نگارش ابزاری برای انتقال مفاهیم، اطلاعات و یافته هاست که در هر زبانی تابع قواعد و اصولی است. توجه به اصول نگارش و پرهیز از کاربست خطاهای نگارشی نیازمند تدوین دقیق و نظام مند اصول نگارش است. یکی از اصول نگارش، توجه به کوچک ترین واحد معنایی در نگارش یعنی واژه است. ن است. شناخت واژه و کاربرد صحیح آن مقدمه نگارش صحیح محسوب می شود. ارائه الگویی کارآمد برای گزینش واژگان به نگارش صحیح یاری می رساند. به نظر می رسد در علوم ادبی مباحثی مطرح است که می تواند الگویی برای گزینش واژگان باشد که ازجمله آنها بحث فصاحت و بلاغت و شرایط دست یابی به آن است. صرف نظر از کاستی های بحث و نقدهایی که بدان وارد است، با بهره گیری از این چارچوب و رفع کاستی ها و مشکلات آن می توان الگوی کارآمدی برای فرایند واژه گزینی در نگارش ارائه کرد؛ بنابراین در این پژوهش این الگو در فرایند واژه گزینی به کار برده می شود. نتایج نشان می دهد شرایطی که در کتاب های بلاغی برای فصاحت کلمه در نظر گرفته می شود، با اندکی تغییر و بسط، در حوزه نگارش مفید خواهد بود؛ ازجمله اینکه غرابت استعمال، هم نشینی نامناسب حروف در نظام نوشتاری زبان را نیز دربرمی گیرد؛ همچنین اگرچه در علم معانی غرابت استعمال برای واژه های مهجور و متروک به کار می رود، این اصطلاح می تواند با توسع معنایی برای الفاظی که روایی و کاربرد لازم را در زبان فارسی معیار ندارند نیز به کار رود.