در دو دهه ی گذشته شاهد افزایش تعداد مطالعاتی بوده ایم که تاب آوری در برابر خودکشی را بررسی کردند و تعداد زیادی از مطالعات اکنون در مورد این موضوع منتشر شده اند. این پژوهش با هدف الگوی ساختاری سرسختی روان شناختی، باورهای دینی با تاب آوری در برابر خودکشی: نقش میانجی گری ابعاد مثبت شفقت به خود انجام شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه ی آماری این پژوهش را تمام دانش آموزان مقطع متوسطه ی دوم شهرستان نورآباد (دلفان) در سال تحصیلی 1399 تشکیل می دهند. نمونه ی پژوهش 350 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه ی دوم شهرستان نورآباد (دلفان) بود که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به پرسش نامه های سرسبختی روان شناختی کوباسا، مدی و خان (1982)، باورهای دینی محقق ساخته، تاب آوری در برابر خودکشی عثمان و همکاران (2004) و ابعاد مثبت شفقت به خود، ریس و همکاران (2011) به صورت آنلاین پاسخ دادند. جهت ارزیابی الگوی پیشنهادی، از الگویابی معادلات ساختاری و AMOS ویراست 22 و SPSS27 استفاده شد. نتایج حاصل از ضریب همبستگی نشان داد که بین ابعاد باورهای دینی، سرسختی روان شناختی با ابعاد مثبت شفقت به خود و تاب آوری در برابر خودکشی رابطه ی مثبت و معنی داری وجود داشت (001/0≥P). یافته ها حاکی از برازش مناسب الگوی پیشنهادی با داده هاست. نتایج مدل یابی معادله ی ساختاری نشان داد که 62 درصد از واریانس ابعاد مثبت شفقت به خود توسط باورهای دینی، سرسختی روان شناختی و 69 درصد از واریانس تاب آوری در برابر خودکشی توسط باورهای دینی، سرسختی روان شناختی و ابعاد مثبت شفقت به خود تبیین می شود. سطوح پایین باورهای دینی، سرسختی روان شناختی و ابعاد منفی شفقت به خود را می توان به عنوان یک عامل تشدیدکننده ی اقدام به خودکشی در نظر گرفت که شدت رابطه بین خطر و اقدام به خودکشی را افزایش می دهند.