ناگویی هیجانی مشکلات زیادی را در زندگی شخصی و اجتماعی فرد ایجاد می کند. نقش روان سازه های ناسازگار اولیه در بروز و تداوم این مشکلات چیست؟ دشواری تنظیم هیجان، چه نقشی در رابطه احتمالی بین روان سازه های ناسازگار اولیه و ناگویی هیجانی ایفا می کند؟ به منظور یافتن پاسخ چنین پرسش هایی، هدف این پژوهش بررسی نقش واسطه ای دشواری تنظیم هیجان در رابطه بین روان سازه های ناسازگار اولیه و ناگویی هیجانی بود. تعداد 287 نفر (158 زن، 129 مرد) از دانشجویان متاهل ساکن شهرستان ارومیه به شکل داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (TAS-20)، فرم کوتاه پرسشنامه روان سازه یانگ (YSQ-SF) و مقیاس دشواری تنظیم هیجان (DERS) را تکمیل کردند. نتایج پژوهش با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی شامل فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین روان سازه های ناسازگار اولیه، ناگویی هیجانی و دشواری تنظیم هیجان همبستگی مثبت معنادار وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که دشواری تنظیم هیجان در رابطه بین روان سازه های ناسازگار اولیه و ناگویی هیجانی نقش واسطه ای دارد. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که رابطه روان سازه های ناسازگار اولیه و ناگویی هیجانی یک رابطه خطی و تک بعدی نیست، و دشواری تنظیم هیجان در این رابطه نقش واسطه ای دارد.