آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۵

چکیده

در بیشتر تحلیل ها و تبیین ها در ایران به صورت نظری ترجیح انتخاباتی بررسی شده است. با توجه به فریبندگی تحلیل طبقاتی و نگرش منفی به تحلیل طبقاتی در ایران به دلیل جایابی آن در دیدگاه مارکسیستی، جامعه شناسان سیاسی چندان به بررسی ترجیح انتخاباتی طبقات توجه نکرده اند و بیشتر، اصحاب رسانه به صورت ژورنالیستی آن را مطرح کرده اند. با وجود چنین محدودیت هایی این مقاله درصدد بررسی ترجیح انتخاباتی طبقات در ایران به صورت تجربی است. در این تحقیق با عملیاتی کردن مفهوم قشر و استفاده از سرشماری های عمومی نفوس و مسکن ایران در سال های 1385 و 1390، با ترکیب سه معیار «وضع شغلی»، «گروه های عمده شغلی» و «سطح تحصیلات»، ساختار طبقاتی شهرستان های ایران تحلیل می شود و ارتباط آن با ترجیح انتخاباتی دوره های دهم و یازدهم ریاست جمهوری بیان می شود. روش پژوهش این تحقیق، روش تطبیقی درون کشوری است. جامعه آماری همه داده های اسنادی در حداقل 335 شهرستان در سال 1385 و 1390 است. نتایج تحقیق در سطح شهرستانی نشان می دهد که ترجیحات انتخاباتی قشرها در ایران، شاهدی برای شکل گیری طبقات در ایران است. از رأس هرم قشربندی به پایین، ساختمندی طبقات و اقشار به تدریج ضعیف و ضعیف تر می شود؛ به طوری که در حالت عادی نمی توان خصلت ساختاری و گروهی برای قشرهای کارگر تصور کرد. درواقع قشر کارگر از جنس طبقات منطقی است؛ درحالی که قشرهای بالا و طبقه متوسط مجموعه افرادی هستند که مواضع، مضایق و مواهب نسبتاً مشترکی دارند و به همین دلیل دارای رجحان ها و منافع مشترک اند.

تبلیغات