معرفت شناسی ذاتیِ شهید صدر;، پس از طرح مراحل دلیل استقرا و یقین آوری آن، به ترسیم نظام مبناگروی خود بر اساس آن پرداخته است. در باب گزاره نظری، درجه احتمالی با ملاک صدقِ «قناعت استنباطی» و درجه تصدیق یقینی در این گزاره ها نیز با ملاک صدق «هماهنگی با سایر یقین ها» مورد نقد است. در گزاره های بدیهی، با عبور از یقینی بودن وجدانیات به نحو پیشین و ناکارآمدی راه استقرا در آن، گزاره اولی و امکان اجرای دلیل استقرا در تلازم بین موضوع و محمول، مورد بررسی قرار گرفت و نتیجه آن شد که محکی گزاره های اولی، اعم از گزاره های مقدر و خارجی- به شرط اثبات وجود موضوع در خارج- است و دلیل استقرا امکان اجرا بر محکی آن ندارد. در صورت اجرا نیز با ملاکی روان شناختی روبه روست. از طرفی هم ملاک صدق بدیهی اولی در نظر شهید صدر;، هماهنگی و عدم تناقض با سایر تصدیقات یقینی عنوان شده که انسجام گرایی را تداعی می کند. تبیین پایه های معرفتی (احتمالی و یقینی) در مبناگرایی معتدل شهید صدر; و نیز نقد آن، بر بی نیازی دلیل استقرا به اصل علیت عقلی به نحو پیشین، نقطه عطف این نوشتار در ارزیابی دیدگاه صدری است.