در پژوهش حاضر رابطه اهداف پیشرفت و انگیزش تحصیلی با مشغولیت تحصیلی با میانجی گری هیجان های پیشرفت بررسی شد. شرکت کنندگان پژوهش، 315 دانشجو (173 نفر زن و 142 نفر مرد) رشته ها و مقاطع مختلف دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه شیراز بودند که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از چهار مقیاس استفاده به عمل آمد: مقیاس مشغولیت تحصیلی (ریو و تسنگ)، مقیاس اهداف پیشرفت (الیوت و مک گریگور)، مقیاس انگیزش تحصیلی (والرند)، و مقیاس هیجان های پیشرفت پکران استفاده شد. طرح پژوهشی حاضر، طرح همبستگی بود که ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و با استفاده از نرم افزار AMOS ویراست 24 انجام گرفت. نتایج نشان دادند که اهداف تبحر گرایشی و عملکرد گرایشی اثر مثبت و معنا داری بر مشغولیت تحصیلی دارند، ولی اثر اهداف تبحر اجتنابی و عملکرد اجتنابی بر مشغولیت تحصیلی معنا دار نبودند. همچنین یافته ها نشان دادند که انگیزش درونی اثر معنا دار مثبت و انگیزش بیرونی اثر معنا دار منفی بر مشغولیت تحصیلی داشتند، در حالی که اثر بی انگیزگی بر مشغولیت تحصیلی معنا دار نبود. نتایج مربوط به روابط غیرمستقیم نیز نشان دادند، ابعاد اهداف پیشرفت از طریق هیجان های منفی و اهداف تبحر گرایشی، تبحر اجتنابی و عملکرد گرایشی از طریق هیجان های مثبت اثرات غیرمستقیم معنا داری بر مشغولیت تحصیلی داشتند، و ابعاد انگیزش تحصیلی از طریق هیجان های مثبت و انگیزش درونی و بی انگیزگی از طریق هیجان های منفی اثرات غیرمستقیم معنا داری بر مشغولیت تحصیلی داشتند. در نتیجه همه اثرهای مستقیم پژوهش حاضر (به جز اثر اهداف تبحر اجتنابی، عملکرد اجتنابی و بی انگیزگی بر مشغولیت تحصیلی)، معنا دار شدند و نقش میانجی گری هیجان های پیشرفت در مدل مفروض، نیز تأیید شد.