مقالات
حوزه های تخصصی:
این مقاله اثر سیاست آزاد سازی تجاری را از منظر بخش کشاورزی مورد توجه قرار می دهد. در این راستا اثر کمی چسبندگی ها، موانع ساختاری- فنی، شکاف مصرفی تقاضای داخلی، نرخ ارز و قیمت های نسبی بر عرضه ی صادرات میوه و خشکبار ایران طی دوره ی (1380-1342) بررسی شده است. معنی دار بودن انباشتگی متغیرها و نتایج برآورد پارامترهای مدل به روش حداقل مربعات معمولی نشان می دهد که اولاً، در این بخش میان کشش های کوتاه مدت و بلند مدت عرضه ی صادرات تفاوت وجود دارد. ثانیاً، با فرض ثابت ماندن سایر شرایط، کشش قیمتی کوتاه مدت و بلند مدت عرضه ی صادرات میوه و خشکبار کمتر از یک و جزیی است. از این رو، با آزاد سازی تجارت خارجی این بخش نمی تواند سهم خود را در بازار جهانی حفظ کند. ثالثاً، تاثیر چسبندگی ها، موانع ساختاری- فنی، تکنولوژی، حقوقی و نیز متغیر شکاف تقاضای مصرفی در مقایسه با قیمت های نسبی شدیدتر است. رابعاً، شوک نفتی دهه ی شصت موجب افزایش تغییرات معنی دار و مثبتی بر کشش های کوتاه مدت و بلند مدت الگوی عرضه ی صادرات این محصولات شده است.
بررسی کارایی سبد سهام (پرتفولیوی) بیمه ی مرکزی ایران
حوزه های تخصصی:
با توجه به ماهیت عملیات بیمه ای که مؤسسات بیمه انجام می دهند، این مؤسسات از وجوه قابل ملاحظه ای در فواصل زمانی بین دریافت حق بیمه و پرداخت خسارت برخوردارند. از این رو، یکی از مهمترین فعالیت های مؤسسات بیمه، انجام سرمایه گذاری منابع مالی مزبور است. گزینه های متعدد و متفاوتی برای سرمایه گذاری وجود دارد که مؤسسات و نهادهای مالی می توانند در آن گزینه ها سرمایه گذاری نمایند. یکی از این گزینه ها، سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار است. لیکن برای یک سرمایه گذاری نیاز به یک مدیریت صحیح سرمایه گذاری است. در این مقاله وضعیت سرمایه گذاری شرکت بیمه ی مرکزی ایران در بورس اوراق بهادار تهران، مورد بررسی و از جنبه های گوناگون (بازده، ریسک و شاخص عملکرد) مورد بحث قرار گرفته است. پس از محاسبه ی متغیرها و آزمون فرضیات، کارایی پرتفولیوی (سبد سهام) بیمه ی مرکزی ایران مورد تایید قرار گرفته است.
بررسی تاثیر اجزای تقاضای نهایی بر ارزش افزوده ی بخش های اقتصادی با تکیه بر نقش صادرات
حوزه های تخصصی:
از آنجا که اقتصاد ایران همواره با یکی از مشکلات اقتصادی مانند تورم، بیکاری، کسری تراز پرداخت ها، بدون استفاده ماندن ظرفیت های تولیدی و رشد اقتصادی ناپایدار مواجه است، اعمال استراتژی توسعه ی صادرات می تواند به عنوان یک رویکرد اساسی برای برطرف ساختن مشکلات مذکور مطرح گردد. این امر مستلزم شناخت جایگاه اجزای تقاضای نهائی، به خصوص صادرات در اقتصاد ایران و شناسایی بخش های دارای بیشترین ارزش افزوده است. روش شناسی این مطالعه بر اساس استفاده از جدول داده - ستانده و روش ماتریس تبدیل استوار است. با استفاده از این روش پیوند های بین بخش عرضه و تقاضای اقتصاد برقرار می شود و تأثیرات بخش تقاضای اقتصاد (صادرات ) را بر روی بخش عرضه ( ارزش افزوده ) مشاهده نمود. یافته های تحقیق نشان داد وقتی که هدف سیاست گذار، ایجاد بیشترین ارزش افزوده باشد، مهمترین جزء تأثیر گذار در بین اجزای تقاضا نهائی هزینه ی مصرفی دولتی است. انتخاب استراتژی توسعه ی صنایع وابسته به کشاورزی، توانایی ایجاد بیشترین ارزش افزوده، تحرک اقتصاد و کاهش هزینه ی فرصت ناشی از واردات را داراست.
برآورد درآمد دولت از سرکوب مالی در طی سه برنامه ی توسعه اقتصاد ایران دوره ی1368-83
حوزه های تخصصی:
انتقادهای فراوانی که در مورد سیاست های سرکوب مالی و انحرافات زیادی که این سیاست ها در بازارهای مالی به وجود می آورند، مطرح شده است. با این وجود، خیلی از دولت ها در کشورهای درحال توسعه با بهانه قرار دادن افزایش سرمایه گذاری و رشد اقتصادی، بر ادامه ی این سیاست ها اصرار می ورزند. با وجود هزینه های بالای جمع آوری مالیات (خصوصاً در کشورهای در حال توسعه )، سرکوب مالی امروزه به عنوان یک ابزار کسب درآمد برای دولت ها عمل می کند؛ به طوری که دولت ها با ایجاد اختلاف بین هزینه ی بهره ی بدهی های داخلی و خارجی، نرخ بهره ی داخلی را که با آن بدهی هایشان را تأمین مالی می کنند، کاهش می دهند. در این مقاله، ضمن معرفی سرکوب مالی به عنوان یک ابزار مالیاتی به برآورد درآمد دولت از سرکوب مالی، طی سه برنامه ی توسعه ی اقتصادی و اجتماعی (83-1368) در اقتصاد ایران پرداخته ایم. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در مجموع، طی سه برنامه ی توسعه (83-1368) بخش دولتی از راه سرکوب مالی80482/380 میلیارد ریال درآمد کسب نموده است که سهم دولت و شرکت ها و موسسات دولتی به ترتیب برابر با 65 و 35 درصد بوده است.
انتخاب سیستم بهینه آبیاری مزارع نیشکر خوزستان با استفاده از روش TOPSIS
حوزه های تخصصی:
در اراضی آبیاری، آبرسانی از مهمترین مسائل کشاورزی محسوب می شود. طراحی و ساخت شبکه ی انتقال و توزیع آب با در نظر گرفتن عوامل فنی و اقتصادی حائز اهمیت فراوانی است. هدف این مقاله انتخاب یک گزینه ی بهینه برای انتقال آب به مزارع شرکت توسعه ی نیشکر از بین گزینه های مختلف با توجه به شاخص های متعدد فنی و اقتصادی است. در این تحقیق از مدل های بهینه سازی تصمیم گیری چند معیاره استفاده شده است تا یک گزینه از میان چهار گزینه مختلف با توجه به 12 شاخص فنی و اقتصادی مربوط انتخاب شود. داده های مورد استفاده به روش پرسشنامه و مصاحبه ی حضوری و برای دوره ی ده ساله 80- 1370 جمع آوری شده است. نتایج تحقیق نشان داد که بر اساس روش های مختلف تصمیم گیری چند معیاره، روش بهینه ی انتقال آب روش استفاده از کانال بتنی درجه دو است.
روش شناسی مدل تعادل عمومی قابل محاسبه (CGE)، تئوری و کاربرد
حوزه های تخصصی:
مدل سازی عددی به منظور بررسی سیاست ها و تغییر و تحولات بازار بر اساس اطلاعات داده - ستانده داخلی در دو دهه ی اخیر با استقبال قابل توجه پژوهشگران روبرو بوده است. مدل های تعادل عمومی قابل محاسبه (CGE) ابزاری قوی برای تجزیه و تحلیل روابط پیچیده است. در تعادل عمومی کاربردی، مدل های تعادل جزئی از طریق روش خاص با مدل های تجمیعی اقتصاد کلان ترکیب می شوند. پیشرفت تکنولوژی کامپیوتر و وجود نرم افزارهای خاص، امکان مدل سازی با تعداد متغیرهای فراوان را فراهم نموده است. یکی از مسائل بسیار با اهمیت در مدل سازی تعادل عمومی کاربردی این است که در این روش ارتباط بین کلیه ی بخش های اقتصادی در نظر گرفته و به محدودیت منابع (مانند زمین و نیروی کار) نیز توجه می شود و با بعضی از قوانین اقتصاد کلان مانند تعادل پس انداز و سرمایه گذاری تلفیق می گردد. هدف این مقاله بررسی روش شناسی مدل تعادل عمومی قابل محاسبه و تصریح یک چارچوب استاندارد برای آن است، به طوری که زمینه ی تحلیل داده های حاصل را از طریق محاسبه و شبیه سازی روابط موجود در یک اقتصاد فراهم سازد.
پیش بینی روند قیمت فولاد با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی (ANN) و مقایسه ی نتایج آن با روش ARIMA
حوزه های تخصصی:
صنعت فولاد به عنوان یک صنعت مادر از جایگاه ویژه ای در اکثر کشورها برخوردار است. میزان مصرف این محصول در صنایع زیربنایی، یکی از شاخص های توسعه در کشورهاست. این مقاله می کوشد روش شبکه های عصبی (ANN) را معرفی و کاربرد این روش را برای پیش بینی قیمت فولاد بررسی نماید. برای سنجش بهتر این روش، آن را با یکی از روش های معمول اقتصادسنجی یعنی روش خود رگرسیون میانگین متحرک انباشته (ARIMA) مقایسه می کنیم. برای شبکه های عصبی مصنوعی از شبکه ی پیشرو با آموزش پس انتشار خطا استفاده شده است و در ادامه بروز انواع مشکل برازش بیش از حد بررسی و راه های مقابله با آن عنوان می گردد. در روش شبکه ی عصبی، شبکه ای با معماری پنج گره در لایه ی ورودی، دو نرون در لایه ی میانی و یک نرون در لایه ی خروجی که دارای کمترین میانگین مربعات خطا بود، انتخاب گردید. در روش (ARIMA) نیز با توجه به متدولوژی باکس- جنکینز، مدل به صورت ARIMA(1،1،0) درآمد. در نهایت نتایج به دست آمده نشان می دهد که مدل شبکه ی عصبی بهتر از روش دیگر عمل می نماید و خطای پیش بینی آن از روش ARIMA بسیار کمتراست