در هیچ یک از شرح هایی که بر بوستان نوشته شده، به فردِ مورد نظرِ سعدی در بیتِ: عزیزی در اقصای تبریز بود که همواره بیدار و شب خیز بود اشاره ای نشده است. بنا بر قرائن موجود، نخستین بار مؤلّفِ روضات الجنان و جنّات الجنان، به نقل از استادش بدرالدین احمد لاله ای فردِ مورد اشاره سعدی را، شیخ ابوبکر بن اسماعیل سلّه باف تبریزی،عارف گمنام اواخرِ سده ششم و اوایل سده هفتم هجری و استاد شمس تبریزی معرفی کرده است. درباره این شیخ ابوبکر سلّه باف، جز یکی دو مورد اطلاعات پراکنده، دانسته ای در دست نیست. منبع عمده این اطلاعات اندک نیز، مقالات شمس و مناقب العارفین است. البته با وجود این که استاد فروزانفر، در حاشیه زندگی نامه مولوی ، متذکّر اشاره فریدون سپهسالار به نام شیخ ابوبکر شده اند، در رساله سپهسالار، نامی از شیخ ابوبکر به میان نیامده است. نگارندگان در این مقاله، ابتدا ردّ پای شیخ ابوبکر سلّه باف را در متون آن عصر بررسی کرده اند و در ادامه، با تطبیق حالاتِ عرفانی شیخ ابوبکر با حکایت بوستان ، و بررسی شواهدی دیگر، به این نتیجه رسیده ا ند که «عزیز» موردِ اشاره سعدی، همین شیخ ابوبکر سلّه باف است که ظاهراً شیخ در بازگشت از سفر مکّه به تبریز با او دیدار کرده است.