آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۴

چکیده

طرح موضوع فرسودگی کالبدی و توجه به بافت های فرسوده شهری در ایران، قدمتی چند دهه​ای دارد. انگاره مستولی در تعریف بافت فرسوده، تجزیه بافت به لایه های سه گانه کالبدیِ قطعه​بندی، گذر بندی و ترکیب بندی بناها یا همان مفهومی است که با سه ویژگی ریزدانگی، نفوذناپذیری و ناپایداری سازه​ای شناخته می​شود. اصلی ترین بحث این مقاله، بیان این واقعیت است که فرسودگی، مفهومی است فراگیر که حتی نمود آن را باید در قالب طیفی از برون دادهای مرتبط با ناکارآمدی، در ساحت های گوناگونی از چرخه کارکردی و محتوایی شهر جستجو کرد. بدین معنا، فرسودگی از نوعی ارتباط درونی میان عوامل و به تبع از شاخص​هایی برخوردار است که آن را به واقعیتی گسترده و یکپارچه بدل می​سازد. آنچه در چارچوب فرسودگی کالبدی قابل تشخیص است، تنها نمودی از واقعیتی نهانی و درون مایه ای نیمه پنهان است که طی آن، فرسودگی در ابعاد اجتماعی - فرهنگی، اقتصادی - معیشتی، کیفیت محیطی و زیست محیطی رخ نموده است. بخشی از برون خیزش این مجموعه از عوامل، فرسودگی کالبدی است که در محدودترین حالت می​توان آن را با همان معیارهای سه گانه بازشناخت. این مقاله ابعاد گسترده فرسودگی و بازتعریف فرسودگی یکپارچه را با نگاهی تحلیلی و کاربردی دنبال کرده است. طی این مقاله که با هدف تبیین مفهوم فرسودگی یکپارچه در بافت​های شهری و مقایسه​ آن با شیوه​های رایج تبیین فرسودگی صورت می​گیرد، ابعاد و شاخص​های فرسودگی از منابع معتبری که طی دو دهه اخیر تلاش نموده​اند تا فرسودگی شهری را در قالبی یکپارچه تبیین نمایند، استخراج گردیده و پس از انجام وزن دهی و تحلیل سلسله مراتبی، جهت تعیین میزان اثرگذاری مؤلفه های گوناگون بر ماهیت فراگیر فرسودگی، نقشه فرسودگی یکپارچه باز ترسیم شد و با نقشه مصوب بافت فرسوده منطقه (10) شهر مشهد مقایسه گردیده است. حاصل تحلیل نشان از پنهان ماندن واقعیت فرسودگی در شرایط فقدان نگاه یکپارچه به موضوع فرسودگی و ناکارآمدی بافت شهری دارد.

تبلیغات