علم یا علم گرایی؟! بررسی انتقادی علم باوری انحصار گرایانه (مقاله پژوهشی حوزه)
درجه علمی: علمی-پژوهشی (حوزوی)
منبع:
ذهن زمستان 1402 شماره 96
حوزه های تخصصی:
شماره صفحات:
۵ - ۳۸
دریافت مقاله
 
تعداد دانلود  : 
۱۵۳
آرشیو
چکیده
نقش دانش تجربی در ساخت تمدن جدید و تحولات زندگی بشر از جهات مختلفی قابل بررسی بوده و رویکردهای مختلفی را سبب شده است. از جمله جریانهایی که همپای خیزش علمی جدید پا به عرصه ظهور گذاشته و تاثیرات درخور توجهی در عرصه فکر، فرهنگ و معرفت بشری، بویژه در جهان غرب گذاشته علم گرایی است. جریان یاد شده لوازم و اقتضائاتی در حوزه هستی-شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی در پی دارد که همه اندیشمندان حوزه معرفت، از جمله فیلسوفان علم و فیلسوفان دین را به تامل و ژرفنگری در آن فرامی خواند. این، بویژه از آن رو است که رویکرد یاد شده به طور ضمنی دلالتهای حایز اهمیتی نیز در حوزه دین شناسی و رابطه علم و دین داشته و کم ترین تاثیر آن چیرگی مطلق علم بر ساحت دین و معرفت دینی است. بدین روی مقاله حاضر بر آن است تا رویکرد فوق و دلایل حامیان آن را به روش توصیفی بیان و سپس آن را به روش عقلی-تحلیلی در معرض داوری قرار دهد. ماحصل تحقیق این است که حساب علم از علم گرایی جدا است، علم گرایی نه از پایگاه منطقی و معرفتی استواری برخوردار است، نه کارکرد مثبتی در حوزه علم و معرفت خواهد داشت.Science or Scientism?! A Critical Study of Exclusive Scientism
Introduction : The rule of experimental science in stablishing the modern civilization and changes in human life is an object of multidimensional studies. It has brought about different approaches, one of them is scientism which has had noticeable effects on human culture and thought, especially on the western one. The mentioned approach has especial indications also in ontology, epistemology and methodology of knowledge, which invites the philosophers of science and religion to deep thinking on it. It is because of having important implications concerning religious studies and relations between religion and science, which is at least absolute governance of science on religion and religious understanding methods.
Method: The present issue is to study and identify the above approach and its reasons by descriptive method and evaluate it by rational-analytical one.
Results: The result is however, necessity of understanding the diference between science and scientism. Factually scientism is not based on a logical standpoint, nor will it have a useful function in the field of science and human knowledge.
Conclusion:
From the religiouse epistemologic point of view, thre is no important difference between the week scientism and the strong one. The latter, however, indicates that religious understanding and interpretation should be everchanged on the basis of what the modern scienc imposes.
Contemplation on scientism and its reasons indicates that:
Not the main idea is coherentive, nor is it based on the sound epistemic foundations.
The reasons of scientism are even affected by lack of logial consistency or failure to justify it.
Not only scientism has no beneficial rule in science, but also has a detrimental one.