. ام روزه مشکلات ناشی توزیع نامناسب خدمات شهری، باعث شده است که توزیع خدمات شهری از کلیدیت رین عناص ر ش هری جه ت و برقراری عدالت فضایی باشد. عدالت فضایی و عدالت جغرافیایی به معنی توزیع عادلانه خدمات و امکانات شهری باری رسیدن به جامعه ای متوازن و یکی از رهیافتهای عدالت اجتماعی ا ست. در این میان، موضوع خدمات رسانی و برخورداری نامناسب و گاه متناقض مناطق مختلف شهرها از خدمات عمومی، با مفهوم عدالت فضایی در تضاد است.بنابرای نمیتوان بخشی از جامعه شهری را از خدمات شهری محکوم کرد.محرومیت از این خدمات یا دسترسی به آنها با هزینه ی بیشتر زمینه نابرابریهای فضایی را در شهرها فراهم می آورد. شهر قزوین همچون اغلب شهرهای کشور دارای فضاهای نابرابر در برخورداری از خدمات شهری است.بر این اساس هدف پژوهش حاضر با توجه به مفهوم عدالت فضایی بررسی ارتباط بین پراکنش جمعیت و توزیع خدمات و دسترسی مناسب ساکنین نواحی ۱۹ گانه شهر قزوین از خدمات عمومی شهری است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است و به منظور جمع آوری اطلاعات از روشهای کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است.برای بررسی نحوه پراکنش جمعیت از مدل آنتروپی نسبی و به منظور تحلیل نابرابری های فضایی نحوه توزیع خدمات در سطح نواحی از مدل ویکور بهره گرفته شده است.نتایج مدل آنتروپی(۷۴۱۵۲/0) نشان میدهد که پراکنش جمعیت در نواحی شهری قزوین به صورت متناسبی صورت نگرفته است. بطوری که نواحی ۱۵،۱۶ و ۱۹ که بیتشرین درصد جمعیت را به خود اختصاص داده اند از حداقل امکانات شهری برخوردار میباشند.ناحیه ۸ با امتیاز Q =۸۴۱۰/0 و ناحیه ۱۷ با امتیاز Q= ۸۸۹/0 کمترین برخورداری از امکانات و ناحیه ۱۲ و ۱۳ بیشترین برخورداری را در مدل Vikor دارا میباشند. نتایج آزمونهای کای اسکور و ANOVA نیز بیانگر تفاوت معنی دار در رضایتمندی شهروندان در زمینه متفاوت بودن توزیع فرصتها و دسترسی به خدمات شهری است.بنابراین توزیع خدمات شهری مناسب با نیازهای نواحی نمی باشدوکاربریهای توزیع شده در نواحی شهری مورد استفاده شهروندان نمی باشد.