همزمانی قیمت نفت و شاخص سهام با ادوار تجاری حقیقی: مبتنی بر رهیافت مارکوف سویچینگ (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
اقتصاد ایران اقتصادی وابسته به نفت است که با مشکلات زیادی همراه بوده و سیکل های تجاری بزرگ و کوچک داشته است. شناخت این سیکل ها کمک بسیار شایانی به برنامه ریزان و سیاستگذاران اقتصادی در ارائه تصمیمات بهتر می کند. هدف از این مطالعه بررسی سیکل های تجاری تولید، شاخص سهام و قیمت نفت و همزمانی بین آنهاست. در این پژوهش با استفاده از مدل غیر خطی مارکوف سویچینگ، رژیم سیکل های تجاری، قیمت نفت و شاخص سهام در قالب دو رژیم رکود و رونق با تعدیل فصلی طی 1372 تا 1395 شناسایی شده است. نتایج حاکی از آن است که در بخش حقیقی اقتصاد، طول دوران رونق و احتمال ماندگاری در آن از رکود بیشتر است. همچنین دوران رونق شاخص سهام و قیمت نفت بیشتر از دوران رکود است. به منظور بررسی همزمانی سیکل ها نیز از ضرایب همبستگی و رابطه علیت گرنجر استفاده شده است. نتایج همزمانی سیکل ها نیز نشان داده است که قیمت نفت و شاخص سهام نسبت به تولید ناخالص داخلی پیشرو هستند. بر این اساس به سیاست گذاران توصیه می شود که با در نظر گرفتن میزان هم پوشانی بخش حقیقی اقتصاد با شاخص سهام و قیمت نفت و پیشرو بودن شاخص سهام و قیمت نفت نسبت به بخش حقیقی اقتصاد فرصت دارند تا با اتخاذ سیاست-های مناسب از تاثیرات منفی نوسانات بازار سهام و نفت بکاهند و بر تاثیرات مثبت آن بیفزایند.Synchronization of oil price and stock index with business cycle: Based on the Markov Switching Approach
The purpose of this study is to examine the business cycles, stocks and oil prices, and the synchronization between them. In this research, the regime of business cycles, oil prices and stock indexes in the form of two regimes of recession and boom were identified for the period 1372 to 1395(as seasonally adjusted). The results indicate that in the real sector of the economy, the length of a period of the boom is more than a recession, and the likelihood of a boom is equal to 0.92 percent and more than a regime change or the stagnation of the recession. The period of rising of the stock index is more than the period of its recession. But the period of rising in oil prices is less than the period of its recession. The results of the coincidence of variables indicate that oil price is the leading in three seasons and coincident to GDP. Also, the stock index is leading in three seasons with GDP but in the opposite direction. The policy recommendation of this paper is that policymakers, having regard to the extent to which the real sector of the economy is closely aligned with the stock index and the price of oil, and being leading of the stock index and the price of oil in the real sector of the economy, by adopting appropriate policies, they can reduce the negative effects of fluctuations in the stock market and oil and add its positive effects.