آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۱

چکیده

بنیان های فلسفی گادامر به عنوان معمار اصلی هرمنوتیک فلسفی برگرفته از اندیشه های فلسفی هایدگر است و تلقی او از مفاهیم کلیدی ای همچون هستی، حقیقت، فهم، معنا، انسان و... همه بر این اساس است. گادامر ابتدا در تأسیس هرمنوتیک فلسفی، در پی ساماندهی به روشی جدید در علوم انسانی بر مبنای فلسفه هایدگر در مقابل روش دیلتای در علوم انسانی بود؛ ازاین رو اندیشه های او در این مرحله، همان گونه که از فصل دوم کتاب حقیقت و روش پیداست، کاملاً هستی شناختی بوده و هرگز ادعای ورود به روش های علوم تفسیری را در دریافت مراد مؤلف ندارد و بلکه این روش ها را در جای خود درست می داند و کار خود را بعد از کاربست صحیح آنها در مواجهه با متن معرفی می کند. اما او در ادامه- در بخش سوم کتاب مزبور و در مقالله همگانی بودن مسیله هرمنوتیک- بر خلاف نظر اول خود، به ممیزی روش های علوم تفسیری در دریافت مراد مؤلف می پردازد و از اساس منکر کارآمدی آنها می شود. به نظر می رسد این تهافت به دلیل عدول از مسیله و هدف اولیه و به کاربردن اندیشه های فلسفی هایدگر در ساحتی است که صلاحیت آن را نداشته و از اساس نیز برای آنها طراحی نشده بودند.

تبلیغات