ابوطالب اخیر(متوفای۵۲۰) از نوادگان سیدمؤید بالله و شخصیت سیاسی تأثیرگذار زیدیه بود که در سال ۵۰۲ در گیلان قیام خود را آغاز کرد. او درصدد بود تا دعوت و امامت خویش را بر عمان و یمن نیز گسترش دهد. پرسش اصلی مقاله این است که قدرت گیری ابوطالب اخیر معلول چه تحولات سیاسی و نظامی در منطقه گیلان و دیلم بوده است؟ و مناسبات و مکاتبات او با زیدیان و فعالیت فرامنطقه ای وی، تا چه حد در تثبیت امامتش تأثیرگذار بوده است؟ به نظر می رسد ابوطالب اخیر که عالمی اندیشمند و مجاهدی پرکار بود، با بررسی وضعیت سیاسی گیلان، عمان و یمن تا حدودی توانست اوضاع نابسامان این مناطق را مهار کند. با این همه به علل گوناگون قیامش به سرانجام نرسید. این پژوهش با بررسی فعالیت های سیاسی و نظامی ابوطالب اخیر در مناطق مختلف، انگیزه و هدف ابوطالب از قیام را تحلیل و ارزیابی کرده است. در این مقاله با استناد به داده ها و منابع تاریخی و با توصیف و تحلیل داده های تاریخی، مشکلات و چالش های پیش روی ابوطالب اخیر مورد بررسی قرار گرفت تا نقش وی در زمینه سازی آغاز دوره دوم حکومت زیدیه یمن مشخص شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که زیدیه در گیلان و دیلم انسجام چندانی نداشتند. همچنین مشخص شد که ابوطالب از راه دور، توان مهار اوضاع آشفته یمن را نداشت زیرا یمن با تعصبات قبیلگی و حسادت های اشراف زیدی مواجه شده بود.