امروزه با توسعه اقتصادی و مکانیزه شدن تولید، قدرت فیزیکی و جسمانی در بسیاری از کارها دیگر عامل تعیین کننده نمی باشد. برعکس، در بسیاری از جوامع زنان سهم بسزایی در رشد اقتصادی معجزه آسای کشورهای شان داشته اند، به گونه ای که از دیدگاه مدرن و در اقتصادهای نوین، این جنسیت نیست که تعیین کننده ی شایسته سالاری مرد و زن است، بلکه مشارکت هر فرد- بدون عامل جنسیت- ملاک قرار می گیرد. طی چند دهه ی اخیر مطالعه ی اثر متغیرهای اقتصادی و غیر اقتصادی بر فعالیت زنان در دستور کار محققین قرار گرفته است. از جمله این موارد بررسی اثر رشد اقتصادی بر فعالیت زنان است که برای اولین بار توسط وار در سال 1981 مطرح شده است. اصل بحث آن است که اساساً در مراحل اولیه رشد اقتصادی رابطه ی رشد اقتصادی و فعالیت زنان منفی و در مراحل بالای رشد اقتصادی رابطه مثبت است. در این مطالعه با استفاده از روش داده های تلفیقی (پانل)، اثر رشد اقتصادی بر شاخص مشارکت زنان برای کشورهای منتخب آسیا با گروه های درآمدی متفاوت (شامل ایران) مورد آزمون قرار گرفت. جدای از متغیر درآمد سرانه ، اصولاً سطح سواد زنان در جوامع، نقش زیادی بر فعالیت آنان دارد بطوریکه شاخص سواد زنان در مدل برآورد شده از برازش قابل قبولی برخوردار بوده و به عنوان یکی از عوامل تشدید فعالیت شان شناخته شده است. هم چنین شاخص امید به زندگی زنان می تواند نقشی بر فعالیت زنان داشته باشد که این مورد در مطالعه ی حاضر تأیید شده است. علاوه براین رابطه ای به صورت u شکل میان رشد اقتصادی و مشارکت زنان در کشورهای مورد بررسی، به دست آمد.