آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۲

چکیده

موفقیت و اثربخشی هلدینگ ها، به ارزش آفرینی شرکت های تابع و هم افزایی بین ستاد و واحدهای آن وابسته است. راه دستیابی به هم افزایی در هلدینگ ها برقرارکردن روحیه همکاری بین اجزاست. در دهه های اخیر، همکاری، محور اصلی بهبود عملکرد زنجیره تأمین قلمداد شده است و ارتباطات بین سازمانی به عنوان واقعیتی انکارنشدنی و یکی از چالش های سازمانی مطرح است. با توجه به ماهیت پیچیده و پویای بازارها علاوه بر همکاری عمودی و درونی به همکاری افقی نیز نیاز است؛ به ویژه تسهیم ظرفیت بین شرکت های تولیدکننده ای که در سطوح مشابه رقیب نیستند، سودآوری و پایداری را برای آنها به ارمغان می آورد. هدف این پژوهش، ارائه مدلی برای شناسایی و تعیین خوشه های همکاری افقی در هلدینگ های صنعتی است. با توجه به بافت داده ها، مدلی کمّی بر مبنای شباهت کسینوسی و الگوریتم K میانگین برای خوشه بندی محصولات تولیدی مشابه در یک هلدینگ دارویی استفاده شده است. محصولات تولیدی در 8 خوشه جای گرفته و هر خوشه به یک شرکت نسبت داده شده است. علاوه بر این، فاصله کسینوسی اجزای درون خوشه ها پیش و پس از اجرای خوشه بندی با یکدیگر مقایسه شده است. نتایج نشان می دهد میانگین فاصله محصولات پس از خوشه بندی بسیار کاهش یافته؛ به گونه ای که این فاصله به کمتر از نصف رسیده است. این امر، افزایش شباهت محصولات قرارگرفته در هر خوشه را نشان می دهد و می توان استدلال کرد که خوشه بندی انجام شده، کیفیت مناسب دارد؛ از این رو، همکاری افقی، که ابزار مهمی برای مدیریت کسب وکار برای بهبود توانایی رقابت سازمان است، محقق می شود و شکاف بین منابع موجود شرکت و الزامات مورد نیاز آینده آن را پر می کند و با ارائه دسترسی سازمان ها به منابع بیرونی با ایجاد هم افزایی و ترویج یادگیری و تغییر سریع، رقابت جویی سازمان ها را افزایش می دهد.

تبلیغات