سکونتگاه های روستایی به صورت یکی از فضاهای جغرافیایی کشور، به ویژه در پنج دهه اخیر، شاهد تحولات فراوانی بوده است. این تحولات تحت تأثیر عوامل مختلفی بوده که در ابعاد گوناگون به خصوص در بعد کالبدی رخ داده است. در این میان، نفوذ تفکر مدرنیته (البته، وجهی از آن با عنوان مدرنیسم) در نظام سیاستگذاری و برنامه ریزی کشور اهمیت فراوانی دارد. این مقاله با لحاظ کردن تفاوت نظرها درباره توجه یا بی توجهی به تفکر مدرنیته، ضمن بیان تحولات رخ داده در روستاها که متأثر از این عامل هستند، به بررسی موضوع پرداخته است. در این بررسی، سعی شده است به دو سؤال پاسخ داده شود: آیا تحولات کالبدی فضایی رخ داده در روستاهای ایران متأثر از نفوذ تفکر مدرنیته در نظام برنامه ریزی کشور است یا متأثر از وجه غالب آن یعنی مدرنیزاسیون؟ و آیا تحول و نوگرایی در نظام کالبدی فضایی روستاهای ایران اساساً نامطلوب است و بایستی نگاهی نوستالوژیک به روستاها کرد؟ مقاله حاضر که ماهیتی نظری بنیادی دارد با روشی توصیفی تبیینی تدوین شده است. جامعه مطالعه سکونتگاه های روستایی ایران است. روش جمع آوری اطلاعات مبتنی بر روش کتابخانه ای (کتاب ها، مقاله ها و طرح های پژوهشی) است. برای تحلیل اطلاعات نیز با توجه به ماهیت نظری و مروری مقاله، از روش عقلانی و استدلالی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد تحول و نوگرایی (نه در چارچوب مدرنیته) امری محتوم و گریز ناپذیر برای روستاهای کشور است. با وجود این، هر گونه تحولی باید متناسب با شرایط و الزامات محیطی و اجتماعی اقتصادی روستاها صورت پذیرد. بدین معنا که نظام کالبدی فضایی روستاها دارای قواعدی است که به آن صفاتی خاص نظیر توازن و تعادل، کمال و وحدت، اعتدال و متانت، نماد گرایی و درون گرایی داده است. این قواعد و صفات برخاسته از فرهنگ محلی (سنتی)، تاریخ و بوم سرزمین ایران است که بی زمان و بی مکان است و فقط تجلی آن متناسب با شرایط زمانی و فرهنگی می تواند متفاوت باشد.