کاربست تطبیقی زمان روایت در لایه گفتمان در دو اثر روایی پله آس و ملیزاند و زال و رودابه بر اساس نظریه ژرارژنت (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
درک رویدادها و درونمایه هر داستان با زمان روایتگری آن ارتباط تنگاتنگی دارد. ژنت به عنوان تأثیرگذارترین نظریه پرداز در خصوص زمان متن در نقد روایت شناختی، کشف جزئیات زمان روایی را میسّر می سازد. هدف این جستار، بررسی تطبیقی زمان روایی با تأکید بر نظریه جامع ژنت و سازوکارهای ساختاریابی او در دو روایت پله آس و ملیزاند و زال و رودابه از سه منظر: ترتیب زمانی، دیرش و بسامد است تا قواعد عام زمان روایت و قانون مندی های آن واکاوی گردد. این پژوهش با رویکردی توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و با تأکید بر وجوه اشتراک و افتراقِ کاربستِ شگرد رواییِ زمان روایت، به واکاوی تطبیقی و تحلیل دو داستان می پردازد. ساختار روایی این دو اثر، از منظر ژنت، سامان بندی زمانیِ متفاوتی دارند. اثر روایی پله آس و ملیزاند برخوردار از زمانمندی خطی منظمی است که به جنبه دراماتیک اثر، قدرت می بخشد اما در زال و رودابه شاهد برهم خوردن توالی زمانی رویدادها و گذشته گویی ها و آینده گویی های متعددی هستیم. بنابراین پله آس و ملیزاند برخلاف زال و رودابه، فاقد زمان پریشی است و شگرد دیرش در زمان روایت در دو داستان، مبتنی بر صحنه پردازی است و فرم نمایشی، این دو اثر را، تبدیل به متونی پُر گفت وگو کرده است. علاوه بر این، بسامد نقل منفرد در دو روایت، وجه غالب است.The Comparative Use of Narrative Time in the Discourse Layer in Two Narrative Works “Pelleas and Melisande” and “Zal and Rudabe” Based on Gerard Genette’s Theory
Understanding the events and content of each story is closely related to the time of its narration. Genette, as the most influential theorist regarding text time in narratological criticism, facilitates the discovery of the details of narrative time. The purpose of this essay is to compare narrative time with an emphasis on Genette's comprehensive theory and his structuring mechanisms in the two narratives of Peléas and Mélisande and Zal and Rudabe from three perspectives: temporal order, delay and frequency, in order to analyze the general rules of narrative time and its regularities. This research, with a descriptive-analytical approach based on library studies and with an emphasis on the commonalities and differences of the application of the narrative technique of the time of narration, deals with the comparative analysis of two stories. The narrative structure of these two works, from Genette's point of view, have a different chronological order. The narrative work of Peles and Melisande has a regular linear temporality that gives strength to the dramatic aspect of the work, but in Zal and Rodabe we see the disruption of the chronological sequence of events and numerous past and future predictions. Therefore, Pelleas and Melisande, unlike Zal and Rudabe, does not have a time lapse, and its delay in the narration time in the two stories is based on staging, and the dramatic form has turned these two works into dialogue-filled texts. In addition, the frequency of single quotation in two narrations is the dominant aspect.