سازمان های دفاعی و امنیتی در یک محیط بسیار پیچیده و ناپایدار عمل می کنند. برنامه ریزی بلندمدت دفاعی، تفکر در مورد شرایط احتمالی را تشویق می کند و به سازمان های دفاعی کمک می کند تا برای خطرات احتمالی آینده آماده شوند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی شاخص های ژئومورفولوژیکی منطقه میناب و سیریک در شرق تنگه هرمز و تأثیر آن در توسعه راهبردهای دفاع سرزمینی است. نوع پژوهش کاربردی و ماهیت آن تحلیلی - توصیفی است. جمع آوری اطلاعات و داده های به صورت کتابخانه ای- اسنادی و پیمایشی به صورت کیفی و کمی انجام شد. جامعه آماری شامل 24 نفر از نخبگان و کارشناسان خبره در موضوعات دفاعی و امنیتی می باشند. ضریب معیارها بر اساس طیف لیکرت تعیین شد. با استفاده از ماتریس SWOT تعداد 34 شاخص (نقاط قوت 8، ضعف 9، فرصت 8 و تهدید 9) ازنظر کارشناسان مربوطه مورد ارزیابی و وزن دهی قرار گرفت. در ادامه، برای انتخاب استراتژی بهینه از بین استراتژی های به دست آمده از تحلیل سوات، از ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی (QSPM) استفاده شد. نتایج حاصل از ماتریس سوات، استراتژی بازنگری (WO) را به عنوان استراتژی بهینه در منطقه مطرح می کند. درعین حال در اولویت بندی این استراتژی، با مدل (QSPM) اولویت و برتری راهبرد به کارگیری و استقرار سامانه های پیشرفته پدافندی، راداری و شنود، موازی با خط ساحل و نقاطی که حداکثر برد فرکانسی را ایجاد می نمایند نسبت به سایر استراتژی های بازنگری از اولویت بالایی ازنظر کارشناسان قرار گرفت.