دلبستگی به مکان، خلاصه ای منبعث از ادراک انسان از ابعاد کالبدی، ذهنی و رویدادهای مکان است. با این حس فضا به مکانی با ویژگی های حسی و رفتاری خاص برای انسان بدل می شود. در میان فضاهای مختلف، فضای باز با کارکردها، معانی و ویژگی های کالبدی خود می تواند نقش مهمی در کیفیت بخشیدن به فضاهای سکونت در شهرهای امروز داشته باشد. در نتیجه توجه طراحان به عوامل مؤثر در دلبستگی افراد به فضاهای باز در مجتمع های مسکونی می تواند نقش مؤثری در زیست پذیری این فضاها ایفا نماید. با توجه به اهمیت مفهوم دلبستگی به مکان در کیفیت بخشی به محیط، این تحقیق ابتدا به بررسی مفهوم دلبستگی و ابعاد آن، و سپس به تبیین شاخص های دلبستگی به مکان به شناسایی عوامل مؤثر بر احساس دلبستگی و سنجش آنها در بین متخصصان حوزه معماری و شهرسازی می پردازد. در واقع هدف این تحقیق، ارائه مدل دلبستگی به مکان و سنجش و تحلیل عوامل مؤثر بر میزان دلبستگی به فضاهای باز مسکونی در بین متخصصین می باشد. مقاله حاضر دارای روش توصیفی و تحلیلی می باشد و برای گردآوری اطلاعات از ابزارهای کتابخانه ای و پرسشنامه بهره گرفته شده است و از لحاظ هدف، کاربردی است. جامعه آماری آن را متخصصان حوزه معماری و شهرسازی و علوم تربیتی و روانشناسی تشکیل می دهند و نمونه ها به شیوه تصادفی انتخاب شده اند. سپس با استفاده از مؤلفه های مؤثر بر حس دلبستگی ، شاخص های پرسشنامه تجزیه و تحلیل شده است. پرسشنامه های جمع آوری شده، در محیط نرم افزار Spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در این راستا از آزمون آماری تی تک نمونه ای و فریدمن استفاده شده است. نهایتا 34 شاخص در قالب 8 مؤلفه مورد سنجش قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد مؤلفه حس وابستگی ، حمایت اجتماعی و ارتباط عاطفی قوی با مکان به ترتیب مهم ترین مؤلفه های کالبدی مؤثر بر احساس دلبستگی در فضای باز مجتمع مسکونی هستند و فضاهای فاقد ایمنی و تاریک مهم ترین عامل ها برای عدم دلبستگی به مکان در میان ساکنان خواهند بود.