شناخت عقل و خرد از جمله مباحث بسیار اساسی در فلسفه، معرفت شناسی و روش شناسی است. هستی شناسی عقل که در فلسفه بررسی می شود، منزلت معرفت شناختی عقل را تعیین می کند و معرفت شناسی نیز بنیادهای روش شناختی علوم و معارف را پی می ریزد؛ از این رو هستی شناسی و معرفت شناسی عقل اهمیت درخور توجهی دارد. این مسئله در نگره تفکیکی نیز جایگاه برجسته ای یافته، در صدر مسائل آن قرار دارد. با توجه به نقشی که این رویکرد می تواند در حوزه معارف دینی ایفا و جهت گیری های خاصی را دنبال کند، لازم می نماید عقل شناسی آن در بوته سنجش قرار گیرد. مقاله حاضر در پی آن است این مسئله را رصد و نتایجش را روشن کند. روش تحقیق در این بحث اسنادی و تحلیلی است و ماحصل آن این است که نگره عقل شناختی تفکیکی تهی از هر گونه پشتوانه عقلی و نقلی است و درنهایت به ندانم گویی و بن بست معرفت می انجامد.