شاهنامه فردوسی در واقع تلاشی بود برای بازشناسی تاریخ باستان و هویت ایرانی که در برخورد بیگانگان مهاجم مورد تهدید قرار گرفته بود. نویسنده در این مقاله کوشیده است با بررسی آماری و تعریف و تلقی فردوسی در جای جای شاهنامه تعریفی از ایران و هویت ایرانی از منظر شاهنامه فردوسی و در دوره های مختلف آن به دست دهد. بر این اساس مفهوم ایران که در کتاب های نخستین، و در واقع در بخش اساطیری شاهنامه ، هنوز ناشناخته است در دوره های بعد به تدریج ظهور می یابد و سپس تحولاتی را از سر می گذراند که در این مقاله به تفصیل و با ذکر شواهد معرفی و بررسی شده است.