آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۱

چکیده

ناهنجاری ها و کج رفتارهای اجتماعی را آسیب اجتماعی می دانند. هر فرهنگی برای خود متناسب با ارزش ها و هنجارهایش این آسیب ها را تعریف می کند. با توجه به مراودات فرهنگی گسترده بین جوامع مختلف در قرن بیستم، تا حد زیادی این کج رفتارها مشابه هم شناسائی می شوند اما بر اساس تحلیل های مختلف، مواجهه با آن ها می تواند متفاوت باشد. در این مقاله ادعا شده که در نظریه پردازی های علوم اجتماعیِ موجود مدیریت آسیب ها و نه حل آن ها مورد نظر است. بر عکس این رویکرد، در نظریه پردازی اسلامی هدف حل آسیب های اجتماعی است. معتقدیم در نظریه پردازی اسلامی حاضر ضمن حل آسیب ها، مدیریت آن ها هم صورت می پذیرد. برای بررسی این ادعا و درک کم و کیف آن، اصل را بر اراده فردی و اجتماعی می گذاریم. فرد و یا جمعی که انحراف پیدا می کند و در اصطلاحات علوم اجتماعی امروز هنجار های فردی و یا اجتماعی را می شکند، این کار را مبتنی بر اراده خویش انجام می دهد؛ بنابراین، راه حل در تنظیم نظام اراده های فردی و اجتماعی است. در فرد و در جامعه قائل به سه سطح ارزش ها و اخلاق، علم و معرفت و رفتار هستیم. در هر یک از این سطوح و بین آن ها انحراف در فرد، در جامعه و یا در بین فرد و جامعه می تواند راه یابد. اندیشمندان علوم اجتماعی غرب تلاش می کنند این سه سطح را در فرد، در جامعه و بین فرد و جامعه بر مبنای واحدی هماهنگ کنند که منجر به مدیریت ناهنجاری می شود. در اندیشه اسلامی به علت وجود اصول توحید، نبوت و معاد، اصل بر هماهنگ شدن ناهماهنگی های فردی، اجتماعی و یا بین فرد و جامعه بر اساس اراده الهی است؛ به این ترتیب، آسیب مدیریت و حل می شود. در این مقاله تلاش کرده ایم که با اتکا به مفاهیم قرآنی موارد فوق را با استدلال منطقی به بحث بگذاریم و نظریه پردازی کنیم.

تبلیغات