ارائه الگویی مبتنی بر ابعاد اقتصاد مدور، تولید پاک و انقلاب صنعتی نسل چهارم برای بهبود بهره وری پایدار صنایع تولیدی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
گسترده معرفی: در عصر جهانی شدن، آگاهی در مورد مسائل پایداری در بین سازمان ها به سرعت در حال افزایش است که نیاز بیشتری را جهت اجرای اقدام های پایدار در زنجیره های تامین برای کاهش مشکلات اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی ایجاد می کند. .پایداری توسط کمیسیون جهانی محیط زیست به عنوان توسعه ای که نیازهای نسل حاضر را با آگاهی از کمبود منابع طبیعی برآورده سازد، تعریف می گردد. در طول زمان، میزان اهمیت نسبی ابعاد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی برای پایداری متفاوت بوده است . مدیریت همه جنبه های پایداری در یک سازمان بدلیل نیاز به تجدید ساختار کلی آن با تمرکز بر اتخاذ فن آوری های صنایع نسل چهارم، تولید پاک و اقدام ای اقتصاد دایره ای امری چالش برانگیز شده است. برای مقابله با چالش های ناشی از تغییر پارادایم به سمت پایدار، مفهوم اقتصاد مدور در سراسر جهان بسیار مورد توجه قرار گرفته است و به طور فزاینده ای به عنوان یک رویکرد نوین برای ایجاد کسب وکار پایدار مطرح شده است. اقتصاد مدور مدلی است که تولید زباله و انتشار آن را کاهش می دهد. دستیابی به منافع اقتصادی، حداقل رساندن تأثیرات زیست محیطی و افزایش کارایی مصرف منابع از اهداف اصلی اقتصاد دایره ای می باشد. این مفهوم به عنوان الگوی صنعتی جدید و به عنوان راه حلی برای کاهش اثرات منفی ناشی از اقتصاد خطی شده است. این نوع سیستم اقتصادی فرصت خوبی برای کاهش استفاده از مواد اولیه، محافظت از منابع مواد و نیز کاهش اثر کربن می باشد. هدف اصلی آن، تمیز دادن رشد اقتصادی از محدودیت های منابع طبیعی و تأثیرات اجتماعی است. تولید پاک یکی از مفاهیم نوینی است که چندین استراتژی طراحی زیست محیطی را ادغام می کند و می تواند به عنوان یک عامل بالقوه در اقتصاد مدور در نظر گرفته شود. تولید پاک بر یکپارچه سازی روابط بین محیط و مدیریت تاکید دارد. در عصر دیجیتالی شدن صنعتی، ارتباط بین صنایع نسل چهارم و اقتصاد مدور، امکان کشف راه های مختلف را فراهم کرده است که از طریق آن ها می توان به اهداف پایداری زیست محیطی دست یافت. در این تعامل دیجیتالی شدن صنایع به طور فزاینده ای نقش تسهیل گر را در تولید پاک بازی می کند. این انقلاب نقش مهمی را در پایداری کسب و کارها بازی می کند. این فناوری ها می توانند با جمع آوری اطلاعات مورد نیاز در زمان واقعی از سیستم تولید هوشمند، برنامه های کارآمد در تخصیص منابع و هماهنگی با تامین کننده در تولید پایدار را امکان پذیر نمایند. عطف به مطالب فوق، صنایع باید تلاش های خود را برای دستیابی به اهداف پایداری و اتخاذ رویکردهای بدیع در طول اقدام افزایش دهند. لذا، سوال اصلی پژوهش این است: عوامل اقتصاد مدور، تولید پاک و انقلاب صنعتی نسل چهارم مؤثر در ارزیابی عملکرد پایدار در صنایع غذایی و بهبود بهره وری آن کدامند؟ و اهمیت نسبی هر یک از آن ها چقدر می باشد؟ پژوهش حاضر از جهت تلفیق و توجه همزمان به مولفه های اقتصاد مدور، تولید پاک و انقلاب صنعتی نسل چهارم در عصر دیجیتالی شدن صنایع جهت ارزیابی عملکرد آن ها دارای نوآوری است. متدولوژی: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش و ماهیت، توصیفی- پیمایشی است. قلمرو مکانی پژوهش، صنایع تولیدی فعال در بخش مواد غذایی استان بوشهر است. در ابتدا با روش کتابخانه ای و براساس مطالعه ی و تحلیل محتوای مبانی نظری و تجربی پژوهش، ابعاد و شاخص ها شناسایی گردیدند جامعه آماری این تحقیق را خبرگان و متخصصان صنعتی و دانشگاهی که به لحاظ تجربی و تئوریک با موضوع آشنا بودند، تشکیل دادند. با روش غیرتصادفی هدفمند از نوع قضاوتی تعداد 8 نفر از آن ها به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. در این بخش، ملاک انتخاب خبرگان، آشنایی تئوریک و تخصص شان در حوزه های محیط گرایی، مدیریت پایدار، انقلاب صنعتی نسل 4.0 و اقتصاد مدور بوده است. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته است. روایی این پرسشنامه با رویکرد تحلیل محتوای صوری و پایایی آن نیز بار روش آلفای کرونباخ با مقدار 0.705 تایید گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از رویکرد تحلیل نسبت ارزیابی وزن دهی تدریجی یا سوارا در محیط فازی استفاده گردید. این رویکرد یکی از روش های تصمیم گیری چند شاخصه جهت وزن دهی به شاخص ها است. مشخصه اصلی این روش نسبت به سایر روش های مشابه، توان آن در ارزیابی دقت نظر خبرگان درباره شاخص های وزن داده شده در طی فرآیند روش، سهولت پیاده سازی و عدم نیاز به حجم مقایسات بالا می باشد. علاوه بر آن، در این روش خبرگان می توانند با یکدیگر مشورت نمایند که این امر نتایج را نسب به سایر روش ها دقیق تر می نماید. یافته ها: به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از رویکرد تحلیل نسبت ارزیابی وزن دهی تدریجی یا سوارا در محیط فازی استفاده گردید. پس از شناسایی شاخص ها، پرسشنامه طراحی و به صورت غیرحضوری در اختیار خبرگان جهت دریافت نظرها قرار داده شد. خبره سوم خبره دوم خبره اول بالا متوسط پایین بالا متوسط پایین بالا متوسط پایین 1 1 1 1 1 1 1 1 1 تولید پاک 0.67 0.5 0.4 0.67 0.5 0.4 1.5 1 0.67 اقتصاد مدور 0.4 0.33 0.29 0.67 0.5 0.4 0.67 0.5 0.4 صنایع 4.0 خبره ششم خبره پنجم خبره چهارم 1 1 1 1 1 1 1 1 1 تولید پاک 1 1 1 0.4 0.33 0.29 1.5 1 0.67 اقتصاد مدور 0.4 0.33 0.29 1 1 1 0.67 0.5 0.4 صنایع 4.0 خبره هشتم خبره هفتم 1 1 1 1 1 1 تولید پاک 0.4 0.33 0.29 1.5 1 0.67 اقتصاد مدور 0.67 0.5 0.4 0.67 0.5 0.4 صنایع 4.0 وزن نهایی ابعاد و شاخص های عمکلرد پایدار صنایع محاسبه گردید. وزن نهایی شاخص وزن نهایی ابعاد 0.014 اینترنت اشیاء 0.23 صنایع 4.0 0.058 تکنولوژی داده های بزرگ 0.023 کارخانه هوشمند و تولید ابری 0.099 تکنولوژی پرینت3 بعدی 0.035 سیستم روباتیک 0.168 حمایت مدیریت عالی 0.39 تولید پاک 0.117 مدیریت مصرف انرژی و منابع 0.047 طراحی و بسته بندی سبز 0.074 خرید سبز 0.033 سرمایه گذاری 0.3 اقتصاد مدور 0.138 بازیافت ضایعات 0.081 استفاده مجدد از مواد دست دوم 0.051 فروش مواد قابل بازیافت نتیجه: نتایج پژوهش نشان داد تولید پاک و اقتصاد مدور به ترتیب بالاترین اهمیت نسبی را بهبود عمکرد پایدار صنایع تولیدی دارند. گوپتا و همکاران(2021)، در مطالعه ی خود بیان داشتند اقتصاد مدور و تولید پاک برجسته ترین نقش را در عملکرد پایدار سازمان ها دارند که با نتایج این تحقیق همراستا می باشد. همچنین، در بین شاخص ها؛ حمایت مدیریت عالی، بازیافت ضایعات، مدیریت مصرف انرژی و منابع و پرینت3 بعدی بالاترین وزن را دارند. لذا به این عوامل باید بیشتر توجه گردد. اما به این نکته باید توجه داشت که پیاده سازی هر یک از شاخص ها، به احتمال زیاد موانع و تضادهای بسیاری دارد؛ بنابراین، پژوهشگران می توانند در مطالعات بعدی خود این مشکلات را نیز واکاوی نمایند. این می تواند در نتیجه عدم دسترسی به کانال های انتقال و یادگیری فناوری (شامل تقلید به واسطه مشاهده صنایع نسل چهارم، واردات تجهیزات و دانش فنی، ارتباطات علمی و فناورانه با کشورهای پیشرو) باشد از این رو پیشنهاد می شود تا ضمن بررسی مهم ترین تحولات، زیرساخت ها و پیش نیازهای مورد نیاز برای صنایع کشور جهت پیاده سازی تحولات انقلاب صنعتی چهارم تقویت شود. یکی از محدودیت های این پژوهش می تواند در جمع آوری داده ها با پرسشنامه محقق ساخته در قالب ابعاد و مفاهیم نوین براساس نظرات خبرگان عنوان گردد. مفروضه اساسی این روش، برابری خبرگان از لحاظ دانش است. از آنجائیکه به طور ناخودآگاه بین خبرگان از حیث آشنایی با مفاهیم این ابعاد یک شکاف دانشی وجود دارد که این می تواند تورش نتیجه را به همراه داشته باشد. لذا، امید است که این محدودیت در تحقیقات دیگر با اتخاذ تدابیر لازم مرتفع گردد.Provide a model based on the dimensions of circular economy, clean production and the fourth generation industrial revolution to improve the sustainable productivity of manufacturing industries
EXTENDED ABSTRACT
INTRODUCTION
In the age of globalization, awareness of sustainability issues is rapidly increasing among organizations, which creates a greater need to implement sustainable actions in supply chains to reduce social, economic and environmental problems. Sustainability is defined by the World Environment Commission as a development that meets the needs of the current generation with an awareness of natural resource scarcity. Over time, the relative importance of social, economic, and environmental dimensions to sustainability has varied. Managing all aspects of sustainability in an organization has become challenging due to the need for its overall restructuring with a focus on adopting fourth-generation industrial technologies, clean production, and circular economy measures. To address the challenges of changing the paradigm to sustainable, the concept of circular economics has received a great deal of attention around the world and has increasingly emerged as a new approach to creating sustainable business. A circular economy is a model that reduces waste production and emissions. Achieving economic benefits, minimizing environmental impacts and increasing resource efficiency are the main goals of the circular economy. This concept has emerged as a new industrial model and as a solution to reduce the negative effects of linear economics. This type of economic system is a good opportunity to reduce the use of raw materials, protect material resources and also reduce the impact of carbon. Its main purpose is to distinguish economic growth from the constraints of natural resources and social effects. Clean production is one of the new concepts that integrates several environmental design strategies and can be considered as a potential factor in a circular economy. Clean production emphasizes the integration of the relationship between the environment and management. In the age of industrial digitalization, the connection between fourth generation industries and the circular economy has made it possible to discover different ways in which environmental sustainability goals can be achieved. In this interaction, the digitalization of industries is increasingly playing the role of facilitator in clean production. This revolution is playing an important role in the sustainability of businesses. These technologies can enable real-time resource allocation programs and coordination with suppliers in sustainable production by gathering the information needed in real time from the intelligent manufacturing system. In view of the above, industries must increase their efforts to achieve sustainability goals and adopt innovative approaches during the action. Therefore, the main question of the research is: what are the factors of circular economy, clean production and fourth generation industrial revolution effective in evaluating sustainable performance in food industry and improving its productivity? And what is the relative importance of each of them? The present study is innovative in terms of combining and simultaneously paying attention to the components of circular economy, clean production and the fourth generation industrial revolution in the era of digitalization of industries to evaluate their performance.
METHODOLOGY
The present research is applied in terms of purpose and descriptive-survey in terms of method and nature. The research area is the active manufacturing industries in the food sector of Bushehr province. At first, dimensions and indicators were identified by library method and based on the study and content analysis of theoretical and experimental foundations of research.
The statistical population of this research consisted of experts and industrial and academic experts who were familiar with the subject empirically and theoretically. Eight of them were selected as sample members by non-randomized purposive judgmental method. In this section, the criteria for selecting experts were their theoretical familiarity and expertise in the fields of environmentalism, sustainable management, the 4.0 generation industrial revolution, and circular economics. The data collection tool is a researcher-made questionnaire. The validity of this questionnaire was confirmed by face content analysis approach and its reliability was confirmed by Cronbach's alpha method with a value of 0.705. In order to analyze the data, the stepwise or equilibrium evaluation ratio analysis approach was used in fuzzy environment. This approach is one of the multi-criteria decision making methods for weighting the indicators. The main feature of this method compared to other similar methods is its ability to evaluate the accuracy of experts' opinions about the weight indicators given during the method process, ease of implementation and no need for high comparisons. In addition, in this method, experts can consult with each other, which makes the results more accurate than other methods.
FINDINGS
In order to analyze the data, the stepwise or equilibrium evaluation ratio analysis approach was used in fuzzy environment. After identifying the indicators, a questionnaire was designed and provided to the experts in absentia to receive comments.
Third expert
second expert
first expert
Top
medium
Down
Top
medium
Down
Top
medium
Down
1
1
1
1
1
1
1
1
1
Clean production
0.67
0.5
0.4
0.67
0.5
0.4
1.5
1
0.67
Circular economy
0.4
0.33
0.29
0.67
0.5
0.4
0.67
0.5
0.4
Industries 4.0
sixth expert
fifth expert
fourth expert
1
1
1
1
1
1
1
1
1
Clean production
1
1
1
00.4
0.33
0.29
1.5
1
1
Circular economy
0.4
0.33
0.29
1
1
1
0.67
0.5
0.4
Industries 4.0
eighth expert
seventh expert
1
1
1
1
1
1
Clean production
0.4
0.33
0.29
1.5
1
1
Circular economy
0.67
0.5
0.4
0.67
0.5
0.4
Industries 4.0
The final weight of dimensions and indicators of sustainable performance of industries were calculated.
Final weight
Indicator
Final weight
Dimensions
0.014
Internet of Things
0.23
Industries 4.0
0.058
Big data technology
0.023
Smart factory and cloud production
0.099
3D printing technology
0.035
Robotic system
0.168
Top management support
0.39
Clean production
0.117
Management of energy consumption and resources
0.047
Green design and packaging
0.074
Buy green
0.033
Investment
0.3
Circular economy
0.138
Waste recycling
0.081
Reuse of second-hand materials
0.051
Sales of recyclable materials
CONCLUSION
The results showed that clean production and circular economy have the highest relative importance of improving the sustainable performance of manufacturing industries, respectively. Gupta et al. (2021), in their study, stated that circular economy and clean production have the most prominent role in the sustainable performance of organizations, which is consistent with the results of this study. Also, among the indicators; Excellent management support, waste recycling, energy and resource management and 3D printing have the highest weight. Therefore, more attention should be paid to these factors. However, it should be noted that the implementation of each of the indicators is likely to have many obstacles and contradictions; Therefore, researchers can explore these problems in future studies.
This can be due to the lack of access to technology transfer and learning channels (including imitation through observation of fourth generation industries, import of equipment and technical knowledge, scientific and technological relations with leading countries). Strengthen the infrastructure and prerequisites needed for the country's industries to implement the developments of the Fourth Industrial Revolution. One of the limitations of this research can be in collecting data with a researcher-made questionnaire in the form of new dimensions and concepts based on the opinions of experts. The basic premise of this method is the equality of experts in terms of knowledge. Since there is a knowledge gap between experts in terms of familiarity with the concepts of these dimensions, this can lead to bias. Therefore, it is hoped that this limitation will be removed in other research by taking the necessary measures.