اثربخشی آموزش مثبت اندیشی بر فرآیندهای خانواده ایرانی و بهزیستی روانی در زنان سرپرست خانوار (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش مثبت اندیشی بر فرایند خانواده ایرانی و بهزیستی روانی زنان سرپرست خانوار شهر خرمشهر بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان سرپرست خانوار شهر خرمشهر در سال 1401 بود. نمونه پژوهش 30 نفر از زنان سرپرست خانوار بود که به صورت هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش(15 نفر) و کنترل(15 نقر) جایگزین شدند. طرح پژوهش آزمایشی ازنوع پیش آزمون_ پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل بود. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه بهزیستی ریف (1989) و مقیاس خودگزارشی فرایندهای خانوادگی برای خانواده های ایرانی سامانی(1387) بود. مداخله برنامه آموزش مثبت اندیشی در طول 8 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. پس از اتمام برنامه آموزشی، پس آزمون برای دو گروه اجرا شد. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری و یک متغیری، مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد بین میانگین های فرآیند خانواده دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد (90/11F= و 05/0>P). هم چنین بین میانگین های بهزیستی روانی دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد (85/13F= و 05/0>P). بنابر این می توان نتیجه گرفت که آموزش مثبت اندیشی بر فرآیند خانواده و بهزیستی روانی زنان سرپرست خانوار اثربخش است و می توان برای ارتقاء فرایند خانواده ایرانی ، بهزیستی روانی و در پی آن توسعه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی خانواده و جامعه بهره جست.The Efficacy of Positive Thinking Training on Iranian Family Process and Mental Well-Being in Female Heads of Households
The research was intended to examine The efficacy of positive thinking training on Iranian family process and mental well-being in female heads of households in Khoramshahr. The research population embraced all the female heads of households in Khoramshahr on 1401. The sample encased 30 of female heads of households whom were selected via purposive sampling procedure and randomly assigned in two experimental and control groups, 15 participants each. The research was designed as pretest posttest experimental one with two experimental and control groups. To collect data Family Process for the Iranian Families Scale (Samani, 2008) and The Well-being Scale (Ryff, 1989) were implemented. The experimental group exposed to positive thinking training intervention for 8 sessions with 90 minutes’ duration each. The control group received none. Then both groups were post tested. The data were analyzed by applying multivariate analysis of covariance (MANCOVA) and univariate analysis of covariance (ANCOVA). The results revealed that both groups differed significantly in family process (p<0.05, F=11.90). The results also indicated that there was a significant difference between experimental and control groups in mental well-being (p<0.05, F=13.85). It could be concluded that positive thinking training was effective on Iranian family process and mental well-being in female heads of households in Khoramshahr and it should be utilized to promote Iranian family process and mental well-being and consequently for cultural, social and economic development of the family and the society.