آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۵

چکیده

گستردهمعرفی: هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه میان ریسک اطلاعاتی در قالب دو شاخص ریسک نوسان پذیری و ریسک آربیتراژ با احتمال وقوع حباب قیمتی سهام شرکت ها می باشد. بدین منظور داده های مربوط به 109 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار طی دوره 1390-1397 به عنوان نمونه به روش نمونه گیری حذف سیستماتیک انتخاب شدند. عدم وجود شفافیت در خصوص اطلاعات مالی شرکت ها و همچنین دستکاری قیمت ها، منجر به ایجاد حباب قیمتی سهام می گردد؛ و در نهایت این اطلاعات نادرست باعث می شود که حباب قیمتی ترکیده و باعث می شود که قیمت دارایی های مالی با کاهش شدیدی مواجه شود و منجر به ایجاد بحران مالی در بازار سرمایه گردد. اگر قیمت سهام در بازار منطقی نبوده و دچار نوسانات شدید و تشکیل حباب های قیمتی شود، باعث می شود که ارزش گذاری اوراق بهادار به درستی و بر مبنای عملکرد واقعی آن ها انجام نگیرد و در نهایت قیمت ها به عنوان یک نماگر نمی توانند عملکرد درست و واقعی آن ها را نشان دهند. درواقع اطلاعات مالی در مورد هر شرکت در هنگام برآورد ارزش قیمت سهام بسیار مهم است. سرمایه گذاران این اطلاعات مالی عمومی را برای ارزیابی چشم انداز پتانسیل آینده هر شرکت در نظر می گیرند.   متدولوژی:فرضیه های تحقیق در راستای اهداف تحقیق به دنبال بررسی رابطه میان ریسک اطلاعاتی (که شامل ریسک آربیتراژ و ریسک نوسان پذیری سهام می باشد) و حباب قیمتی سهام که با روش جدیدی اندازه گیری شده، طراحی شدند. این نحوه اندازه گیری به جای وقوع حباب قیمتی، آن را به شکل احتمالی از وقوع حباب در نظر می گیرد. متغیر احتمال وقوع حباب قیمتی از طریق آزمون سوپریموم تعمیم یافته که یک آزمون از مجموعه آزمون های راست دنباله است و به منظور پیش بینی دوره های وقوع حباب قیمتی استفاده می شود، روی داده های هفتگی سهام محاسبه شد. سپس از طریق دو مدل رگرسیونی داده های پانل تأثیر شاخص های ریسک اطلاعاتی در کنار مهم ترین متغیرهای مؤثر بر حباب قیمتی بر متغیر وابسته تحقیق بررسی شد. یافته ها:نتایج تخمین مدل اول پژوهش نشان دهنده وجود رابطه مثبت و معنادار میان ریسک نوسان پذیری سهام با احتمال وقوع حباب قیمتی در سهام شرکت است. این نشان می دهد که افزایش ریسک نوسان پذیری به عنوان شاخصی از ریسک اطلاعاتی می تواند عامل مهمی برای تشکیل حباب قیمتی در سهام شرکت شود؛ بنابراین فرضیه اول تحقیق مورد تائید قرار می گیرد. همچنین در تائید نتایج تخمین مدل قبل، ریسک آربیتراژ نیز مانند ریسک نوسان پذیری رابطه مثبت و معناداری با احتمال وقوع حباب قیمتی دارد. این بدان معنی است که با افزایش ریسک آربیتراژ هر سهم می توان انتظار بیشتری برای وقوع حباب قیمتی داشت و این بیانگر این موضوع است که فرضیه دوم تحقیق مورد تائید قرار می گیرد.همچنین نتایج نشان داد که سهم سهامداران نهادی تأثیر مثبت و معنی داری بر احتمال وقوع حباب قیمتی دارد این نتایج، مبین مالکان نهادی غیرفعال در شرکت ها است در واقع اگر مالکان نهادی سهام شرکت به طور مستقیم سهام شرکت را در بازار مدیریت کنند اجازه نخواهند داد که حباب قیمتی در سهام شکل بگیرد. در سهم هایی با شناوری بیشتر احتمال وقوع حباب قیمتی کمتر است. متغیر ارزش دفتری به ارزش بازار رابطه منفی و معنی داری با احتمال وقوع حباب قیمتی دارد بالا بودن این شاخص در واقع نشان می دهد که قیمتی که اکنون یک سهم از یک بنگاه حاضر در بورس به آن قیمت معامله می شود از ارزشی که از نظر حسابداری در دفاتر حسابداری آن شرکت ثبت شده بیشتر است و این نشان می دهد شرکت در وضعیت مالی و رشدی مناسبی قرار دارد و این باعث می شود که رشد قیمتی سهام این شرکت ها بدون وقوع حباب در آن ها و با دلیل ارزش ذاتی همراه باشد. با بزرگتر شدن اندازه شرکت نیز احتمال وقوع حباب قیمتی در آن کمتر می شود. به نظر می رسد شرکت های کوچک با وجود اطلاعات نامتقارن تر، امکان بالقوه دستکاری قیمت می توانند کاندیدهای مناسبی برای تشکیل حباب قیمتی باشند. نتیجه: لذا با توجه به اینکه نتایج آزمون تجربی فرضیه های تحقیق هم راستا با انتظار نظری، نشان داد که رابطه مثبت و معناداری میان ریسک اطلاعاتی با احتمال وقوع حباب قیمتی وجود دارد، از این رو لازم است، مدیران و ناظران و سیاست گذاران بازار سرمایه در راستای تثبیت یا محدود کردن نوسانات بازار اقدام به کاهش ریسک اطلاعاتی سهام شرکت ها نمایند.

Investigating the Relationship between Information Risk with Bubble Price Probability in Companies Listed in Tehran Stock Exchange

EXTENDED ABSTRACTINTRODUCTION The main purpose of this study is to investigate the relationship between information risk in the form of two indicators of volatility risk and arbitrage risk with the probability of price bubble of companies' stocks. For this purpose, data related to 109 companies active in the stock exchange during the period 2011-2017 were selected as a sample by systematic removal sampling method. Lack of transparency regarding companies' financial information as well as price manipulation leads to stock price bubble; finally, this false information causes the price bubble to burst and the price of financial assets to fall sharply, leading to a financial crisis in the capital market. If the stock price in the market is not reasonable and suffers from severe fluctuations and the formation of price bubbles, securities will not be valued properly based on their actual performance, and ultimately prices as an indicator cannot show their correct and real performance. In fact, financial information about each company is very important when estimating the value of stock prices. Investors use this public financial information to assess the future prospects of each company. METHODOLOGY The research hypotheses were designed in line with the objectives of the research by examining the relationship between information risk (which includes arbitrage risk and stock volatility risk) and stock price bubbles measured by a new method. This method of measuring the price bubble takes into account the probability of the bubble occurring. The price bubble probability variable was calculated on the weekly stock data through SADF test, which is a set of right-sequence tests used to predict the periods of the price bubble occurrence. Then, through two regression models of panel data, the effect of information risk indicators along with the most important variables affecting the price bubble on the research dependent variable was investigated. FINDINGS The results of estimating the first model of the research indicate the existence of a positive and significant relationship between stock volatility risk and the possibility of price bubbles in the company's stocks. This suggests that increased volatility risk as an indicator of information risk can be an important factor in the formation of a price bubble in corporate stocks; therefore, the first hypothesis of the research is confirmed. Also, in confirming the estimation results of the previous model, arbitrage risk, like volatility risk, has a positive and significant relationship with the probability of price bubbles. This means that by increasing the arbitrage risk per share, one can expect more price bubbles to occur, indicating that the second hypothesis of the research is confirmed.The results also showed that the share of institutional shareholders has a positive and significant effect on the probability of price bubble. These results indicate inactive institutional owners in companies. In fact, if institutional owners directly manage the company's stock in the market, they will not allow a price bubbleto be formed in the stock. In more floating stocks, the price bubble is less likely to occur. The value of book value to market value has a negative and significant relationship with the probability of price bubbles. That company is more registered, and this shows that the company is in a good financial position and growth.Also,the price of such companies shares will grow without occurring any bubble with the reason of intrinsic value. As the size of the company grows, so does the likelihood of a price bubble. It seems that in small companies, despite more asymmetric information, the potential for price manipulation can be good candidates to create a price bubble.        CONCLUSION considering that the results of experimental testing of research hypotheses in line with theoretical expectations showed that there is a positive and significant relationship between information risk and the possibility of price bubbles.Therefore, it is necessary for managers, observers and capital market policymakers to stabilize or Limit market fluctuations to reduce the information risk of companies' stocks.

تبلیغات