آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۶

چکیده

هدف: زیست شبانه، دراثر تحولات مربوط به انقلاب صنعتی شکل گرفت و رفته رفته تبدیل به نوعی سبک زندگی مدرن شد که تا به امروز تحولات بسیاری یافته و شکل متأخر آن متأثر از تحولات پست مدرن است. انسان مدرن که اکنون در موج پسامدرنیته نیز گرفتار است در این مناسبات خود را به لحاظ اجتماعی بازتولید می کند و همان طور که در کلانشهرها اجتماعی می شود دست به بازآفرینی عرصه کلان شهری و مناسبات اجتماعی و فرهنگی آن می زند. دراین بین مهمترین این مناسبات، فرافکنی فرهنگ سرمایه داری مدرن و اقتضائات اجتماعی و فرهنگی آن و در نتیجه سبک زندگی مرتبط با آن است. تهران به عنوان پایتخت ایران با وجود ظرفیت های فراوان و با جمعیت بیش از هشت و نیم میلیون نفر، فاقد زیست شبانه است. هدف این پژوهش آن است که موانع اجتماعی و فرهنگی ایجاد زیست شبانه در تهران را مورد بررسی قرار دهد.روش: اطلاعات مورد نیاز به روش مردم نگاری و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته و مشاهده همراه با مشارکت جمع آوری شد. کدگذاری داده های مصاحبه در مرحله بعدی منجر به پیدایش مقولاتی شد که در نتیجه گیری به تحلیل آن پرداخته ایم. این پژوهش در فاصله زمانی بهمن ماه 1400 تا فروردین 1401 به روش مردم نگاری انجام شده است. برای انجام این تحقیق زیست شبانه اطراف چهار میدان اصلی تجریش، آزادی، پیروزی و شوش به سبب ویژگی های فضایی، طبقاتی و فراغتی متفاوت مجموعاً در 20 نوبت مورد مشاهده مستقیم و مشارکتی قرار گرفته اند. برداشت های هر جلسه میدانی که به طور متوسط نزدیک به چهار ساعت طول کشیده است، بر اساس ثبت نکات حاصل از مشاهده، مصاحبه های نیمه ساختاریافته ضبط شده و یادداشت های میدانی  به دست آمده است. مصاحبه ها اغلب کوتاه، ناگهانی و تصادفی بوده و تنها در موارد اندکی منجر به قرار بعدی و انجام مصاحبه طولانی تر شده است. زمان گفتگوها بین 10 تا 50 دقیقه به طول انجامید و این گفتگوها بین ساعات 10 شب تا 2 صبح انجام شد. یادداشت های مصاحبه ها پس از پیاده سازی دقیق، کدگذاری شده و در سطح جمله و عبارت برای هر یک از مصاحبه ها مورد ارزیابی قرار گرفته و کدهای مفهومی از رونوشت مصاحبه ها استخراج شد.یافته ها: پس از کدگذاری مصاحبه ها، به 5 مقوله اصلی موانع ایجاد زیست شبانه در شهر تهران دست یافتیم. این مقوله ها عبارتند از: فقدان زیرساخت (شامل نورپردازی، حمل و نقل عمومی، پیاده راه سازی، راهنمای گردشگری و فضای سبز)، فقدان احساس امنیت (شامل روشنایی، امکان حضور مستقل زنان، امکان حضور خانوادگی، دسترسی به کیوسک انتظامی)، عدم توجه به فرهنگ بومی (شامل توجه به خرده فرهنگ مناطق، عاملیت مراکز مذهبی، علمی و تفریحی هر منطقه)، فقدان مدیریت و برنامه ریزی (شامل تسهیل حضور زنان، برنامه ریزی مشارکتی نهادی، نیازسنجی و ایجاد فضا و برنامه، شناخت مصرف فرهنگی-فراغتی، تسهیلات قانونی) و فقدان حس تعلق (شامل احساس فراموش شدگی، به رسمیت شناختن گروه های حاشیه ای، توانمندسازی، ایجاد برنامه های نوستالژیک).

تبلیغات