پژوهش حاضر، به بررسی خشونت روانی علیه زنان بر اساس نظریه های ساختاری و فرهنگی شامل نظریه های منابع و خرده فرهنگ خشونت پرداخته است. هدف نهایی پی بردن به نقش این دسته از تئوریها در ایجاد خشونت روانی علیه زنان می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش، روش میدانی، تکنیک مورد استفاده تکنیک پیمایش و ابزار پرسشنامه همراه با مصاحبه می باشد. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان متاهل شیرازی می باشند که یک سال از زندگی مشترک آنان می گذرد. نمونه آماری بر اساس فرمول های آماری 400 نفر بودند که از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیدند. یافته های به دست آمده نشان داد، متغیرهای سطح دینداری، درآمد اقتصادی، میزان تحصیلات و پایگاه اقتصادی اجتماعی رابطه معکوس و متغیر مشاهده مداخله خویشاوندان رابطه مستقیم با خشونت روانی دارد.