آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰

چکیده

هدف این پژوهش واکاوی بنیان های نگرشی نظام بین الملل معنایی اسلام با در نظرداشت انگاره «قدرت نرم» است. نظام بین الملل معنایی اسلام، یک چیدمان فراساختاری است که با پذیرش واقعیت های مربوط به قدرت، به دنبال بهبود وضعیت موجود جهت دستیابی به نظام مطلوب با ایجاد دگرگونی در الگوهای رفتاری کنشگران به وسیله ارزش های معنویی است؛ بنابراین چنین نظامی ظرفیّت تحلیل پدیده های جهانی؛ از جمله جنگ، قدرت را در گونه های سخت و نرم آن دارد. پرسش پژوهش حاضر این است که انگاره قدرت نرم چه جایگاهی در نظام معنایی روابط بین الملل اسلام دارد؟» فرضیه پژوهش این است که «جایگاه قدرت نرم، در بنیان های نگرشی، آموزه های هستی شناسانه و منظومه معرفت شناسی اسلام که بیشتر بر عنصر قدرت نرم تکیه دارند، می باشد.» با به کارگیری روش نظام سازی شهید صدر و ارائه عناصر نظام معنایی اسلام، مشخص می شود که مفهوم قدرت نرم و نیروهای معنوی در چهار سطح «حقیقت»، «بینش ارزش»، «آموزه های اسلام» و «منابع و مبانی نظام بین الملل معنایی» جای داشته و به لا یه های دیگر نظام معنایی نیز منتقل شده است. مبانی چهارگانه «روش شناسی»، «هستی شناسی»، «معرفت شناسی» و «انسان شناسی» این نظام، به طوری چیده شده اند که ظرفیت لازم را برای پرداختن به گونه های مختلف قدرت را دارد. یافته پژوهش تأکید دارد که در نظام بین الملل معنایی اسلام، نقش آفرینی مسلمانان در پویش های بین المللی، از پایبندی آن ها به نیروهای معنوی و قدرت نرم سرچشمه می گیرد؛ با این که در شرایط امروزی مسلمانان قدرت سخت زیادی در اختیار ندارند؛ ولی با اعتقادی که به ارزش های اسلامی از قبیل «نفی اجبار در دین، ایثار، شهادت طلبی» دارند؛ دارای اهرم قدرت نرم مناسبی در پویش های جهانی می باشند.

تبلیغات