آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۴

چکیده

هدف پژوهش حاضر تعیین اثرات زبان انگیزشی رهبر ازطریق متغییرهای میانجی ادراک از ارتباطات شفاف، متقارن، درک از ارتباط فرد سازمان و شهرت درون سازمانی ادراک شده بر اشتیاق کارکنان است؛ بدین منظور، 787 نفر از کارکنان شرکت سرمایه گذاری (هولدینگ) توکافولاد به صورتِ طبقه ای متناسب با حجم شدند و به ابزارهای پژوهش پاسخ دادند. ابزارها عبارت بودند از: پرسشنامه ارتباطات متقارن دوزیر و همکاران (1995)، پرسشنامه ارتباطات شفاف راولینز (1992)، پرسشنامه ارتباط فرد با سازمان هان و گرونیگ (1999)، پرسشنامه شهرت سازمانی گاردبرگ و فومبرون (2002)، پرسشنامه اشتیاق کارکنان سَکس و روتمن (2006) و کانگ (2010)، پرسشنامه زبان انگیزشی رهبر ومیفیلد و همکاران (1998). داده های پژوهش با روش الگوسازی معادلات ساختاری (SEM) تحلیل شد. یافته ها نشان داد بین زبان انگیزشی بر ارتباطات متقارن با ضریب تأثیر 41/0، زبان انگیزشی بر درک از ارتباطات شفاف با ضریب تأثیر 48/0، درک از ارتباط متقارن دوطرفه بر درک از ارتباطات شفاف سازمان با ضریب تأثیر 26/0، درک از ارتباطات شفاف سازمان بر ادراک ارتباط فرد از سازمان با ضریب تأثیر 14/0، ادراک ارتباط فرد از سازمان بر متغییرهای شهرت درون سازمانی ادراک شده و اشتیاق کارکنان به ترتیب با ضریب تأثیر 61/0 و 64/0 و شهرت درون سازمانی بر اشتیاق کارکنان با ضریب تأثیر 30/0 رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. پس فرضیه اصلی پژوهش تأیید شد؛ هرچند که تأثیر زبان انگیزشی به صورتِ مستقیم بر متغیر اشتیاق کارکنان با ضریب تأثیر 04/0 معنادار نشد. بنابراین، مدیران با شناخت جوّ و محیط سازمان باعث می شوند ارتباط دوطرفه مناسب تری با پیروان خود برقرار کنند و انتظارات و ذهنیات خود را راحت تر و شفاف تر با پیروان خود در میان بگذارند. ازسوی دیگر، این روابط شفاف و متقابل و زبان حمایت گر مدیران ارشد باعث می شود کارکنان این هولدینگ از بودن در این شرکت و یا مجموعه شرکت های این هولدینگ احساس خوشایندی داشته باشندکه این موضوع به بهبود روابط کارکنان با سازمانشان، شهرت درون سازمانی اداراک شده آنها و اشتیاق کارکنان منجر می شود .  

تبلیغات