واکنش اقتصاد ایران نسبت به سیاست های پولی و ارزی با تکیه بربخش خارجی و رویکرد تحلیل تعادل عمومی پویای تصادفی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
گستردهمعرفیظهور مکتب کینزین های جدید و تأثیر شگرف آن بر مدلسازی تعادل عمومی پویای تصادفی (DSGE) همچنین تلفیق این مدل ها با مفاهیمی مانند چسبندگی های اسمی و رقابت انحصاری باعث شد این الگوها در مرکز توجه محافل اقتصاد پولی و بانکهای مرکزی قرار گیرد. این مقاله در چارچوب این مکتب و با بهره گیری از ادبیات چنین الگوهایی به طراحی و تنظیم یک مدل DSGE قابل برآورد برای اقتصاد ایران پرداخته و با شبیه سازی آن، آثار ناشی از اجرای سیاست های پولی و ارزی را از طریق ابزارهای سیاستگذاری نرخ سود بانکی، ذخایر خارجی بانک مرکزی و نرخ تغییر در نرخ ارز اسمی، بر متغیرهای کلان مورد بررسی شامل تراز تجاری واقعی، شکاف تولید، نرخ تورم، نرخ ارز واقعی و دارایی های خارجی مورد سنجش قرار داد. متدولوژیبه منظور تدوین الگوهای مناسب، نخست با توجه به واقعیت های اقتصاد ایران معادلات رفتاری فعالان اقتصادی تصریح گردید. به طور سنتی یک تابع مطلوبیت بین دوره ای و یک تابع تولید و سود به ترتیب برای تبیین رفتار مصرف کنندگان و تولیدکنندگان در نظر گرفته شد. فعالان اقتصادی به دنبال حداکثر کردن منافع خود (مطلوبیت – سود) یا حداکثر سازی تابع هدف می باشند. بخش خارجی در قالب تراز تجاری (خالص صادرات) به مدل اضافه شد که کلیدی ترین معادله از مجموعه معادلات می باشد. سیاستگذاری با استفاده از قاعده ساده بهینه و تحت سه نظام ارزی مدیریت شده (MER) ، شناور(FER) و میخکوب شده (PER) اعمال شد. مقام پولی (بانک مرکزی) نیز چهار شیوه برای اعمال سیاست های ذکر شده طراحی کرده است: هدفگداری تورم، هدفگذاری تولید، هدفگذاری توام تورم و تولید و در نهایت هدفگذاری تورم، تولید و نرخ ارز واقعی. متغیرهای مورد بررسی عبارتند از شکاف تولید، تراز تجاری کشور (بدون نفت)، نرخ تورم و نرخ ارز واقعی. ابزارهای سیاستگذاری نیز شامل نرخ سود بانکی، ذخایر خارجی بانک مرکزی و نرخ تغییر در نرخ ارز اسمی است. پس از طراحی و تنظیم مدل قابل برآورد برای اقتصاد ایران و تعیین پویایی های لازم آن، سیستم معادلات خطی تهیه و تدوین گردید. آثار و تبعات سیاست گذاری های پولی و ارزی بر متغیرهای بخش خارجی با توجه به وزن این بخش در تولید و اشتغال، برساس روابط پویای مدل مورد بررسی قرار گرفته و کنش و واکنش و چگونگی تأثیر پذیری تراز تجاری کشور از این سیاست ها در قالب نوسانات متغیرهای مورد بررسی اندازه گیری شد. الگو با استفاده از داده های واقعی کالیبره و سپس با استفاده از نرم افزار داینر (Dynare) تحت نرم افزار متلب (MATLAB) شبیه سازی شد. یافته هایافته ها حاکی از آنست که در همه قواعد سیاستی، سناریوی نظام ارزی میانی بر سایر نظام های ارزی برتری داشته و منجر به نوسانات کمتری در متغیرهای درونزای مدل شده است. نتیجهنتایج نشان می دهد نظام ارزی مدیریت شده (MER) برای همه شیوه های چهارگانه فوق نظام برتر بوده و زیان بانک مرکزی را تا حد زیادی کاهش داده و در مقایسه با سایر نظام ها موجب شده است نوسانات متغیرهای بخش خارجی اقتصاد ایران نیز به حداقل برسد. از این رو لازم است بانک مرکزی به هنگام تنظیم بسته های سیاستی، به طور اکید از نظام ارزی میانی به عنوان سناریوی مسلط استفاده نماید.The Response of Iranian Economy to Monetary and Exchange Rate Policies Shocks Base on the Foreign Sector: A Dynamic Stochastic General Equilibrium Analysis
EXTENDED ABSTRACT INTRODUCTION Emergence of the new Keynesian School and its dramatic impact on the Dynamic Stochastic General Equilibrium (DSGE) models and integration with concepts such as nominal rigidity and monopoly competition, have made these models a central focus of the monetary economist and central banks. In the framework of this school and using the literature of such models, we built an estimable DSGE model for the Iranian economy. By simulating the effects of the implementation of monetary and foreign exchange policies through the policy instruments, bank interest rate, central banks international reserves and the nominal exchange rate, are measured on the macroeconomic variables, the real trade balance, production gap, inflation rate, real exchange rate and foreign assets. METHODOLOGY In order to formulate an appropriate model, first the behavioral equations of economic agents have been specified according to the realities of the Iranian economy. Traditionally, an inter-period utility function and a production and profit function have been considered to explain the behavior of consumers and producers, respectively. These agents want to maximize their benefits (utility – profit) or the goal function. The foreign sector is added to the model as a trade balance (net exports) which is the key function. Policy making is operated via the optimum simple rule and under three alternative currency regimes: Managed Exchange Rate (MER), Floating Exchange Rate (FER) and Pegged Exchange Rate (PER) regime. The monetary authority (central bank) has designed four methods for applying the mentioned policies: inflation target, production target, production and inflation targets and finally inflation, production and real exchange rate targets. The analyzed variables are production gap, country’s trade balance (without oil), inflation rate and real exchange rate. policy instruments also include bank interest rate, foreign reserves of the central bank and the rate of change in the nominal exchange rate. After designing and adjusting the model for the Iranian economy and determining the necessary dynamics, the linear equation system was prepared. The effects of monetary and exchange policies on foreign sector variables was analyzed according to the mass of this sector in production and employment and based on model’s dynamic relations. Furthermore, the actions, reactions and influences of these policies on country’s trade balance have been measured in the format of variable fluctuations. The model is simulated by using calibrated real data and Dynare software under MATLAB. FINDINGS The findings indicate that in all policy rules, the scenario of the intermediate currency system has superiority over other currency systems and causes less fluctuations in model’s endogenous variables comparing to the other alternative currency systems. CONCLUSION The results show that Managed Exchange Rate (MER) for all four methods is optimum and the loss of central bank is minimized as much as possible and compared to other systems, it has caused the fluctuations of the external sector variables of Iran's economy to be minimized. Hence, it is necessary for the Central Bank to strictly use the intermediate currency system as the dominant scenario when setting policy packages.