آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۳

چکیده

یکی از مهم ترین ویژگی های علم نوین روش کمّی و ریاضیاتی آن است. باور رایج این است که این مبنای علم نوین در قرن شانزدهم و در انقلاب علمی به همراه خود علم نوین به وجود آمده است، لکن بررسی های تاریخی حاکی از آن است که روش کمّی علم نه در بحبوحه ظهور علم نوین در انقلاب علمی، بلکه در منازعات الهیاتی قرون وسطای متأخر متولد شد. این نکته از جهت روشن کردن رابطه ای که علم و دین در طول تاریخ مغرب زمین داشته اند حائز اهمیت است. شواهدی حاکی از آن است که متألهان مسیحی، با انگیزه های الهیاتی، مسائلی را مطرح کردند که بستر مناسبی را برای پیدایش تجربه گرایی به وجود آورد. در نوشتار حاضر عوامل پیدایش روش کمّی را در قرون وسطای متأخر و در میان متألهان مسیحی مورد بررسی قرار خواهیم داد. از خلال این بررسی آشکار خواهد شد که در این عصر سه عامل مهم که با انگیزه های الهیاتی همراه بودند در به وجود آمدن روش کمّی موثر واقع شدند: توجه به نورشناسی با انگیزه های الهیاتی، افلاطون گرایی در الهیات، و وجود انگیزه الهیاتی در استفاده از ریاضیات. در ضمنِ این تحلیل، رابطه تجربه گرایی و الهیات مسیحی در قرون وسطای متأخر روشن خواهد شد.

تبلیغات