آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۲

چکیده

در صنعت حمل ونقل هوایی، انتخاب درست مسیر جدید پروازی و برنامه ریزی ظرفیت های لازم برای آن، تأثیر بسزایی در درآمد شرکت های هواپیمایی دارد؛ زیرا تأثیرات برگشت ناپذیر آن در صورت انتخاب نادرست شرکت در طولانی مدت نمایان می شود و حتی ممکن است هزینه های گزافی برای شرکت ایجاد کند. انتخاب مسیر جدید براساس معیارهای گوناگونی ممکن است که البته بیشتر این معیارها با یکدیگر در تضادند. انتخاب درست معیارها و متدولوژی تصمیم به صورتی که به برآورده سازی اهداف شرکت منجر شود، بسیار مهم است. در این پژوهش برای انتخاب مسیر از میان مقاصد بالقوه برای خطوط هواپیمایی، پس از تعیین معیارها با استفاده از طیف پنج گزینه ای لیکرت، از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی برای محاسبه وزن معیارها و از روش تصمیم گیری کوپراس برای رتبه بندی گزینه ها استفاده می شود. داده های شرکت هواپیمایی ایران ایر به عنوان مورد مطالعه استفاده شده است. نتایج حاصل نشان می دهد از میان 4 دسته معیار منتخب، معیار اقتصادی، بیشترین وزن را دارد. همچنین، از میان 12 زیرمعیار منتخب، معیارهای درآمد ناخالص مورد انتظار شرکت و تعداد شرکت های هواپیمایی دارای مسیر مد نظر، بیشترین درجه اهمیت را به خود اختصاص داد. در پایان، از میان پنج مسیر مد نظر، مسیر تهران به عسلویه در رتبه اول و مسیر رامسر به مشهد در رتبه آخر قرار گرفت. 

تبلیغات