آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۸

چکیده

فروپاشی سامان زمانی و مکانی روایت و تعدد روایت، خصیصه هایی هستند که در اکثر فراداستان های ایرانی به وضوح دیده می شوند و می توان گفت جزو ویژگی های غالب فراداستان فارسی هستند. در واقع فراداستان ویژگی های بسیار زیادی دارد، اما در فراداستان فارسی تنها چند ویژگی غالب است که فروپاشی سامان زمانی و مکانی روایت و تعدد روایت از آن ویژگی هایند. غلبه این دو ویژگی در فراداستان فارسی با توجه به پراکندگی ویژگی های فراداستان در آثار خارجی در ارتباط با مسئله پلورالیسم در جامعۀ ایران قابل بررسی است. به طورکلی می توان گفت در ایران، در دهه هفتاد با مطرح شدن مبحث نواندیشی دینی و سپس چندگانگی فرهنگی و پلورالیسم، نوعی نگرش نسبی اندیشی رواج پیدا کرد. این مباحث با مقاله های مجله کیان آغاز شد و به چاپ کتاب صراط های مستقیم و هویت چهل تکه منجر شد. آنچه بیش از همه از چالش مطرح شدن مبحث پلورالیسم برآمد نگرش نسبی اندیشی بود که با وجود مطلق اندیشی هایی که پیش ازاین در گفتمان دینی مردم وجود داشت به یک مسئله حساسیت برانگیز بدل شد و ازاین رو تأثیر این وضعیت در فراداستان فارسی به عنوان غلبه دو کنش فروپاشی سامان زمانی و مکانی روایت و تعدد روایت ظهور کرد که زاییده یک نگرش نسبی گراست. با نظر به آرای بوردیو می توان پیدایش مبحث پلورالیسم را موقعیت در نظر گرفت و فروپاشی سامان زمانی و مکانی روایت و تعدد روایت را کنش. طی بررسی موقعیت، ما به ویژگی ای از کنش رسیدیم که بوردیو آن را منش می نامد و بر این باور است که منش ها با موقعیت ها ارتباط دارند و این منش همان نگرش نسبی اندیشی است که منجر به خلق و غلبه چنین ویژگی هایی در فراداستان فارسی شده است.

تبلیغات