آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۵

چکیده

از اهداف اصلی متخصصین بازار کار بررسی تطابق الگوهای مختلف اقتصادی با داده های موجود و شناسایی برترین الگو جهت برنامه ریزی، سیاست گذاری، و پیش بینی است. بر این اساس کشف رفتار و تعاملات بین اعضاء می تواند بر فرآیند مصرف، عرضه کار و سایر تصمیمات این نهاد و از این رو بر رفاه خانوار تاثیر گذار باشد. تغییر الگوی زندگی خانوادگی از یک نفر شاغل به اشتغال هر دو زوج، الگوی ثابت مردسرپرست خانوار و زن خانه دار را دستخوش تغییرات کرده است. تغییرات وسیع تکنولوژی و ارتقاء تحصیلات زنان، شهرنشینی، افزایش هزینه خانوار، دگرگونی نقشی در خانوار و ... بستر افزایش عرضه کار بازاری زن و شوهر را بطور همزمان فراهم نموده است و لذا بررسی رفتار عرضه نیروی کار زوجین، از جمله مسائل مهم سیاستگذاری در بازارکار محسوب می شود. در اکثر ادبیات اقتصاد خُرد نئوکلاسیک رفتار تصمیم گیری زوجین در خانوار بر اساس الگوی واحد (Unitary Model) تجزیه و تحلیل می گردد. این الگو با پایه گذاری ادبیات اولیه توسط ساموئلسون (1956) و گسترش آن توسط بکر (1973) شناخته می شود. در الگوی واحد(UM) از ابزار اقتصاد نئوکلاسیک برای کشف ارتباطات عرضه نیروی کار استفاده شده و خانوار به عنوان یک واحد، حداکثر سازی تابع رفاه جمعی (Social welfare function )- جمع توابع مطلوبیت اعضا- با قید محدودیت بودجه کل را هدف قرار می دهد. از نیازهای اساسی هر الگوی ایستا و پویا، ایجاد شرایط مناسب دربرآورد تجربی به شمار می رود. از این زاویه  الگوی واحد (UM) با معرفی محدودیت های قابل آزمون، قدرت شناسایی رفتار عرضه نیروی کار خانوار را در غالب فروضی خاص فراهم آورده است. می توان نتیجه گرفت خلاصه عرضه کار الگوی واحد (UM) دارای دو مجموعه از قیود اصلی قابل آزمون است: تجمیع درآمد (Income pooling ) و تقارن اثرات دستمزدی ( Symmetry of wage effects).  پژوهش حاضر در تلاش است تا با آزمون قیود اصلی الگوی واحد(UM)، قابلیت این الگو را در شناسایی رفتار عرضه نیروی کار خانوار کشور بررسی نماید. این امر می تواند اطمینان سیاستگذار بازار کار را در بکارگیری الگوی نئو کلاسیک جهت تعیین وضعیت موجود و پیش بینی وضع مطلوب فراهم آورد. در این راستا در گام اول، الگوی عرضه نیروی کار زوجین - هر دو شاغل و دارای درآمد غیر کاری- بر اساس طرح آمارگیری هزینه - درآمد خانوار شهری و روستایی در سال 1392 برآورد گردیده است. تخمین توابع عرضه ساعات کار زوجین هر دو شاغل و دارای درآمد غیر کاری( متفرقه) با توجه به روش های آماری و اقتصاد سنجی قابل ملاحظه در دو زیر مجموعه خطای در اندازه گیری (Error in measurement)، تورش تقسیم (Division bias) و درونزایی (Indogenity ) و در چارچوب دو الگوی خطی- نیمه لگاریتمی، با لحاظ تفکیک و تجمیع درآمد غیر کاری (متفرقه) صورت گرفته است. روش تخمین با فرض درونزایی متغیر دستمزد، در هر دو الگوی عرضه کار زوجین بر اساس روش گشتاورهای تعمیم یافته (Generalized Method of Moments) بوده و جهت رفع تورش انتخاب نمونه متغیر دستمزد در الگوی عرضه ساعات کار زنان از روش دو مرحله ای هکمن (Heckit) استفاده شده است. در گام دوم مطالعه، جهت آزمون الگوی واحد (UM) دو قید تجمیع درآمد غیر کاری و تقارن اثرات دستمزدی (شرایط اسلاتسکی) بررسی شده است. نتایج در نمونه مطالعه شده نشانگر تایید قید تجمیع درآمد در الگوی عرضه ساعات کار مردان و رد این قید در الگوی عرضه ساعات کار زنان در خانوار است. این در حالی است که نتایج آزمون قید تقارن اسلاتسکی در هر دو الگوی عرضه ساعات کار زوجین تایید می شود. نتایج آزمون الگوی واحد (UM) بر اساس داده های مطالعه شده، اگرچه شواهد مهمی را به نفع نظریه نئوکلاسیک فراهم می آورد و نشان می دهد که این الگو می تواند مرجعی قابل اعتنا در حوزه تبیین رفتار عرضه کار زوجین در خانوار به شمار رود، اما همچنان جهت بهبود سیاستگذاری توجه به الگوهای جدید عرضه کار زوجین در خانوار مطابق با داده های ملی می تواند در تحقیقات آینده مورد توجه قرار گیرد.

Testing the "Unitary Model" of household labor supply

One of the main goals of labor market experts is to conduct comparative studies between existing data and different economic models and to identify the best model for better planning, policymaking and anticipation. In this regard, discovering the behavior and interactions among the members can influence the consumption process, labor force supply and other decisions made by this unit and thus the family’s welfare.  The change in family lifestyles from single-income to dual-income has altered the established male as the head of the household and housewife pattern. The extensive changes in technology and women’s educational growth, urbanization, rise in household costs, role changes within the household etc… have led to a simultaneous increase in the labor supply for both husband and wife, and therefore examining the behavior of the labor supply of the couple is among the important policymaking issues for the labor market. In most neoclassical microeconomic literature, couples' decision-making behavior in the household is analyzed based on the Unitary Model (UM). This model is known through the early foundational literature by Samuelson (1956) and its later expansion by Becker (1973). In the Unitary Model (UM), the neoclassical economics tool is used to explore labor supply communications, while the household, as a unit, aims to maximize the Social welfare function —the sum of the functions of the members' utility—by restricting Budget constraints. One of the basic needs of any static and dynamic model is to create appropriate conditions for experimental estimation. From this point of view, the Unitary Model (UM) has provided the ability to identify the behavior of household labor supply in most specific hypotheses by introducing testable restrictions. It can be concluded that the summary of the labor supply of the Unitary Model (UM) has two types of main testable restrictions: Income pooling and Symmetry of wage effects (Slutsky properties).   Using the test of main restrictions of the unitary model, this research endeavors to study the ability of this model in identifying the family labor supply. This would assure the policymakers to implement the neoclassical model in order to determine the current situation and to predict a favorable one.  In this regard and as the first step, the model of the labor supply of dual-income couples who have a non-labor income is estimated by using Household Expenditure and Income Survey Results in Urban and Rural Areas from the year 2013. The labor supply functions of dual earner couples who have a non –labor income have been estimated based on statistical and econometric methods. They have been estimated based on two subsets of errors in measurement (division bias) and endogeneity with the help of the leaner-semi logarithmic model and considering non-pooling and pooling non-labor income. Considering the endogeneity of wage variable, in both models of the labor supply of dual-earner couples, the estimation has been done based on Generalized Method of Moments(GMM), and to avoid bias in the sampling of the wage variable in the model of female labor supply, the Heckman Two-Step Method (Heckit) has been utilized. In the second step of the study, in order to test the unitary model (UM), the two restrictions namely, income pooling and symmetry wage effects (Slutsky Condition) have been examined. The results of the studied sample indicate the restriction of Income pooling in the male working hours supply model and the same refuting the restriction for females. This is while the results of the Symmetry of Wage Effects test in both models of couples working hours supply is verified. Although the results of the Unitary Model Test based on the studied data have indicated important evidences in favor of the Neoclassical Theory and   imply that this theory can be a reliable reference in determining   the couple’s behavior in the labor supply, attention to the new model of couple’s labor supply in the household based on national data can be considered in future research to improve policy making.

تبلیغات