آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۱

چکیده

آگاهی و جایگاه آن در طبیعت از اصلی ترین پرسش ها در فلسفه ذهن است و ارتباط تنگاتنگی با مسئله ذهن- بدن دارد. تبیین های متفاوتی در مورد نسبت آگاهی با جهان طبیعت وجود دارد که به نظر می رسد در همان دوگانه سنتی فیزیکالیسم و دوگانه انگاری جای می گیرد. درحالی که هر دو تبیین با مشکلاتی مواجه اند که از مقبولیت آنها کاسته است، یگانه انگاری راسلی ادعا می کند که توانسته است از این دوگانه فاصله بگیرد، آگاهی را با ویژگی های منحصر به فردش توضیح دهد و نسبت آن را با طبیعت مشخص کند؛ به گونه ای که اصل بستار علّی نیز بر اساس این ایده قابل توجیه باشد. در این مقاله ابتدا به توضیح این دیدگاه پرداخته و گرایش های مختلف آن را بررسی می کنیم؛ سپس همه روان انگاری را به عنوان نتیجه ای برای یگانه انگاری راسلی توضیح می دهیم و در آخر بر این پرسش متمرکز می شویم که آیا یگانه انگاری راسلی توانسته راه حلی برای تبیین آگاهی و مسئله ذهن- بدن بیابد یا نه.

تبلیغات