در دهه های گذشته در بحث از امکان یا امتناع علم دینی، از دیدگاه های مختلف فلسفه علمی (اثبات گرایی، ابطال گرایی پوپری، برنامه پژوهش علمی لاکاتوشی، پارادایم علم کوهنی وغیره) بهره گرفته شده است، اما تاکنون درباره قابلیت های واقع گرایی انتقادی در حمایت از ایده علم دینی کار چندانی انجام نشده است و پژوهش های انجام شده نیز به ابعاد مختلف ایده علم دینی نپرداخته اند. در این مقاله پس از معرفی مختصر واقع گرایی انتقادی، به صورت متمایز «معناداری»، «امکان»، «ضرورت»، «مطلوبیت»، «چگونگی تولید» و «آینده» علم دینی از منظر واقع گرایی انتقادی بررسی می شود تا نشان داده شود این دستگاه فلسفی، که فلسفه علوم طبیعی، فلسفه علوم انسانی و فلسفه فراطبیعت را دربرمی گیرد، ظرفیت بالایی برای پشتیبانی از ایده علم دینی دارد.