماره صفحات:
۱۷ - ۳۲
دریافت مقاله
 
تعداد دانلود  : 
۱۴
آرشیو
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه علی گرایش به کنترل وزن مبتنی بر فرهنگ بر اساس خودپنداره ( واقعی و ایده آل ) با میانجی ناگویی هیجانی در دختران دارای اضافه وزن بود. جامعه آماری شامل تمامی دختران دارای اضافه وزن مراجعه کننده به کلینیک های تغذیه ای شهر اردبیل بود. نمونه پژوهش 250 نفر بود که که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس خود پنداره راجرز(1938)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو باگبی و همکاران(1994) و مقیاس پیروی از رژیم غذایی(1994) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر و از نرم افزارهای SPSS-26 و AMOS-23 استفاده شد. نتایج نشان داد که بین خودپنداره ایده آل با گرایش به کنترل وزن رابطه مستقیم مثبت و معنی داری وجود دارد و بین خودپنداره واقعی با گرایش به کنترل وزن رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. هم چنین در روابط غیرمستقیم، ناگویی هیجانی به عنوان متغیر میانجی در رابطه بین خود پنداره واقعی با گرایش به کنترل وزن به صورت منفی و معنی داری گرایش به کنترل وزن را پیش بینی کند و نیز رابطه بین خودپنداره ایده آل با گرایش به کنترل وزن به صورت مثبت و معنی دار گرایش به کنترل وزن را پیش بینی کند. هم چنین مدل از نیکوئی برازش مطلوبی برخوردار بود. درنهایت ناگویی هیجانی به عنوان متغیر میانجی در رابطه بین خودپنداره( واقعی و ایده آل) با گرایش به کنترل وزن مبتنی بر فرهنگ، می تواند نقش مهمی را در کنترل وزن دختران دارای اضافه وزن ایفا کند.The Causal Relationship of Culture Oriented Tendency to Control Weight Based on Self Concept (Ideal and Real) among Overweight Girls Mediated by Alexithymia
The research was purposed to study causal relationship of culture oriented tendency to control weight based on self-concept (ideal and real) among overweight girls mediated by alexithymia. The statistical population consisted of all overweight girls referred to nutritional clinics in Ardabil. The sample encompassed 250 subjects whom were selected via convenient sampling procedure. The research method was descriptive of correlational one. To collect data Rogers’ Self-Concept Scale (1938), Toronto Bagby et al.’s Alexithymia Scale (1994) and Dietary Adherence Scale (1994) were implemented. The data was analyzed by applying Pearson's correlation coefficient and path analysis, using SPSS-26 and AMOS-23 software. The results revealed that there was a direct positive and significant relationship between ideal self-concept and tendency to control weight, while there is a negative and significant relationship between real self-concept and tendency to control weight. The results of indirect correlation coefficient also suggested that alexithymia, as a mediating variable between the real self-concept and tendency to control weight, could negatively and significantly predict the tendency to control weight and positively and significantly predict the tendency to control weight in the relation between ideal self-concept and tendency to control weight. The results indicated an optimal goodness of fit of the model. Finally alexithymia as a mediating variable in the relationship between self-concept and the tendency to control weight can play an important role in controlling the weight of overweight girls.