.علی رغم وجود دیدگاه های دینی و حکمی مثبت درباره ی زیبایی و هنر و همچنین قبول جایگاه عالی و کارکردهای مفید آن، باید گفت امروزه هنر و آموزش آن علی الخصوص آموزش عمومی هنر در کشور ما به یک چالش فرهنگی، آموزشی و تربیتی متفاوت با گذشته تبدیل شده است. مساله ی آموزش هنر در آموزش و پرورش رسمی و عمومی کشور را می توان در عرصه ها و سطوح مختلف راهبردی، مدیریتی، منابع انسانی، تحقیق و توسعه و محتوای آموزشی مطالعه کرد که در اینجا فقط عرصه ی تدوین محتوا و متن آموزشی و تربیت عمومی هنر در سازمان تعلیم و تربیت کشور پی گرفته می شود. در این راستا کاستی ها به واسطه ی روش استقرایی شناسایی شده و سپس راهکارهایی نیز برای تحقق محتوای مطلوب و مدون در نظام شایسته ی آموزش هنری مبتنی بر حکمت اسلامی و تراث آموزش سنتی هنر در این سازمان پیشنهاد می شود. تحقیق حاضر که با شیوه ی توصیفی تحلیلی و نیز تجویزی در منابع کتابخانه ای و اسنادی صورت گرفته است، نشان می دهد که ضعف در انتخاب مبانی و نظریات و محتوای حکمت محور موجب ایجاد کاستی هایی در تحقق آموزش هنر شایسته و بایسته ی جمهوری اسلامی ایران و رسالت تمدن سازی انقلاب اسلامی در حیطه ی متن و محتوای آموزشی شده است.