آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۰

چکیده

بروز نابرابری و عدم توجّه به روستاها طی دهه های اخیر که موجب ضعف و تسریع روند نابودی این کانون-های سکونت گاهی و ایجاد عدم تعادل فضایی درون ناحیه و یک سو شدن جریان خدمات، سرمایه، اطلاعات و جمعیّت به سمت کانون های شهری گردیده است، ضمن روبرو ساختن سکونتگاه های روستایی با دامنه حداکثری از فقر، نابرابری و عقب ماندگی مضاعف در قیاس با دیگر مراکز جمعیّتی کشور، ضرورت برنامه-ریزی و آمایش فضا در مناطق روستایی را بیش از پیش ایجاب نموده است. از همین رو پژوهش حاضر نیز که با هدف سنجش توسعه روستایی در دهستان های شهرستان قزوین انجام گردید، یک پژوهش کاربردی است که با بهره گیری از روش های تصمیم گیری چندشاخصه فازی به انجام رسیده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات از نوع کتابخانه ایی و ابزار جمع آوری با توجه به اهداف پژوهش مبتنی بر داده ها و اطلاعات جداول و فرم های رایج آمارنامه سرشماری عمومی نفوس و مسکن (بویژه سالنامه آماری سال1390 استان قزوین) بوده است. جامعه آماری پژوهش کل دهستان های شهرستان قزوین بوده است که جهت سنجش سطح توسعه آن ها، 76 مولفه در قالب شاخص های توسعه ها از آمارنامه رسمی استان قزوین استخراج و با استفاده از تکنیک وایکور فازی مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل یافته های پژوهش ضمن ترسیم یک فضای منطقه ایی نابرابر در مناطق روستایی شهرستان قزوین و تخصیص ناعادلانه امکانات و خدمات روستایی، نشان داد که در مجموع شاخص ها، دهستان های اقبال شرقی و اقبال غربی دارای بالاترین میزان توسعه و دهستان های الموت پایین، خندان و الموت بالا، پایین ترین میزان توسعه روستایی را دارا بوده اند. در پایان نیز جهت رفع عدم تعادل منطقه ای و برقراری عدالت اجتماعی در مناطق روستایی شهرستان قزوین، پیشنهاداتی کاربردی ارائه گردید و اولویت های توسعه به تفکیک دهستان تعیین گردید.

تبلیغات